گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

خسرو جعفرزاده

متولد ۱۳۲۰ همدان – ۱۳۹۸ وین
موزیکولوگ و معمار
khdjzadeh@gmail.com

Posts by خسرو جعفرزاده

نگرشی به تجدد طلبی در هنر و فرهنگ ایرانِ قرن بیستم (۱۳)

در این شعبه اول سازهای بادی و کوبه ای نظامی، همراه با تئوری مقدماتی موسیقی اروپایی و خط نت نگاری فرنگی برای مقاصد موزیک نظام تدریس می شد. (درویش خان هم در عنفوان جوانی در این مدرسه نواختن طبل و نت نگاری را یادگرفت). اما… بعد از اینکه شاگردان ایرانی از این مدرسه فارغ التحصیل و بعد صاحب اسم و رسم (سالار و سرهنگ و تیمسار) شدند، با اطلاع و شناخت از موسیقی به زعم ایشان پیش رفته و «علمی» فرنگی (که تئوری تدوین شده داشت) و البته با در نظر گرفتن جو فرهنگی آن زمان (همگام بودن آزادی خواهی و مشروطه طلبی با تجدد خواهی و فرنگی مابی) بر آن شدند که در خدمت به فرهنگ ایران در راستای تجدد طلبی موسیقی «عقب مانده» را به کلی کنار گذارند.

نگرشی به تجدد طلبی در هنر و فرهنگ ایرانِ قرن بیستم (۱۲)

علّت دیگر و مهم تر رشد نکردن این شاخه از تجّدد، بی اعتنائی به ضرورت برگزاری کنسرت بود. اگر اجرای کنسرت در ایران ادامه می یافت و معمول می شد و همراه با آن «نقد موسیقی» هم پا می گرفت، مسلماً موسیقی ایران با نوسازی بیشتر به اعتلای مطلوب می رسید. اما برگزاری کنسرت که بدون برنامه مستمر گاه به گاه اتفاق می افتاد، آن طور که لازم است معمول نشد و مسئولین امور فرهنگی به این شاخه مهم فرهنگ در جامعه توجه لازم را نکردند.

نگرشی به تجدد طلبی در هنر و فرهنگ ایرانِ قرن بیستم (۱۱)

فرم «پیش درآمد» که توسط درویش خان و همکار دیگر او رکن الدین مختاری در این دوره ابداع شد، اهمیت ویژه ای در تاریخ موسیقی ایرانی دارد. قبلا اشاره شد که موسیقی همیشه فرعی از یک اتفاق اصلی بود و اولین بار در «کنسرت» به عنوان اتّفاق اصلی مطرح شد. علاوه بر آن موسیقی ایرانی در سنّت اجرائی خودش هم فرعی بود بر شعر و سخن. مهم ترین فرم موسیقی ایرانی، که هنوز هم غالباً قسمت اصلی هر برنامه موسیقایی را تشکیل می دهد «آواز» نام دارد که فرمی است برای خواندن شعر که در اوزان عروضی و با ساز تنها هم اجرا می شود. تصنیف هم اساس اش بر شعر و سخن استوار است و همینطور قطعات «ضربی» در دستگاه ها. «رنگ» هم فرمی است که در اصل برای همراهی رقص ساخته شده است. (۹)

نگرشی به تجدد طلبی در هنر و فرهنگ ایرانِ قرن بیستم (۱۰)

ابولقاسم عارف قزوینی و غلامحسین درویش ملقب به درویش خان، اولین موسیقی سازانی هستند که فرم متجدد «کنسرت موسیقی» برای عموم را در ایران، تهران سالن گراند هتل (سالن کنسرت نیست اما محلی است متجدد) دایر کردند. موسیقی قبل از کنسرت همیشه فرعی بوده است از یک جریان اصلی دیگر، مانند مجلس جشن و سرور، مراسم نظامی، تعزیه، و غیره که موسیقی چاشنی و تشدیدکننده اثر آن جریان می بود. اما در کنسرت غیر از موسیقی اتفاق دیگری نمی افتد. از این رو در کنسرت توجه بیشتر و دقیق تری به موسیقی می شود که در جمع باعث و بانی پیشرفت و تحول است و همین طور هم شد. موسیقی سازان برای تهیه برنامه کنسرت و پاسخ به انتظارات شنوندگان به سوی نوآوری کشیده شدند. درویش و همکار دیگرش رکن الدین مختاری، فرم «پیش درآمد» را برای شروع کنسرت قبل از «درآمد آواز» ابداع کردند. عارف در همین راستا نوع متعالی و حتی سیاسی و اجتماعی «تصنیف» را درست کرد و در راه جلب توجه همگان به موسیقی متجدد بسیار موفق هم بود. روح الله خالقی در «سرگذشت موسیقی ایران» می نویسد:

نگرشی به تجدد طلبی در هنر و فرهنگ ایرانِ قرن بیستم (۹)

آخرین دانشمندان و عارفان تاریخ فرهنگ ما که در این دوره زیسته اند بهاءالدین محمد عاملی معروف به شیخ بهایی و صدرالدین شیرازی معروف به ملا صدرا که در همه علوم و فنون زمان خودشان رساله نوشته اند (بر خلاف رویه فارابی و ابن سینا) در باره موسیقی رساله ای ننوشته اند و این نشانه بارزی است از جایگاه تنزل یافته موسیقی در جامعه ایران. به همین علت، برخلاف ادبیات و به ویژه شعر، موسیقی در فرهنگ و جامعه ایران جایگاهی محکم، معلوم و مطمئن نداشت.

نگرشی به تجدد طلبی در هنر و فرهنگ ایرانِ قرن بیستم (۸)

به عبارت دیگر جمالزاده و نیما با «زبان خودشان» آثاری به وجود آوردند که در حرکت جهانی مدرن، نماینده فرهنگ و هنر ایران بود. پیشگامان و معتقدان به ادبیات متجدد نمی خواستند زبان جدیدی به وجود آورند و حتی (در ایران) در فکر تغییر خط فارسی هم نبودند و برخلاف ادعای برخی، به دشمنی با ادبیات قدیم هم برنخاسته بودند. (استثنای عمده در میان احمد کسروی بود که او هم بیشتر تاریخ نگار بود تا ادیب و «زبان پاک» اش هم سرنوشتی مانند «موسیقی نوین و علمی» پیدا کرد).

نگرشی به تجدد طلبی در هنر و فرهنگ ایرانِ قرن بیستم (۷)

آشنایی اولیه ایران با سینما، زمان مظفرالدین شاه قاجار به اتفاق میرزا ابراهیم خان عکاسباشی در فرانسه با «سینموفتوگراف» در «لاترن ماژیک» حدود پنج سال بعد از رواج اختراع برادران لومیر در پارِس رخ داده است. (۵) سینما می تواند به راحتی مدرن باشد چرا که در اروپا مدل های «سنتی» ندارد و همه سینماگران ایرانی و اروپایی بدون ترس از امکان از دست دادنِ «سینمای سنتی» با هم در راه نوآوری قدم برمی دارند. هنرمندان ایرانی بدون مشکلات ناشی از مسائل قومی، مذهبی، طبقاتی، سنتی، تاریخی، با دیگر همکاران جهانی شان، چه غربی و چه شرقی (امریکا، اروپا، هند، چین و ژاپن) بدون کپی برداری، همراه و همگام هستند و هنر سینمای ایران هنری مدرن و جهانی است. علت نگفته پیدا است. سینما خود از اول یک هنر مدرن است که همراه با مدرنیته پا به عرصه وجود گذاشته است و نوع سنتی، قومی، مذهبی، تاریخی و طبقاتی ندارد.

نگرشی به تجدد طلبی در هنر و فرهنگ ایرانِ قرن بیستم (۶)

هنوز هم در آخر قرن ۲۰ در ایران تصور دست اندر کاران هنر های معاصر از دنیای نوین هنر، با «هنر مدرن» تفاوت از زمین تا آسمان دارد چرا که در کتاب کمال الملک که در سال ۱۳۶۲ از طرف موزه هنر های معاصر در آمده است، در وصف هنر او و سفر پنج ساله اش به اروپا (بعد از مرگ ناصرالدین شاه)، چنین نوشته شده است: «این سفر که پنج سال بطول می انجامد کمال الملک را با دنیای نوینی از هنر آشنا نموده و در این مسافرت چشم انداز های وسیعی در برابرش گشوده می شود. موزه های اروپا با میراثهای بی بدیلی که در خود داشت دنیای توصیف ناپذیر را در برابر دیدگان مشتاق او بوجود آورد و دامنه امکانات هنرش را از هر سو وسعت بخشید.

نگرشی به تجدد طلبی در هنر و فرهنگ ایرانِ قرن بیستم (۵)

شک نیست که تحت تاثیر حکومتِ خودکامه در ایران و ارتباط و تماس ایرانیان فرهیخته با جوامع و فرهنگ اروپایی به همراهِ جنبش آزادیخواهی، نیاز های تازه ای در ایران نشو ونما کرده بودند. اما برای برآوردنِ این نیاز ها نه راهی از درونِ جامعه بلکه تنها راه ها و نسخه های فرنگی در دسترس بود. (۲)

نگرشی به تجدد طلبی در هنر و فرهنگ ایرانِ قرن بیستم (۴)

شکل و هیئت معماری مدرن، بیادآوردنده هیچ فرمی از گذشته و تاریخ یا خاطره ای قومی یا ملی نیست، بلکه نشان دهنده دیدگاه و تفکر «مدرن» ی است که با واقعیت گرایی در پی شناخت حقیقتِ فرم و مصالح است. جمله معروف «کمتر، بیشتر است» معرف برنامه معماری مدرن شد.

بیشتر بحث شده است