Posts by ابوالفضل زنده بودی
سکانسی به نام موسیقی فیلم (۱)
موسیقی عنصری است که در تفهیم بیان به کمک سایر هنرها می رود ولی به تنهایی در انتقال مفهوم خود عاجز است. دور از ذهن به نظر می رسد که قطعه ی بی کلام و بدون نامی را بشنویم و درک و دریافتمان از آن با خواسته و منظور آهنگساز یا نوازنده یکسان باشد. اگر برای کسی ” مرثیه ای برای قربانیان هیروشیما ” اثر آهنگساز لهستانی، پندرسکی را پخش کنیم که تا کنون آن رانشنیده باشد و نامی هم از عنوان اثر نبریم، هرچند او به موسیقی اشراف داشته باشد بسیار بعید به نظر می رسد که بتواند به گوید یادش به قربانیان هیروشیما افتاده است. هرچند که در این اثر پنجاه و دو ساز زهی سعی در انتقال سوژه ی ذهنی آهنگساز کرده باشند و شاید به این مطلب بسنده کند که موسیقی مدرن است.
وضعیت موسیقی ایران قبل از ورود اعراب (۱۲)
دوران جوانی خور را در مراغه گذراند. تیمور لنگ هنگام فتح ایران مجذوب عبدالقادر شد و او را با خود به سمرقند برد اما عبدالقادر تحمل غربت را نداشت و به وطن بازگشت. مدتی در دستگاه میرانشا پسر تیمور در تبریز بود اما هنگامی که همه ی اطرافیان مورد غضب و خشم میرانشا قرار گرفتند و محکوم به مرگ شدند، عبدالقادر نیز که در میان محکومان بود فرار کرد و تنها او توانست جان سالم به در برد.
وضعیت موسیقی ایران قبل از ورود اعراب (۱۱)
در دوران نا به سامانی زندگی می کرد و چون شیفته ی هنرهای زیبا بود رساله ی الشرفیه فی نسب التالیفیه را در پنج فصل به زبان عربی در باب هنرهای زیبا نوشت. کتاب الادوار را صفی الدین در سنین جوانی نوشت که در آن به شرح اصول پرده بندی عود، فواصل موسیقی، ؛آموزش خوانندگی… پرداخته است.
وضعیت موسیقی ایران قبل از ورود اعراب (۱۰)
در دولت سلجوقیان امور لشکری در دست افراد ترک و امور کشوری در دست منشیان و وزرای ایرانی بود. سلجوقیان نیز ازدوستداران هنر و موسیقی بودند. در این دوره موسیقی مذهبی نیز نقش پررنگی در جامعه داشت. عزاداری ها شکل نمایشی به خود گرفت و به صورت تعزیه و شبیه خوانی درآمد.
لطفی را در خور لطفی نشناختیم
از درگذشت محمد رضا لطفی بیش از یک سال می گذرد؛ تحقیق و مطالعه ی آثار لطفی نیازمند سالها پژوهش است. درایت و آگاهی لطفی به جمله بندی و فواصل دقیق موسیقی ایرانی از شاخصه های نوازندگی او محسوب می شود. نوازندگی ای که نیازمند پژوهشی ژرف است و بیانگر رمز و رازهای نوازندگی لطفی است.
وضعیت موسیقی ایران قبل از ورود اعراب (۹)
بزرگ ترین فیلسوف این دوران است که در همه ی علوم سرآمد بود. او را بزرگترین دانشمند قرون وسطی جهان اسلام نامیده اند. او مفسر آثار ارسطو بود و به گفته ی خودش سماع طبیعی ارسطو را چهل بار خوانده است. حتی نسخه ای از کتاب النفس ارسطو یافت شده که در آن فارابی با خط خودش نوشته که این کتاب را صد مرتبه خوانده است. ارسطو را معلم اول و فارابی را معلم دوم یا معلم ثانی می نامند. فارابی درباره ی پرده های عود و گام تنبور خراسانی تحقیقات گسترده ای را انجام داده است چنان که دکتر مهدی برکشلی می گوید، پرده بندی تنبور خراسانی برابر گام فیثاغورث است.
وضعیت موسیقی ایران قبل از ورود اعراب (۸)
ابو حسن علی بن نافی که به خاطر چهره ی سیاه و کلام حکیمانه اش به زریاب معروف بود. او از مشهورترین موسیقیدانان زمان خود و اندلس شمرده می شود. زریاب از شاگردان برجسته ی اسحاق موصلی بود. از ابتکارات او می توان به افزودن سیم پنجم به عود اشاره کرد که نام آن را حاد نهاد. ناگفته نماند نام چهار سیم دیگر عبارت بود از بم، مثلث، مثنی، زیر. زریاب پس از عزیمت به اسپانیا دردربار سلطان حکم اول و بعد از آن عبدالرحمان دوم عزیز و محترم شمرده شد. او هنر موسیقی ایرانی را در اسپانیا ترویج داد ودر اندلس مدرسه ی موسیقی تاسیس کرد. از آن پس اندلس به مرکز مهم موسیقی در اروپای غربی تبدیل شد.
وضعیت موسیقی ایران قبل از ورود اعراب (۷)
ابراهیم صدای زیبایی داشت و مدتی هم آوازخوان گروهی از راهزنان بود و به خاطر صدایش بین آنها محبوبیت به دست آورده بود. بعدها برای فراگیری موسیقی به بندر ابله رفت که شنیده بود در آنجا موسیقیدان بزرگی به نام جُوانُویَه موسیقی تدریس می کند. بعد از آن در محضر یونس الکاتب که ایرانی الاصل بود و به اسارت عربها در آمده بود رفت و بسیار کسب فیض نمود. شهرت ابراهیم چنان بالا گرفت که مهدی عباسی او را به پایتخت خلافت (بغداد) فرا خواند. ابراهیم یک مدرسه ی موسیقی تاسیس کرد که دختران خواننده در آن آموزش موسیقی می دیدند. می گویند ابراهیم نهصد نغمه ی موسیقی ساخته که پسرش اسحاق سیصد نغمه را شاهکار پدر خود معرفی کرده است.
وضعیت موسیقی ایران قبل از ورود اعراب (۶)
جوانی به او گفت: از این نام شرم نمی کنی؟ نام خود را عوض کن و به او پیشنهاد داد که به جای ابراهیم ابن ماهان از آن پس خود را ابراهیم بن میمون معرفی کند. ابراهیم صدای زیبایی داشت و مدتی هم آوازخوان گروهی از راهزنان بود و به خاطر صدایش بین آنها محبوبیت به دست آورده بود. بعدها برای فراگیری موسیقی به بندر ابله رفت که شنیده بود در آنجا موسیقیدان بزرگی به نام جُوانُویَه موسیقی تدریس می کند. بعد از آن در محضر یونس الکاتب که ایرانی الاصل بود و به اسارت عربها در آمده بود رفت و بسیار کسب فیض نمود.
وضعیت موسیقی ایران قبل از ورود اعراب (۵)
دوره ی عباسیان را می توان دوره ی احیای مجدد فرهنگ و هنر ایرانی دانست. ایرانیان توانسته بودند به دربار نفوذ کنند و با این نفوذ فرهنگ و آداب رسوم و حتی لباس بومی خود را وارد حکومت عباسیان کردند و اتفاقاً با استقبال خلفای عباسی روبه رو شد. اولین خلیفه ی عباسی ابوالعباس سفاح نام داشت. او به پیروی از پادشاهان ساسانی به ترویج هنر وموسیقی ایرانی پرداخت. موسیقی از دربار پای خود را فراتر گذاشت و به خانه های اشراف و ثروتمندان نیز نفوذ کرد. این نفوذ به حدی بود که داشتن کنیز رامشگر از تجملات زندگی محسوب می شد. درهنگام شب از اکثر خانه ها صدای ساز و رقص و آواز شنیده می شد. حتی گهگاهی بین موسیقیدانان و شاعران رقابتی شکل می گرفت.