گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

یوهان (شانی) اشتراوس: موسیقی کباب و شراب و شباب (۳)

اما فی‌باب حرکت اشتراوس از نوشتن فقط موسیقی رقص (والس و پولکا و گالوپ و غیره) به سمت تصنیف اُپِرِت (اصطلاحی که به اُپراهایی با مضامین غالبا عوام‌پسند و آکنده از موسیقی و آواز و طنز اطلاق می‌شود)، نقل است از ادوارد هانسلیک مشهور، آن منتقدِ متنفّذِ بالادارِ موسیقی برامس و شومان و شُرَکا، دربارۀ شانی اشتراوس که: «اشتراوس آهنگساز، با اُپِرِت‌ها در برابر ما ظاهر می‌شود، سرحال و جوان… در این نقطه است که ما اشتراوس را از پدرش خیلی جلوتر می‌بینیم. درحال صعود به والاترین محدوده‌های هنر، اشتراوس ما، به عنوان تنها استاد سازندۀ والس که بعد از چندین سال فعالیت مدام، از رهبری موسیقی جشن‌ها به موزیک درام رو آورده است، تاریخ موسیقی را علامت‌گذاری می‌کند، آن‌هم با چه موفقیتی».

موفقیت او را البته امروز به علامت‌گذاری (بخوانید هایلایت ‌کردن) وجهی از موسیقی کلاسیک هم می‌توان نسبت داد تا بدین وسیله (مانند میسیونری مذهبی؟) چهرۀ مهربان‌تَرَک و کم‌ترعصاقورت‌دادۀ موسیقی کلاسیک را نشان همان‌هایی داد که موسیقی کلاسیک را مترادف «موسیقی بی‌کلام» می‌دانند و، مضطرب و سردرگم، شماری‌شان فکر می‌کنند موسیقی کلاسیک یا خیلَکی کسل‌کننده‌ است یا فقط برای تمدد اعصاب؛ و از سوی دیگر، گروهی هم گمان می‌کنند موسیقی کلاسیک به‌قول فرنگی‌ها «cup of tea»شان نیست و زیاده برج عاج است و چه فایده که نمی‌شود گاهی هم باهاش رقصید و بل‌که قِر و غربیله‌ای هم آمد؟!

موسیقی اشتراوس درست به همین آقایان می‌گوید: کور خوانده‌اید! موسیقی‌ای طنزآمیز و فکاهه مثل یک سیرک ارکسترال یا دستۀ اصوات معرکه‌گیری خیابانی (Perpetual Motion: A Musical Joke، اپوس ۲۵۷)، گاه هزل‌آمیز و در جنبش و جوششی دائمی (Chit-Chat-Polka، اپوس ۲۱۴)، به‌شکل مقاومت‌ناپذیری متحرک (Hail to Hungary، اپوس ۳۳۲)، ریتمیک (Egyptian March)، خوش‌آمدگویانه (مارش ایرانی، اپوس ۲۸۹)، مثل پَر سبک (Light as a Feather، اپوس ۳۱۹)، شیرین مثل نان ‌قندی (Viennese Sweets، اپوس ۳۰۷) و سرانجام داعیۀ طیب عیش، مایۀ نشاط و عشرت در روزگار عسرت، دوران کووید یا زمانۀ گرگ مثل امروز، تجسم «کباب و شراب و شباب» (Wine, Women and Song اپوس ۳۳۳)… اگر هستند پوئم‌سمفونیست‌ها یا آهنگسازانی در عرصۀ موسیقی برنامه‌ای که با موسیقی، با ریتم‌ها و ملودی‌ها و سازبندی‌ها، نقاشی می‌کنند (بهترین نمونه‌هایی که سراغ داریم کدام‌هایند؟ «فرانچسکا دا ریمینیِ» دوزخی چایکوفسکی؟ «رقص مردگان» یا «پرلودها»ی خیال‌انگیز لیست؟ «سمفونی فانتاستیک» غم‌بار برلیوز؟ یا حتی سوئیت‌سمفونی کُمیکِ «کاروان حیواناتِ» سن‌سانس؟)، شانی اشتراوس با موسیقی کاریکاتور می‌کشد؛ مثلا نگاه کنید به قطعۀ پولکای «تندر و صاعقۀ» او (Thunder and Lightning، اپوس ۳۲۴) و رفتار توأم با شیطنت و شوخی او با پدیده‌ای طبیعی که می‌تواند در نظر هنرمندی دیگر بازتاب بلوایی درونی باشد یا هم‌پیوندِ عینیِ یک طوفان ذهنی، یا به‌هرحال نمایندۀ نوعی از شرّ و آشوب و خشم.

پوریا یوسفی کاخکی

۱ نظر

بیشتر بحث شده است