Posts by سعید یعقوبیان
نمادشناسی عود (۷)
ابن سینا در کتاب خود «شفا» (کتاب ریاضیات) (۲۲) بخش زیادی از فصل مربوط به آلات موسیقی را به بحث کوک و فواصل و فیزیک صدا اختصاص داده و در آن بیان کردهاست که عود بهترینِ سازها و محبوبترینِ آنها نزد مردم است. (۲۳) مضاف بر این در ادامه راجع به تعداد سیمهای عود میگوید که ما پیشتر آن را در یکی از افسانههایی با نگاهی تن-نمایانه برای عود یافتیم: او میگوید که عود گاهی دارای ۵ جفت سیم است اما بیشتر ۴ جفت سیم دارد(۲۴) و در هر دو صورت سیمهای این ساز معمولاً با یک فاصلهی چهارم نسبت به هم کوک میشوند.(۲۵)
نمادشناسی عود (۶)
در این آثار از آلات موسیقی بیشتر به عنوان وسیلهای کاربردی در مسائل فیزیک و آکوستیکی موسیقی بهرهبرداری میشد. عود به زعم فارابی سازی کارآمد به ویژه در مقام یک وسیلهی آزمایشی در قیاس با ساز تکصدایی اروپای سدههای میانه بود. فارابی صفحات بسیاری از کتاب مهم خود «موسیقی کبیر»(۱۸) را به بحث ارتباط اصوات اختصاص داده و در آن اشارات و ارجاعات بسیاری به ساز عود دارد و برای شرح سخنان خود همواره کوک ساز عود و نسبت و فاصلهی سیمهای آن را مرجع قرار داده است.(۱۹) به علاوه، نزد این دانشمندان سدههای میانه، موسیقیِ سازی در مقابل آوازی از جایگاه پایینتری برخوردار بود؛ دیدگاهی که محققان اروپایی سدههای میانه با آن آشنایی داشتند.
نمادشناسی عود (۵)
پس آنچه در اینجا مهم تلقی میشود، انتقال موسیقی از «مویه»ی بلبل به درختی است که پس از آن توسط انسان قطع میشود و قادر است ترجمان آوازی باشد که از پرندگان آموخته است. به همین مناسبت، بیفایده نیست به این نکته اشاره کنیم که این امر همانند آنچه تصور شده، در واقعیت نیز رخ میدهد. چرا که مضرابِ عود در حقیقت از پر یا چنگال پرنده ساخته میشود. بنابراین پرنده به یک معنا همانطور که در خیال بر سیمهای عود آواز میخواند در واقعیت نیز چنین میکند. باید اضافه کنیم که چنین باورهایی به هیچ روی مختص جهان عرب نیستند. آرمسترانگ (۱۶) یک شعر قرون وسطایی ایرلندی نقل میکند که در مورد چنگ عبریان است و در آن چنگ به این شکل توصیف شده:
نمادشناسی عود (۴)
اولین کسی که عود ده زهی را ساخت الفارابی (نه آن فیلسوف مشهور با همین نام) بود و ماجرا از این قرار بود که مردی در شهری که الفارابی در آن زندگی میکرد از دنیا رفت و چون الفارابی از افراد برجستهی شهر بود به مراسم تدفین آن مرد رفت… در گورستان، وقتی از کنار قبری میگذشت که رویش برداشته شده بود، اسکلتی را دید…که ساقها و رگهای آن معلوم بود. او تعداد رگها را شمرد و دید که ده تا هستند. همین موضوع بود که وی را برانگیخت تا عودِ ده زهی را بسازد.
نمادشناسی عود (۳)
عبریها خود میگویند که جوبَل پسر دیگر لامک «پدر تمام سازهایی همچون چنگ (کینور یا در واقع لیر) و ارگان (اوقاب)» بوده است. (۹) به عبارت دیگر از این منظر موسیقی از فرزندان گناهکار قابیل و لوط به ارث رسیده و مهم نبوده است که میتوانست از کسی چون داوود به ارث برسد. هر کسی که در آفریقای جنوبی کار کرده میتواند شهادت دهد که در این کشور حتی در حال حاضر نیز، همچنان موسیقی یک شغل سطح پایین باقی مانده و در نظر مسلمانانِ محترم با هرزگی و زیادهخواهی جنسی توأم است. (۱۰)
نمادشناسی عود (۲)
او موافق است که معنای اولیهی عود، چوب است اما بیان میکند که دو واژهنامهی قدیمی عرب، قاموس و جوهری، معنی لاکپشت را برای آن ارائه کردهاند. این موضوع بسیار جالب توجه است نه فقط به خاطر افسانههای شکوهمند یونانی (در افسانه، آپولو، اولین چنگ را از لاک یک لاکپشت و رگ و پی آن ساخت) بلکه به این خاطر که سازندهی واقعی لوت از لاکِ لاکپشت برای ساخت آن استفاده کرده است. با وجود معناهای افسانهای و واژهنامهای عود، خواهیم دید که بیتردید معنای اصلی عود، وقتی این کلمه به یک ساز موسیقی اشاره میکند، چوب است.
نمادشناسی عود (۱)
عود (معرب wood) ساز اصلی موسیقی کلاسیک عربی است. شاعران در سراسر قلمروی اسلام هزاران سال در وصف آن شعرها سرودهاند. العود، در واژه و محتوا، به فواصل دور تا اروپا و آفریقا و آسیای غربی راه پیدا کردهاست. پشت گلابیشکل آن به چشمها آشنا است. نقاشان همواره دوست داشتهاند جزییات آن را در مینیاتورهای شرقی و نقاشیهای اروپایی به تصویر بکشند.
یادداشتی بر آلبوم «صوفی»
«صوفی» از دقیقترین نامهاییست که تاکنون برای یک آلبوم موسیقی انتخاب شده است. برای شرح این مدعا باید کمی به عقب برگردیم. سال ۱۳۷۹ آلبومی منتشر شد با نام «مستانه» به خوانندگی علیرضا افتخاری و سهتار جلال ذوالفنون که تا امروز به لطف رسانهی ملی زیاد شنیده شده است. همهی تصنیفهای آلبوم -به جز یک مورد- ششوهشتهای مستانهای بودند، هر کدام روی غزلی. هر تصنیف از درآمد یک دستگاه شروع و با دم دستیترین ملودیها بالا و پایین میشد و با چاشنیِ الحان و اطوار آشنای خوانندهی آلبوم نیز همراه بود. چه ایرادی دارد؟
یادداشتی بر آلبوم «پردهی بیگاه»
در دههی اخیر و پس از یک دوره غُر زدنِ همهگیر (که موسیقی ایرانی دچار رخوت و رکود شده) پس و پیش کردنِ وندِ اشتقاقیِ «گاه» در نامگذاری آلبومها و قطعات موسیقی کلاسیک ایرانی، یکی از دستمایههایی بوده که نوازندگان و آهنگسازان در نشان دادنِ دغدغهشان در عبور از رکود و یا متفاوت بودنِ موسیقیشان به کار بردهاند: هفتگاهِ معلق، گاه و بیگاه، چندگاه، گاهی سهگاهی، گاهان و غیره.
چگونه با مترونوم تمرین کنیم؟
تصورِ عمومی بر این است که مترونوم صرفاً با هدفِ حفظِ ریتم و مطابق وزنِ ثابتِ یک قطعه یا درس نواختن، میتواند به کار رود در حالیکه علاوه بر این هدف -که البته در آموزش و ضبط، مهم و تعیینکننده است- تمرین با مترونوم برای یک هنرآموز میتواند کارکردهایی بیش از این داشته باشد. کارکردهایی از قبیل طولانی و در عین حال با برنامه و منظم پیش رفتنِ طولِ زمانِ تمرین، کمک به رسیدنِ تدریجی به سرعتِ استاندارد قطعه یا سرعتی که آهنگساز تعیین کرده، و در نهایت کمک به ارتقای بیشتر کیفیت اجرایی قطعه در خصوص مسائل مختلف اجرا (علاوه بر موضوع سرعت).