Posts by سعید یعقوبیان
نمادشناسی عود (۳)
عبریها خود میگویند که جوبَل پسر دیگر لامک «پدر تمام سازهایی همچون چنگ (کینور یا در واقع لیر) و ارگان (اوقاب)» بوده است. (۹) به عبارت دیگر از این منظر موسیقی از فرزندان گناهکار قابیل و لوط به ارث رسیده و مهم نبوده است که میتوانست از کسی چون داوود به ارث برسد. هر کسی که در آفریقای جنوبی کار کرده میتواند شهادت دهد که در این کشور حتی در حال حاضر نیز، همچنان موسیقی یک شغل سطح پایین باقی مانده و در نظر مسلمانانِ محترم با هرزگی و زیادهخواهی جنسی توأم است. (۱۰)
نمادشناسی عود (۲)
او موافق است که معنای اولیهی عود، چوب است اما بیان میکند که دو واژهنامهی قدیمی عرب، قاموس و جوهری، معنی لاکپشت را برای آن ارائه کردهاند. این موضوع بسیار جالب توجه است نه فقط به خاطر افسانههای شکوهمند یونانی (در افسانه، آپولو، اولین چنگ را از لاک یک لاکپشت و رگ و پی آن ساخت) بلکه به این خاطر که سازندهی واقعی لوت از لاکِ لاکپشت برای ساخت آن استفاده کرده است. با وجود معناهای افسانهای و واژهنامهای عود، خواهیم دید که بیتردید معنای اصلی عود، وقتی این کلمه به یک ساز موسیقی اشاره میکند، چوب است.
نمادشناسی عود (۱)
عود (معرب wood) ساز اصلی موسیقی کلاسیک عربی است. شاعران در سراسر قلمروی اسلام هزاران سال در وصف آن شعرها سرودهاند. العود، در واژه و محتوا، به فواصل دور تا اروپا و آفریقا و آسیای غربی راه پیدا کردهاست. پشت گلابیشکل آن به چشمها آشنا است. نقاشان همواره دوست داشتهاند جزییات آن را در مینیاتورهای شرقی و نقاشیهای اروپایی به تصویر بکشند.
یادداشتی بر آلبوم «صوفی»
«صوفی» از دقیقترین نامهاییست که تاکنون برای یک آلبوم موسیقی انتخاب شده است. برای شرح این مدعا باید کمی به عقب برگردیم. سال ۱۳۷۹ آلبومی منتشر شد با نام «مستانه» به خوانندگی علیرضا افتخاری و سهتار جلال ذوالفنون که تا امروز به لطف رسانهی ملی زیاد شنیده شده است. همهی تصنیفهای آلبوم -به جز یک مورد- ششوهشتهای مستانهای بودند، هر کدام روی غزلی. هر تصنیف از درآمد یک دستگاه شروع و با دم دستیترین ملودیها بالا و پایین میشد و با چاشنیِ الحان و اطوار آشنای خوانندهی آلبوم نیز همراه بود. چه ایرادی دارد؟
یادداشتی بر آلبوم «پردهی بیگاه»
در دههی اخیر و پس از یک دوره غُر زدنِ همهگیر (که موسیقی ایرانی دچار رخوت و رکود شده) پس و پیش کردنِ وندِ اشتقاقیِ «گاه» در نامگذاری آلبومها و قطعات موسیقی کلاسیک ایرانی، یکی از دستمایههایی بوده که نوازندگان و آهنگسازان در نشان دادنِ دغدغهشان در عبور از رکود و یا متفاوت بودنِ موسیقیشان به کار بردهاند: هفتگاهِ معلق، گاه و بیگاه، چندگاه، گاهی سهگاهی، گاهان و غیره.
چگونه با مترونوم تمرین کنیم؟
تصورِ عمومی بر این است که مترونوم صرفاً با هدفِ حفظِ ریتم و مطابق وزنِ ثابتِ یک قطعه یا درس نواختن، میتواند به کار رود در حالیکه علاوه بر این هدف -که البته در آموزش و ضبط، مهم و تعیینکننده است- تمرین با مترونوم برای یک هنرآموز میتواند کارکردهایی بیش از این داشته باشد. کارکردهایی از قبیل طولانی و در عین حال با برنامه و منظم پیش رفتنِ طولِ زمانِ تمرین، کمک به رسیدنِ تدریجی به سرعتِ استاندارد قطعه یا سرعتی که آهنگساز تعیین کرده، و در نهایت کمک به ارتقای بیشتر کیفیت اجرایی قطعه در خصوص مسائل مختلف اجرا (علاوه بر موضوع سرعت).
نابغهی موسیقی از نظرگاهِ ژان ژاک روسو
مدخل “نابغهی موسیقی” در دائره المعارف موسیقی روسو با دیگر مدخلها متفاوت است. گویی روسو از چیزی یا پرسشی از جانب کسی برآشفته است، لحن و نوع طرح موضوع در این مدخل کاملا با کل کتاب متفاوت است و زبانی پر شور و طغیانگر دارد. توضیح این نکته ضروریست که آنچه که به دایره المعارف موسیقی روسو مشهور شده در حقیقت مدخل های مربوط به موسیقی دائره المعارف مشهور دوره ی دیرکتوار فرانسه به سردبیری دنی دیدرو بوده که روسو مسئول نوشتن آن بوده است و بعدها حدود هفتصد مدخل موسیقایی آن بصورت جداگانه ویرایش و منتشر شده است. (سعید یعقوبیان)
بررسی ساختار دستگاه شور در ردیف میرزاعبدالله» (۷)
این موضوع را از زاویهی دیگری نیز میتوان دید: درجهی پنجم بالای مد شور شاهد مد دشتی است. پس از آنکه شور دوم از دل شور اول ظاهر میشود، در درجهی پنجم خود به مد حسینی میرسد. به عبارت دیگر با اندکی مسامحه میتوان گفت، حسینی در جایگاه دشتیِ شور دوم است. پیشتر نیز اشاره شد که مد حسینی ترکیبی از مد شور و مد دشتی است. از این منظر بهرغم اینکه حسینی مد اولیه و مستقلی است، اما با شور دوم در ارتباطی معنادار است. بنابراین، جداشدن این دو بخش مرتبط با هم، باید علتی آنچنان متقن داشته باشد که این تفکیک را توجیه کند و آن را منطقی جلوه دهد.
بررسی ساختار دستگاه شور در ردیف میرزاعبدالله» (۶)
گوشههای فصل دوم گوشههایی در مد دشتیاند و با تأکید بر درجهی پنجم بالا در مد شور و با تغییر ریزپردهای این درجه اجرا میشوند و از این منظر در فصلی جداگانه درنظر گرفته شدهاند. از سوی دیگر، به علت حضور محوری این دو گوشه در ردیفهای مختلف دستگاه شور (نتل و بابی راکی، ۱۳۸۸) و نیز اشاره به مدی متفاوت با سه مد اصلی، این دو گوشه حذف نشده و فصلی برای آنها اختصاص یافته است. از اینرو، جایگاه آنها در توالی فصول اهمیتی نداشته و میتوانستیم آنها را همانند آنچه در کار نتل و بابی راکی صورت گرفته است درون فصل اول نیز بگنجانیم، اما با هدف متمایزکردن مد شور و نیز بنا به دلایلی که قبلاً اشاره شد از فصل اول منفک و در فصلی جداگانه منظور شدهاند.
بررسی ساختار دستگاه شور در ردیف میرزاعبدالله» (۵)
برونو نتل و کارول بابی راکی نیز در مقالهی ارزشمند خود با عنوان «روابط درونی میان اجزای دستگاه شور»، گوشههای اصلی این دستگاه را در سه بلوک گنجاندهاند که این بلوکبندی بر اساس نحوهی توزیع گوشههای اصلی مشترک در ردیفها (هجده نمونه ردیف مورد استفاده در این پژوهش) بنیان نهاده شدهاست.

