گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

مسعود پورقریب

Posts by مسعود پورقریب

میکس و مستر به زبان ساده تحت برنامه کیوبیس (۴)

عملیات بسیار مهمی است. معمولا روی سازهای خیلی بم و یا کل درامز استفاده می شود. یک اف ایکس درست می کنیم. این بخش در اینسرت ها قرار می گیرد و هر افکتی که قرار بدهیم به صورت گروهی ارسال و اعمال می شود.

میکس و مستر به زبان ساده تحت برنامه کیوبیس (۳)

این ابزار کمک می کند سیگنالهایی که از یک سطح مشخصی پایینتر هستند از ورودی به خروجی منتقل نشوند. ترشهولد در گیت این وظیفه را انجام می دهد که چه فرکانسهایی به خروجی بروند یا نه. گیت نوعی کمپرسور است که جلوی نشتی صدا را می گیرد.

میکس و مستر به زبان ساده تحت برنامه کیوبیس (۱)

در این مقاله کوتاه تلاش شده تا به بهترین شکل مراحل مربوط به میکس و مستر صدا توضیح داده شود. مفاهیمی مانند دامنه، فرکانس، شدت صدا و… عنوان شده و مواردی که هر موسیقیدان، مهندس صدا و یا علاقمندان به میکس و مستر صدا لازم هست بدانند تماما آورده شده اند. این مقاله حاصل تلاش های مداوم بنده در تولید موسیقی، آموزشهای کمپانی اشتینبرگ آلمان و اطلاعات به دست آمده به اشکال مختلف در طول زمان می باشد.

موسیقی شناسی فمنیستی (۱۱)

بسیار روشن است که با چنین فرضی که نبوغ لازمه عقلانیت و عقلانیت ریشه دار در مذکر بودن باشد، زنان پیشاپیش از دایره پدیدآورندگان آثار هنری بیرونند؛ بدین معنا که کارهای زنان می تواند از سنخ کارهای ماهرانه باشد، اما فاقد نبوغ است.

موسیقی شناسی فمنیستی (۱۰)

زیباشناسی و فلسفه هنر فمینیستی، همچون سایر فلسفه های فمینیستی، بر اساس انتقادهایی که به مفروضات بنیادین و پیش فرض های اساسی که بر این حوزه به طور سنتی حکمفرما بوده است، بنا شده است. اساسا این سبکی ویژه در روش شناسی فمینیستی است که غالبا در طرح مباحث، بنیان فکری و اندیشه ای خود را بر نقد از جریان های اصلی و حاکم می آغازند.

موسیقی شناسی فمنیستی (۹)

فمینیسم یک مفهوم واحد نیست و نمی توان گفت: «فمینیسم چیست؟»، بلکه صرفا می توان به دنبال یافتن خصلت های مشترک بین انواع متعدد و متفاوت فمینیسم بود اما به هر حال، تعریف پایه از مبنای مشترک فمینیسم با تأکید بر این نکته آغاز می شود که اساس همه آنها موقعیت فرودست زنان در جامعه و تبعیضی است که زنان، به دلیل جنس خود با آن روبه رو می شوند و اینکه تمامی انواع فمینیسم، به منظور کاهش این تبعیض و در نهایت غلبه بر آن، خواهان تغییراتی در نظم اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی اند (فریدمن، ۱۳۸۱، ص۵).

موسیقی شناسی فمنیستی (۸)

البته یونگ درباره ی وجود کهن الگوهای مشترک در می ان انسانها نیز استدلال هایی می آورد. این کهن الگوها، نشان دهنده ی یکی شدن و توافق ناخودآگاه جمعی هستند و بیرون از ناخودآگاه، در حالت رؤیاها، که آگاهی یا هوشیاری تقلیل پیدا کرده است، دوباره ظاهر می شوند. بر اساس استدلال او آن چه را که او ذهن ابتدایی می نامد، همواره در حالتی وارد عمل می شود که سطح آگاهی پایین آمده باشد و در این حالت، کهن الگوها ساده تر خود را نشان می دهند. به خاطر وجود همین سطح تقلیل یافته ی آگاهی در انسان های ابتدایی، اسطوره ها به وجود آمده اند. اسطوره ها بازتاب کهن الگوها هستند؛ کهن الگوهایی که در انسان های «برتر» که کنترل بهتری از آگاهی و هوشیاری خود دارند، با موفقیت بیشتری سرکوب و متوقف شده اند. مشکلات تحلیل فولکلور تقریبا مشابه مسائلی است که در مطالعه ی موسیقی با آن مواجه می شویم.

موسیقی شناسی فمنیستی (۷)

مسائل مطرح شده در تحلیل های کسانی مانند نیلی و مونتانی بسیار قابل توجه هستند. با داشتن این فرضیات روان کاوانه، به عنوان نمادهای جهانی، به درستی در می یابیم که تحلیل های این دو پژوهشگر هر دو می توانند درباره ی همه ی انسان ها تعمیم پذیر باشد. البته از آنجا که این گونه اندیشه ها. مبنی بر مدارک تجربی نبوده و علاوه بر آن هیچ تحلیل مشابهی در مورد موسیقی مردم غیر غربی انجام نشده است، احتمال درستی آن ها، به طور جدی زیر علامت سوال می رود. اگر این گونه توصیفات، به عنوان قواعد جهانی تلقی شوند، به طور حتم در کاربردی ساختن آن در بافت های می ان فرهنگی به مشکل بر می خوریم.

موسیقی شناسی فمنیستی (۶)

در گام بعد موسیقی شناسان فمینیست کوشیدند تا آهنگسازان زنی را که کارشان فراموش شده یا مورد بی اعتنایی قرار گرفته بود، کشف کنند. آثار هیلده گارد فون بن کلارا شومان، فانی مندلسون، لیلى بولانژه، سیل شامیناد، آمی بیچ، روث کرافورد سیگر، و اثل اسمیت بررسی شدند. در چند سال اخیر توجه زیادی به کارهای اثا اسمیت نشان داده شده، مارش زنان (۱۹۱۱) او مشهور شده و کوارتت زهی ( ۱۹۰۲ – ۱۲ ) و کوئینتت زهی (۱۸۸۴) او که یاد آور تأثیر یوهانس برامس هستند مهم دانسته شده اند. زنان موسیقی شناسی چون سوزان مک کلاری، مارسیا سیترون، روث سلی، کارین پندل، موانع فرهنگی ای را که مانع از راهیابی زنان به آثار مرجع موسیقی می شدند بررسی کردند. برخی هم به نظریات ضد زنی که اعلام می کردند زنان از نظر زیست شناختی موقعیتی فرودست نسبت به مردان دارند و توانایی ساختن قطعه های موسیقی ندارند، پاسخ دادند.

بیشتر بحث شده است