Posts by محسن قانع بصیری
فضای ارتباطی، نیروی بنیادین توسعه گردشگری
هر چه درباره گردشگری بنویسید و هر راه حلی که ارائه دهید فایده ای در توسعه گردشگری نخواهد داشت مگر آنکه به موضوع مهم فضای ارتباطی توجه کنید. غرض از فضای ارتباطی آن حوزه از زمان و مکانی است که آدمیان قادر اند اوقات فراغت خود را در ارتباط با یکدیگر طی کنند. فضایی است مالامال از تبادل خواسته ها و داشته ها. میدانی است که بسته به نوع فضای خود شرایط لازم را برای هر فرد علاقه مند به فعالیت در آن میدان فراهم می آورد. در چنین فضایی هر فرد می تواند با حضور خود، داشته ها و ساخته ذهنی و دستی خود را عرضه کرده و در عین حال از شرایط مناسب برای خلق راه جدید و عرضه استعداد خود بهره جوید.
از آخرین نوازنده تا اولین آهنگساز (۲)
خالقی استاد یافتن ملودیهای زیبا بود. او در راس تاریخی قرار دارد که برای اولین بار به همت وزیری آغاز گردید و موسیقی ایران از یک موسیقی محفلی به موسیقی کلاسیک این کشور تبدیل شد. اولین کوششها برای خلق موسیقی مستقل و بدون کلام را نیز باید در کوششهای خالقی ردیابی کرد. او در ادامهی فعالیت های وزیری توانست ظرفیتهای جذابی از دستگاههای ماهور، راستپنجگاه و غیره را به عرصهی ارکستر کشاند و موسیقی ایرانی را تبدیل به مضمونی کند که امروزه آهنگسازانش قادرند حتی در فیلمها نیز از تنوع دراماتیزهی آن بهرهبرداری کنند. استفادهی بجا از سازها و بهویژه کاربرد آنها بهصورتی که بتوانند حالات ویژه و متنوع انسانی را آشکار سازند و به شنوندگان القا کنند، یکی از مهمترین رویدادهایی بودند که با کوششهای خالقی آغاز گردیدند. این خالقی بود که با آثار خود توانست فضایی در عرصهی این هنر پدید آورد که حاصلش امروزه ظهور آهنگسازانی با قابلیت خلق آثاری متنوع است.
از آخرین نوازنده تا اولین آهنگساز (۱)
هنر موسیقی تاریخی ویژهی خود دارد، از ظهور خواننده تا نوازنده و از آن تا ظهور شخصیت قدرت مند آهنگساز سه مرحلهی مهم از عرصهی هنر موسیقی است. تنها با ظهور آهنگساز که تفریبا همزمان با ظهور زبان موسیقی بود، این هنر توانست عرصهای از نقد اثر را برای سازندهاش فراهم سازد. روندی که منجر به تنوع و تکامل حیرتانگیزی در تولید آثار این هنر شد. در ایران خودمان هرچند که هنوز جدالهای خواننده با نوازنده به پایان نرسیده و در حالیکه خواننده میتواند به مقامات عالی برسد، هنوز هم نوازنده ناچار است در پس پرده ساز را بهدست گیرد، در دورهای خاص به همت هنرمندانی چون وزیری و خالقی بارقههایی از عصر آهنگسازی پدید آمد، بهطوریکه میتوان چنین گفت که خالقی اولین آهنگساز حرفهای کامل در کشورمان گردید. او تماما بهعنوان یک آهنگساز شهرت پیدا کرد، هرچند که وزیری شایستهی آن است که آغازگر این راه باشد، اما وزیری هم بیشتر بهعنوان یک نوازندهی تار مشهور شده بود.
خود آموختگان و نقشگذاران افزایش ظرفیت آنها (۳)
خرم و تجویدی نیز از نمونه های دیگراند، تجویدی از اخطار پدرش سر باز زد. سرانجام لازم است به گروهی اشاره کنیم که حتی مجال خودآموختگی هم پیدا نکردند. به راستی تاریخ موسیقی ما تاریخ ناکامی استعدادها است!
خود آموختگان و نقشگذاران افزایش ظرفیت آنها (۲)
برخلاف مرحله اول در مرحله دوم با مقولات فن و عقل روبروئیم. تمامی شاگردانی که به آموزشگاه های هنر میروند همین فنون و تکنیک های بیان را فرامی گیرند. با این حال باید توجه داشت که در ادواری خاص ظهور یک پیام نوین درونی نیازمند به زبانی جدید است.
خود آموختگان و نقشگذاران افزایش ظرفیت آنها (۱)
برای درک مفهوم خود آموختگی در قلمرو هنر در آغاز لازم است روند تحرک و زایش اثر هنری را مورد توجه قرار دهیم. در قلمرو هر شناختی، هر پدیداری را می توان از دو زاویه نگاه کرد. اولین نوع نگاه عقلانی و کاربردی است. این نگاه رو به منطق ها یا همان عقولی دارد که تابحال یافته شده اند یعنی از جنس گذشته است. این عقول را می توان به سهولت از مدرسین فراگرفت و بکار برد.
خود آموختگی و خلاقیت (۲)
در مورد آثار هنری جاودان، آن جرقه ای که در انتهای خیال ظاهر میشود، منجر به ظهور این آثار می گردد. داستان این غمزه را نیز میتوان بدین صورت تلقی کرد که اثر هر چه بیشتر در اعماق خیال شکل گیرد، تمامی مدعیان تاج و تخت آن رشته را به اعجاب وا میدارد و آنها را به شاگردانی کوچک در برابر فرد خلاق تقلیل می دهد. بطوریکه میتوان این اثر را از صدها زاویه نگریست و افق های نوینی را در آن کشف کرد.
هنر نیروی مهم جاذبه و وحدت اجتماعی (۲)
نگاه کنید به انواع موسیقی که از ترکیبات مختلف تأثیر پذیری از سازها و سبک های میان شرق و غرب تأثیر پذیرفته اند. بی گمان می بینید که از قدرت جذب بیشتری بهره مند شده اند؛ بنابراین باید به موسیقی اتکا به نفس لازم برای ارتباطات و مبادلات هنری را ارائه کرد.
هنر نیروی مهم جاذبه و وحدت اجتماعی (۱)
یک نگاه به جریان بالندگی و تکامل هنر در جوامع مختلفِ انسانی ما را به سوی چند اصل مهم در این حوزه راهنمایی می کند؛ آنها عبارت اند از:
حضور خلوت انس است و دوستان جمع اند (۳)
تنها در این شرایط است که هنرمند با انبانی پُر از اثر و معنویت حضور ظاهر میشود. پس از هر خلوت حضوری خلاقی در تنهایی، باید که از طریق دروازهای وارد جهان ارتباطات و تبادلات شد تا هم اثر به گوش دیگران رسد و هم هنرمند بتواند خود را از دام تکراری مرگآفرین رهایی بخشد.