با تفوق موسیقیدانان گذشتهگرا در عرصۀ موسیقی پس از انقلاب اسلامی، سازی چون ویلن از گروهنوازی موسیقی ایرانی حذف شد، با این استدلال که ویلن سازی غربی است و حضور آن در موسیقی ایرانی از اول اشتباه بوده و این گروه موسیقیدان در پیدا و پنهان سعی در تحقیر و تخفیف نوازندگان ویلن نموده ویلننوازی ایرانی را مطربی و نوازندگان آنرا مطرب خواندند.
هرچند سازی چون ویلن، بهویژه از دورۀ پهلوی اول با معیارقراردادن فرهنگ و موسیقی غرب رونقی روزافزون یافت و در کنار تار به یکی از دو ساز اصلی اجرای موسیقی دستگاهی بدل شد، نمیتوان منکر شد که بر صدادهی و ساختار آکوستیکی آن قرنها توسط فیزیکدانان و سازسازان کار شده و از نظر صدادهی بر کمانچه که فاقد این گونه مطالعات ساختاری و تجربیات ساخت است تفوق دارد و امکانات تکنیکی آن برای نوازندگی نیز نسبت به کمانچه بیشتر است.
در باب حذف یا ماندن سازهای غربی در موسیقی ایرانی، استاد علینقی وزیری در مجلۀ موسیقی رادیو ایران، شمارۀ ۱۴، اسفندماه ۱۳۳۷، صص ۲ و ۲۰، سخنان پرعمق و نغزی بیان نمودهاند که در زیر نقل میشوند:
«راجعبه تشکیل ارکستر سازهای ایرانی یا گرائیدن بهسوی موسیقی ملی و ردیفها و آنچه به ارث برای ما گذاشته شده است باید بگویم بسیار کار خوبی است ولی اگر این موجب طرد مفهوم مخالف آن باشد، بهعقیدۀ من یک نوع تعصب و محافظهکاری است که برای تحول هنری و مخصوصاً تحول موسیقیْ خوب نیست و مآلاً مضر هم واقع میشود.
سازهای ملی چیست؟ این سازها همانهایی هستند که با تمدن ایران کهن به اقصیٰ بلاد شرق و همچنین رو به شمال تا اسکاتلند و جزایر هیبرید رفته و پذیرفته شدهاند و در طی قرون، بنا به احتیاجات زمانی و مکانی ملل، تحول یافته و هر روز کاملتر شده و امروز بهعنوان سازهای خارجی، یعنی غیر ملی، به موطن اصلی خود مراجعت کردهاند. [سازهای] (۲) مضرابی و پردهدار از خانوادۀ عود و تار و سهتار، و پیانو و ارگ و کلاوسن و آکاردئون، فرزندان چنگ و سنتور و ارغنون، و سازهای چوبی و مسی ارکستر سمفونیک نتیجههای کرنا و سُرنا و نی هستند.
از شما میپرسم آیا میشود از این فرزندان قرن بیستم چشم پوشید و اجداد قرون سالفۀ [پیشین] آنها را نگاهداشت؟ تکامل اینها توأم با تحول موسیقی بوده است. ایندو وحدتی دارند که هیچیک بدون دیگری نتوانسته [است] و نمیتواند وجود داشته باشد.
بافت موسیقیْ امروز چنان غنی شده است که به دهها تاروپود و عناصر گویا نیازمند میباشد. بنابراین، ایجاد ارکستر سازهای ایرانی نباید سبب عدم توجه و یا طرد و نفی سایر ارکسترها که بنیاد آن با رنج بسیار و گذشت زمان نهاده شده است گردد.»





۱ نظر