Posts by حمید فراهانی
بازتاب نمادها و اصطلاحات موسیقایی در شعر کلاسیک فارسی: مطالعهای بر آثار فردوسی، نظامی، مولوی، سعدی، حافظ (۶)
بخشی از اصطلاحات موسیقایی در شعر کلاسیک فارسی، بهصورت مستقیم و توصیفی به سازها، نغمهها و فضاهای موسیقایی اشاره دارد. این کاربردها اغلب در وصف مجالس طرب، بزمهای شاهانه، یا توصیف لحظههای شور و نشاط یا حتی آمادهسازی برای نبرد دیده میشود.
بازتاب نمادها و اصطلاحات موسیقایی در شعر کلاسیک فارسی: مطالعهای بر آثار فردوسی، نظامی، مولوی، سعدی، حافظ (۵)
مطالعات پیشین نشان دادهاند که واژگان موسیقایی در شعر کلاسیک، علاوه بر نقش توصیفی، به عنوان ابزارهای تصویرسازی هنری و انتقال مفاهیم عمیقتر فرهنگی و اجتماعی به کار رفتهاند (رحمانی، ۱۴۰۲، ص. ۴۵). به طور مثال، واژگانی همچون «رباب»، «نغمه»، «سُرود» و «مضراب» علاوه بر اشاره به سازهای موسیقی، نماد حالات عرفانی، شور و احساسات انسانی نیز هستند (روستایی، ۱۳۹۷، ص. ۱۱۲).
بازتاب نمادها و اصطلاحات موسیقایی در شعر کلاسیک فارسی: مطالعهای بر آثار فردوسی، نظامی، مولوی، سعدی، حافظ (۴)
همچنین مقالهای با عنوان نماد و خاستگاه آن در شعر نیما یوشیج نوشته محمدجعفر یاحقی و احمد سنچولی، به بررسی نمادهای طبیعی و شخصی در شعر نیما پرداخته است. نویسندگان بر این باورند که این نمادها از محیط زیستی شاعر نشأت گرفتهاند و حضور برجستهی آنها از شعر «ققنوس» به بعد در آثار نیما مشهود است.
بازتاب نمادها و اصطلاحات موسیقایی در شعر کلاسیک فارسی: مطالعهای بر آثار فردوسی، نظامی، مولوی، سعدی، حافظ (۳)
در این بخش به معرفی و بررسی تعدادی از کتابها و مقالات پرداخته میشود که در حوزههای مرتبط با موضوع تحقیق حاضر، یعنی «نمادهای موسیقایی در شعر شاعران کلاسیک پارسیزبان»، به چاپ رسیدهاند. بخش عمدهای از منابع بررسیشده، در قالب پژوهشهایی با موضوع «موسیقی شعر» طبقهبندی میشوند؛ به این معنا که بر ابعاد موسیقاییِ زبان شعر مانند وزن، ریتم، چینش واژگان، الحان و پیوندهای میان شعر و موسیقی تمرکز دارند.
بازتاب نمادها و اصطلاحات موسیقایی در شعر کلاسیک فارسی: مطالعهای بر آثار فردوسی، نظامی، مولوی، سعدی، حافظ (۲)
زبان فارسی و فرهنگ موسیقایی ایران تاریخی کهن دارد و در طول اعصار، انتقال مفاهیم و نمادهای موسیقایی عمدتاً بهصورت شفاهی صورت گرفته است. با وجود اهمیت بالای موسیقی دستگاهی در فرهنگ ایرانی، نگرانی جدی از فراموشی و از بین رفتن بیان شفاهی این میراث به همراه خصوصیات منحصر به فرد آن، همانند دغدغههای مربوط به حفظ زبان فارسی و لهجهها و گویشهای مختلف جغرافیایی، وجود دارد (موسوی، ۱۳۹۵، ص. ۱۲۳). این نگرانی باعث شده است که پژوهشگران علاقهمند به عرصه فرهنگ و هنر به دنبال شناسایی و حفظ این گنجینههای زبانی و موسیقایی باشند. شعر کلاسیک فارسی، به ویژه آثار شاعران بزرگی چون فردوسی، نظامی، مولوی، سعدی و حافظ ، به دلیل استفاده گسترده از نمادها و اصطلاحات موسیقایی، فرصتی مهم برای مطالعه و استخراج این مفاهیم فراهم میآورد (کمالی، ۱۳۹۷، ص. ۸۷).
بازتاب نمادها و اصطلاحات موسیقایی در شعر کلاسیک فارسی: مطالعهای بر آثار فردوسی، نظامی، مولوی، سعدی، حافظ (۱)
در نبود منابع مستقیم و مکتوب از موسیقی ایران در اعصار گذشته، شعر کلاسیک فارسی بهعنوان یکی از غنیترین و معتبرترین متون ادبی، نقشی جایگزین در انتقال مفاهیم و عناصر موسیقایی ایفا میکند. شاعران بزرگی چون فردوسی، نظامی، مولوی، سعدی و حافظ ، با بهرهگیری از اصطلاحات، نمادها و اشارات موسیقایی، بخش مهمی از فضای فرهنگی، اجتماعی، عرفانی و هنری زمان خود را بازتاب دادهاند. این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل واژگان و اصطلاحات موسیقایی بهکاررفته در اشعار این پنج شاعر، سعی دارد پیوند میان شعر و موسیقی را در لایههای مختلف معنایی، زبانی و نمادین آنها آشکار سازد. روش تحقیق این مطالعه کیفی، توصیفیـتحلیلی است و بر مبنای بررسی محتوای حدود ۶۰۰ بیت منتخب از دیوانهای این شاعران و تحلیل ساختارها و زمینههای کاربردی اصطلاحات موسیقایی در آنها شکل گرفته است. در این میان، برخی اصطلاحات موسیقایی صرفاً جنبهی توصیفی و تاریخی دارند، در حالی که برخی دیگر بهعنوان نمادهایی برای بیان حالات عرفانی، مفاهیم اجتماعی، یا تعابیر استعاری مورد استفاده قرار گرفتهاند. نتایج این تحقیق نشان میدهد که موسیقی در شعر کلاسیک فارسی نهتنها بهعنوان موضوع یا عنصر تزئینی، بلکه بهعنوان ساختاری در خدمت معنا، تصویرسازی و انتقال تجربههای ذهنی و عاطفی عمل میکند. این پیوند درونی میان شعر و موسیقی، ظرفیتهایی نو برای فهم تاریخی، زیباییشناختی و فرهنگی متون کلاسیک فارسی فراهم میآورد.