به مناسبت بیست و چهارم آبان ماه سالروز درگذشت شادروان محمدحسن رهی معیری
نقد علمی- روایی افسانهٔ «عشق رهی معیری و مریم فیروز»
تحلیل اسنادی، تاریخی و رسانهای یک روایت برساخته
چکیده
روایت مشهور «عشق رهی معیری و مریم فیروز» در سالهای اخیر در رسانهها و فضای مجازی بهصورت گسترده بازتولید شده و در افکار عمومی با چهرهای رمانتیک، تراژیک و افسانهگون تثبیت گشته است. این در حالی است که بررسی اسناد، خاطرات معتبر، گفتوگوهای ضبطشدهٔ رهی معیری، گزارشهای خانوادگی و نوشتههای پژوهشگران ادبی نشان میدهد این روایت چیزی بیش از یک داستان بهظاهر شیرین، اما از نظر تاریخی نادرست و از لحاظ ادبی بیپایه نیست. این مقاله با تکیه بر منابع معتبر، افسانهٔ مذکور را در ابعاد تاریخی، سیاسی، اجتماعی و ادبی بازخوانی و نقد میکند و نشان میدهد که چگونه یک آشنایی کوتاه و گذرا به «قصهٔ عاشقانهٔ یک قرن» تبدیل شده است. وظیفهٔ این پژوهش، بازسازی حقیقت پشت روایتها و تفکیک تاریخ از داستان است تا چهرهٔ واقعی یکی از بزرگترین شاعران معاصر ایران، محمدحسن «بیوک» معیری (رهی)، از گزند تحریف و شایعات مصون بماند.
مقدمه: از کجا افسانه ساخته شد؟
در دههٔ اخیر، گسترش شبکههای اجتماعی و مطبوعات عامهپسند (مجلات زرد) زمینهای فراهم کرده است تا روایات جذاب، سادهفهم و هیجانی در مورد چهرههای مشهور فرهنگی به سرعت تکثیر شوند. یکی از نمونههای برجسته، داستانی است که روایت میکند رهی معیری، شاعر شهیر ایرانی، دلباختهٔ مریم فیروز، دختر فرمانفرمای قاجار و فعال سیاسی برجستهٔ حزب توده بوده و بخش عمدهٔ آثار عاشقانهٔ خود را در فراق او سروده است.
این قصه، بیش از آنکه ریشه در تاریخ داشته باشد، محصول ترکیبی از انگیزههای رسانهای برای جذب مخاطب، سوءبرداشتهای ادبی، خاطرات شخصی افراد مغرض، و نیاز جامعه به خلق اسطورههای عاشقانه است. در این فرآیند، یک آشنایی کوتاه و گذرا در دههٔ بیست شمسی، تحت عنوان «دلانگیزترین حکایات عاشقانه عصر ما» معرفی میشود. خانواده و بازماندگان رهی معیری، از جمله فرخ، گلرخ و فاطمه معیری، این روایت را یک افسانهی برساختهی ناخواسته و فاقد سندیت کافی میدانند و معتقدند که این داستانسراییها بهقصد خدشه وارد کردن به چهره و شعر رهی معیری با دیدگاههای سیاسی تباهشده و شکستخورده همراه است.این مقاله با هدف بازسازی حقیقت و نقد روایتهای برساخته، به بررسی دقیق شواهد و منابع موجود میپردازد.
گلرخ معیری می گوید: «به دنبال بازگشت خانم مریم فیروز به ایران پس از بیش از شصت سال دوری، ایشان در نخستین گفتوگوی رسانهای خود، مدعی بروز عشقی دیرسال میان خود و شاعر نامدار ایران، رهی معیری شدند. لازم میدانم به عنوان نمایندهٔ رسمی، امین آثار و برادرزادهٔ رهی معیری، موارد زیر را بهطور روشن و رسمی اعلام کنم:
میان ایشان و رهی تنها آشنایی کوتاهمدتی وجود داشته که بهسرعت و با خواست دوطرف پایان یافته است. هیچیک از ترانهها و آثار موسیقایی رهی معیری ـ از جمله «کاروان» ـ کوچکترین ارتباطی با خانم فیروز ندارد. «کاروان» بنابر اظهارات رسمی رهی و مرتضیخان محجوبی، در سوگ رضا محجوبی ساخته شده است.»



۱ نظر