Posts by سعید یعقوبیان
یادداشتی بر آلبوم «کوچههای چوارباخ»
بررسی روند کار کامکارها در دههی اخیر به ویژه در مواردی که شعر فارسی را همراه موسیقی کردهاند نشان از افت دارد (نمونهی نازلاش تصنیف «زمستان است») و به نظر میرسد کار قابل توجه کامکارها در بین آثار منتشرشده در چند سال گذشته همین آلبوم بیکلام باشد هرچند این نیز به پای آثار گذشته همچون «بر تارک سپیده» نمیرسد. در سه قطعهی هوشنگ کامکار در این آلبوم، چند تم کُردیِ آشنا، در فرمهای سازیِ خانوادهی کنسرتو دستمایهی کار قرار گرفته است. شاید خاستگاهِ علاقهی مسبوق کامکارها به کنسرتو ناشی از کنار هم قرار گرفتن ویرتوئوزیته و آهنگسازی در این خانواده باشد. در هر حال کنسرتو عودِ ارسلان کامکار در مجموع پر و پیمانتر از قطعات برادر بزرگتر است. این کنسرتو (که دگرههایی از آن در برخی از کنسرتهای اخیر نیز اجرا شده) تابلویی از تغییرات سریع نوانس، بازیهای کروماتیک و متراکمِ عود، مدولاسیونهای زودگذر و پاساژهایی طولانی و گریزان در طول سه موومان است و توالی عناصر متباینی از این دست، شنونده را با اثر همراه میسازد.
یادداشتی بر آلبوم «با فراقت چند سازم»
امروزه مقید بودن به اجرای دقیق سوئیت دستگاهی در آلبومهایی در ژانر موسیقی کلاسیک ایرانی به ندرت دیده میشود؛ چیزی که در دهههای شصت و هفتاد تا حد زیادی معمول بود. همین تقید کافیست که دومین اثر مستقل سپیده مشکی، ما را یاد نگرشهای مرکز حفظ و اشاعه بیاندازد؛ آلبومی به تمامی در یک دستگاهِ واحد و با بیش از چهل دقیقه آواز دستگاهی. همچنین وزن ضربیها اوزان مألوفِ قطعات متریک سوئیت دستگاهی در کارگانِ (۱) موسیقی دستگاهی هستند. در مکتبی بودن این اثر، این نکتهی تکمیلی را هم اضافه کنیم که عبور و عدول از تکصدایی و باهمنوازی، در قطعات این آلبوم، دغدغهی صاحب اثر نبوده است.
یادداشتی بر آلبوم «رخت بنما»
«صوفی» از دقیقترین نامهاییست که تاکنون برای یک آلبوم موسیقی انتخاب شده است. برای شرح این مدعا باید کمی به عقب برگردیم. سال ۱۳۷۹ آلبومی منتشر شد با نام «مستانه» به خوانندگی علیرضا افتخاری و سهتار جلال ذوالفنون که تا امروز به لطف رسانهی ملی زیاد شنیده شده است. همهی تصنیفهای آلبوم -به جز یک مورد- ششوهشتهای مستانهای بودند، هر کدام روی غزلی. هر تصنیف از درآمد یک دستگاه شروع و با دم دستیترین ملودیها بالا و پایین میشد و با چاشنیِ الحان و اطوار آشنای خوانندهی آلبوم نیز همراه بود. چه ایرادی دارد؟
برخی از مشکلات پزشکیِ نوازندگانِ سازهای بادیبرنجی (۵)
بسیاری از نوازندگان سازهای بادیبرنجی دچار دردهای مختلفی هستند. آنها از دردِ مچ، بازو، التهاب تاندونها، مشکلات شانه، کشیدگی گردن و کمردرد و پشت درد مزمن رنج میبرند. به این آسیبها که ناشی از تکرار حرکات یکسان یا نشستن طولانی مدت در یک موقعیتِ ثابت یا هر دو مورد است، آسیبهای استفادۀ مکرر میگویند و مسلماً بهترین رویکرد، پیشگیری از بروز چنین آسیبهایی است. نوازندگان سازهای بادیبرنجی از بازوها بهصورت مکرر در جلوی بدن استفاده میکنند. از اینرو به مرور زمان، عضلات جلویی شانه و سینه قوی و عضلات پشتی شانه و پشت ضعیف میشوند. عضلات قوی کوتاهتر میشوند درحالیکه عضلات ضعیف بلندتر میشوند. این عدم تعادل منجربه درد در ناحیۀ بازوها، شانهها، قفسۀ سینه، گردن یا پشت میشود. اما راه حل ساده است: تمرینات کششی برای عضلات در جلوی بدن و تقویت عضلات در پشت بدن. پرورش عضلات این نواحی منجر به کمک به عضلاتی میشود که کششها را متحمل میشوند.
برخی از مشکلات پزشکیِ نوازندگانِ سازهای بادیبرنجی (۴)
باید توجه داشت که بزاق دهان پر از باکتری است و وقتی فرد با دهان خود هوا را به داخل ساز میدمد باکتریها نیز به داخل ساز دمیده میشوند. ازآنجاکه تمیز کردن سازهای بادیبرنجی چندان ساده نیست و معمولاً نوازندگان در بهترین حالت چند هفته یک بار این کار را انجام میدهند، امکان تجمع رطوبت، باکتریها و قارچ در آنها بیشتر است. برای پیشگیری از این بیماری اقدامات زیر پیشنهاد میشود:
برخی از مشکلات پزشکیِ نوازندگانِ سازهای بادیبرنجی (۳)
فشار داخل دهان نوازنده در حین نواختن سازهای بادیبرنجی ممکن است بسیار بالا باشد و اختلالات گوش و حلق و بینی نظیر «ناکارآمدیِ وِلوفارنژیال» (۱۳) را سبب شود. این بیماری، ناتوانی بدن در بستن موقتی مجرای ارتباطی حفرۀ بینی و دهان به دلیل نقص در عملکرد کام نرم یا دیوارۀ پشتی یا جانبیِ حلق است که باعث فرار هوا از طریق بینی در طی نواختن، برگشت مایعات به بینی و صدای تودماغی (۱۴) و ناهنجار میشود. همین طور ممکن است نوازنده به بیماریِ لارینگوسل (۱۵) مبتلا شود: بیرونزدگی غشای مخاطی بخشی از حنجره که ممکن است بهسمت داخل حنجره باشد و باعث خشک و خشدارشدنِ صدا و انسداد مجرای تنفسی شود و یا بهسمت بیرون باشد و منجربه ایجاد برآمدگی قابل مشاهده در ناحیۀ گردن شود. ناکارآمدی ولوفارنژیال با استراحت و تمرینات دهانی، بهبود مییابد و برای درمان لارینگوسل نیز بهندرت نیاز به جراحی خواهد بود و عمدتاً با استراحت و مراقبت التیام مییابد.
برخی از مشکلات پزشکیِ نوازندگانِ سازهای بادیبرنجی (۲)
آسیبهای لب اغلب (اما نه همیشه) در نوازندگان جوانتر با تکنیک ضعیف ایجاد میشوند. اینکه فرد چند وقت است که مینوازد اهمیت ندارد، بلکه اینکه چگونه مینوازد و تمرین میکند مهم است. نواختن پرفشار و طولانیمدت یا نواختن نتهای بسیار بالا بدون درگیر شدن عضلات مناسب، منجربه نازک شدن لب نوازنده میشود. هنگام تلاش برای نواختن نتهای بالا، وقتی نوازنده بهجای انقباض لبها به کشیدن آنها ادامه میدهد باعث میشود که عضلۀ لب دچار بیرونزدگی (۶) شود و بدین ترتیب فرد دیگر قادر نخواهد بود از فرارِ هوا از گوشههای دهانش –که باید فقط وارد سر ساز شود-جلوگیری کند و بنابراین قادر به کنترل صدا و نواختن صحیح نتها نخواهد بود. یکی از دلایل تغییرِ اِکول نوازندگیِ سازهای بادیبرنجی در دهههای اخیر بروز چنین مشکلاتی نیز بوده است. برای نمونه در دهههای قبل در نوازندگی ترومپت رایج بود که برای رسیدن به نتهای بالاتر باید لبها بهصورت افقی کشیدهتر شوند که امروزه این روش، منسوخ شده است. برای پیشگیری از اختلالات لبها، باید در هنگام نواختن، کاملاً راحت و بیانقباض بود و نباید فشاری وارد کرد. این موضوعی است که اغلب نوازندگان جوان و تازهکار با آن مواجهاند. آنها با تنش و فشار زیاد مینوازند و لب آنها خیلی زود خسته میشود درحالیکه یک نوازندۀ حرفهای باید قادر باشد با بهکارگیری شیوههای علمی و استاندارد، زمانهای طولانی به اجرا ادامه دهد بدون آنکه لبهایش خسته و بیرمق شده باشند.
برخی از مشکلات پزشکیِ نوازندگانِ سازهای بادیبرنجی (۱)
سازهای بادیبرنجی ازنظر یادگیری و اجرا، جزو مشکلترین سازهای موسیقی هستند و احتمال بروز برخی مشکلات پزشکی در میان نوازندگان این سازها، از هر سنی و با هر میزان مهارتی، نسبت به افراد دیگر بالاتر است. این اختلالات از نظر شدت، از یافتههای تصادفیِ بدون علامت در میان نوازندگان غیرحرفهای، تا آسیبهای جدی که نوازندگان حرفهای را از تمرین یا اجرا ناتوان میکنند، متغیرند. این مقاله به برخی از این مشکلات رایج، راههای پیشگیری و درمان آنها اشاره خواهد داشت. برخی از این بیماریها در مورد نوازندگان تمامی سازهای بادی صدق میکنند اما ازآنجاکه نواختن سازهای بادیبرنجی معمولاً با فشار و تنشِ فیزیکی و جسمیِ بیشتری همراه است عمدۀ این موارد بیش از همه در مورد سازهای بادیبرنجی اهمیت پیدا میکنند. در میانِ مشکلاتی که در ادامه خواهد آمد، برخی مانند سرگیجه یا مشکلات لبها یا عارضههای نخاعی بسیار رایجاند اما برخی دیگر مانند پنومونی یا لارینگوسِل بهندرت دیده میشوند و بیشتر ناشی از نوازندگی با شیوههای نادرست و غیرعلمی، عوامل خارج از موسیقی یا مواردی استثنایی هستند.
نمادشناسی عود (۹)
مادامی که ابعاد واقعی ساز عود مورد بحث و کنکاش است، رسیدن به پاسخی قطعی در این خصوص بسیار دشوار خواهد بود چرا که دربارهی تناسب و ابعاد اجزای ساز عود، مقادیر متفاوت فراوانی را میتوان یافت. هرچند به عنوان یک اصل کلی عرض کاسه را در عودهای رایج، حدود ۱۵ اینچ (برابر با۳۸ سانتیمتر) و طول آن را حدود ۲۰ اینچ (برابر با ۵۰ سانتیمتر) تعیین میکنیم. عودی تقریباً با این ابعاد در یک مینیاتور اسپانیایی یا مراکشی(۴۱) متعلق به سدهی سیزدهم میلادی ترسیم شده است. این مینیاتور عودنوازیِ «بیاض» برای معشوقهاش را نشان میدهد. اگر عرض دست نوازنده، ۴ اینچ (برابر با حدود ۱۰ سانتیمتر) باشد، ابعاد سازی که در دست دارد کمابیش مطابق با ابعاد ذکر شده است. اگرچه در این تحقیق ما به شواهد موجود در نگاره محدود نخواهیم شد با این حال کنزالتحف در تثبیت همین اعداد، چنان که اشاره شد، عرض کاسه را برابر با عدد مذکور و عمق آن را برابر با نصف عرض عنوان کرده است.(۴۲)
نمادشناسی عود (۸)
فارمر (۳۳) با استنتاج از منابع مختلف، جدولی فراهم آورده که در آن چگونگی ارتباط پدیدهها و مادهها با یکدیگر و با ۴ سیم عود را نشان میدهد. بمترین سیم، سیم بم (لا)، تداعیگر کهنسالی، آب، زمستان و شب است. زیرترین سیم، سیم زیر (دو)، با رشادت، آتش، جذابیت، غرور و غیره پیوند دارد. بنابراین سیمهای بمتر نمادی از انزوا و سکون اند در حالیکه سیمهای زیرتر بیانگر چابکی و جنبوجوش هستند. عقایدی مشابه این به صورت گستردهای در دنیای باستان و همچنین اروپای سدههای میانه رواج داشت.