Posts by حسینعلی ملاح
«شوشتری برای ویولون و ارکستر» از نگاه ملاح
کتابی معرفی میشود که کلمات، بیان کنندهء اندیشهء نویسنده، یا مترجم آن نیستند، بلکه بیانگر فکر آفرینندهء نخستین و نشان دهندهء قدرت آراینده و اراءدهندهء آن به گونهء علمی، نغمات و یا بنا به اصطلاح این روزگار «نوت» های موسیقی هستند. این اثر موسیقی چند صوتی (پولیفنیک) به جای اینکه بالفعل ارائه گردد، به گونهء اثری بالقوه، به نام «شوشتری برای ویلن و ارکستر» توسط موسیقیدان معاصر آقای حسین دهلوی (استاد و رئیس پیشین هنرستان عالی موسیقی ملی) چاپ و در دسترس جامعهء موسیقی علمی نهاده شده است.
موسیقی نزد ایرانیان در ۱۸۸۵ میلادی (۱۰)
جنس این ساز از برنز است (این همان کاستانیت اسپانیائی هاست) رقاصان به هنگام رقص یک جفت از این زنگ ها را بر سر انگشتان دست خود می بندند. زنگ در تمام ایالات ایران متداول است.
موسیقی نزد ایرانیان در ۱۸۸۵ میلادی (۹)
ساختمان این ساز که همانند تار است، یک پارچه از چوب است، دارای چهار رشته سیم از جنس «زه» و دو رشته سیم از جنس مس زرد است که این دو رشته اخیر به یکی از دو سوی دسته ساز نصب شده است؛ این ساز را با یک قطعه مس کوچک که به آن «مضراب» می گویند، می نوازند؛ در ایران دیگر متداول نیست، ولی در سمرقند و بخارا نواختن آن معمول است.
موسیقی نزد ایرانیان در ۱۸۸۵ میلادی (۸)
اکنون موردی که باقی می ماند، سخن در باب موسیقی باستانی و سازهای قدیمی ایران است. روایات فرانسویان در این زمینه کاملا آشکار است، در این روایات، ذکر انواع رقص ها و تفریحات عمومی شده است، ولی بیهوده در پی یافتن نکات روشنگری در باب ساختمان سازها و چگونگی نواختن آنها هستند.
موسیقی نزد ایرانیان در ۱۸۸۵ میلادی (۷)
در سال ۱۸۷۳ ساختن یک قطعه سرود ملی به هموطن ما مسیو لومر تکلیف می شود. این سرود جالب و همچنین مارش تاجگذاری توسط لومر ساخته می شود و بوسیله مؤسسه انتشاراتی شودن (۱۶) {یا شودنس} واقع در کوچه سنت انوره (۱۷) پاریس به طبع میرسد و هزینه سنگین چاپ آن از طرف دولت ایران پرداخت می گردد.
موسیقی نزد ایرانیان در ۱۸۸۵ میلادی (۶)
شاگردان واحد اول، پیش از برآمدن آفتاب بر میخواستند و به میدان مشق میرفتند و از مسیو لومر، موسیقی نظامی و فن رهبری و فرماندهی را تعلیم میگرفتند. شاگردانی که مدت شش سال زیر نظر مستقیم لومر تحصیل کرده بودند، افرادی ورزیده و کارآمده شده بودند، نه فقط در نواختن یک ساز بلکه نواختن تمام سازها مهارت پیدا کرده بودند.
موسیقی نزد ایرانیان در ۱۸۸۵ میلادی (۵)
در مدت سه سال، مسیو لومر، شش واحد از واحد از واحدهای موسیقی نظامی را که شخصا سازمان داده بود، زیر نظر یک رهبر موزیک نظام که اهل اتریش بود، قرار داد، این اتریشی لایق بعدها به همان شیوهای که لومر معمول داشته بود، آن واحد را اداره کرد. (مرحوم روحالله خالقی در کتاب سرگذشت موسیقی ایران. جلد اول. صفحه ۲۱۰ نوشته است. «… برای تعلیمات فنی، یک تن متخصص فرانسوی بنام لومر {که} از اروپا استخدام شده به ایران آمد. متخصص دیگری هم از اطریش آورده بودند بنام «گورا» که موزیک کامران میرزا نایبالسلطنه را اداره میکرد.». مرحوم خالقی در صفحه ۲۲۰ همین کتاب از یک اطریشی دیگری نیز نام میبرد، موسوم به «آلبرهادویگر» که «در موزیک علاءالدوله متصدی اصلاح سازها بود.» به احتمال قوی نام آن اطریشی که در متن حاضر بدان اشاره شده است میبایست «گوار» باشد، مترجم.)
موسیقی نزد ایرانیان در ۱۸۸۵ میلادی (۴)
مارشال نیل (Niel) وزیر جنگ دولت فرانسه، مسیو لومر را بر میگزیند؛ لومر که در آن هنگام معاون دسته موزیک هنگ اول سربازان زبده گارد بود با با این پیشنهاد موافقت میکند و برای سامان بخشیدن به موزیک نظام ایران به سمت رئیس موزیک دربار اعلیحـضرت پادشـاه ایران عازم تهران میشود. لومر در تهران، شاگردان بوسکه را در وضعی سخت نابسامان و بیاطلاع میبیند، نه تنها پیشرفتی در کارشان مشاهده نمیکند، بلکه متوجه میشود همان چند قطعه موسیقی اروپائی را هم که آموخته بودند از یاد بردهاند.
موسیقی نزد ایرانیان در ۱۸۸۵ میلادی (۳)
مسیو لومر در دوران سلطنت مظفرالدین شاه قاجار نیز سمت موزیکانچیباشی دربار را داشته و با شاه سفری به اروپا کرده است. شاه در سفرنامه خود (سفرنامه اول مظفرالین شاه به فرنگ سال ۱۳۱۷ هجری. ق. صفحه ۹۰) نوشته است: «ناصر همایون و مسیو لومر را که به پاریس فرستاده بودیم، امروز آمده فرمایشات ما را از بابت نوتهای موزیک بخوبی انجام دادهاند.» این موضوع ظاهرا اشاره به آثاری است که توسط لومر نوشته شده و در سازمان انتشاراتی «شوون یا شوونس» در پاریس به چاپ رسیده است (این مطلب در متن رساله تذکار شده است)… به طوری که مرحوم خالقی نوشته (ص ۲۱۹ سرگذشت موسیقی ایران جلد اول) «یک نسخه از این نوتها که در همان موقع در پاریس چاپ شد، اکنون در کتابخانه هنرستان موسیقی ملی موجود است و شامل قسمتی از آواز چهارگاه و همایون و ماهور با چند تصنیف و رنگ میباشد و لومر نیز یک صفحه مقدمه به زبان فرانسه در آغاز آن نوشته و مخصوصا از ناصر همایون شاگردش که در جمعآوری و نوشتن آهنگها به او کمک کرده تشکر نموده است.» نگارنده یک نسخه از نوت چاپ شده: موسوم به «دستگاه همایون» را بدست آورده است که محض مزید اطلاع خوانندگان گرامی درانتهای این رساله با ترجمه و توضیح لازم عینا نقل کرده است.
موسیقی نزد ایرانیان در ۱۸۸۵ میلادی (۲)
روزی یکی از اعضای فرهنگستان ارس (Arras) {نام شهری در فرانسه} چنین گفت: «هر بار که به تاریخ فرانسه نظر میافکنیم به نامآوری از اهالی آرتوا بر میخوریم». میتوان گفت که: در روزگار ما نیز، آرتواها به خاطر هنرها و خدمات و معاضدتهائی که در پیشبرد جنبشهای کشورهای محل اقامت خود کردهاند، افتخار بزرگی برای زادگاه خود و سایر ممالک فراهم آوردهاند.