Posts by سعید یعقوبیان
مقایسهی روشهای آموزش ساز عود در موسیقی ترکی (۴)
در قرن پانزدهم، عبدالقادر مراغی در کتاب «جامع الالحان» ساختار و عملکرد عود و سازهای مشابه آن را بررسی کردهاست (عود قدیم، عود کامل، تحفهالعود، پیپا و شاهرود). او با استفاده از تکنیکها و «ترجیعات»، مضراب عود را معرفی کرده است (Sezikli.2011:235-252). عبدالعزیز عودنواز فرزند عبدالقادر مراغی و نوازندهی سلطان محمد فاتح، در کتاب «نقاوهالادوار» دربارهی عود مطالبی مشابه اطلاعات ارائه شده در کتاب پدرش را بیان کرده است (Koc.2010,46,50). از پایان قرن نهم تا قرن سیزدهم هجری، سازهای تنبور (۵) و نی به تدریج جایگزین عود شدند (Tanrikorur.2001:189)؛ علت این امر تا حدود زیادی به سبب علاقهمند شدن عثمانیان به سازهای تنبور و نی و گسترش سماع بودهاست.
برای دهسالگی مجلهی اینترنتی «گفتگوی هارمونیک»
شاید امروز دشوار بتوان موضوعی در حوزهی موسیقیِ علمی یافت که با جستجوی اینترنتی آن به زبان فارسی، با لینکی از سایت «گفتگوی هارمونیک» برخورد نکرد؛ منبعی با بیش از ۳۰۰۰ عنوان نوشته که بیش از نیمی از آنها مقالات علمی قابل استنادند. «گفتگوی هارمونیک» را میتوان نخستین سایت کاملاً تخصصی موسیقی در ایران دانست. نخستین گامی که پس از سپری شدن ده سال، هنوز هر روزه، به روز میشود و یک دهه، بی وقفه به حرکت خود ادامه داده است؛ گامهایی که تنها به همت چند نویسندهی فعال در حوزهی موسیقی تداوم یافته است. این مداومت در شرایطی محقق شده است که این سایت در پنج سال گذشته (یعنی نیمی از طول دوران فعالیت سایت تا مقطع حاضر) هیچگونه پشتوانهی مالی نداشته است. اما این تداوم، صرفاً بقا نبوده و چند ویژگی مهم را در خصوص فعالیت و بار محتوایی این وبگاه باید در نظر داشت:
کتابی در اقتصاد موسیقی (۱)
نقد و معرفی کتاب اقتصاد موسیقی: فرایند تولید، بازاریابی و فروش محصولات (به همراه بررسی نظام اقتصادی موسیقی ایران)، نوشتهی محمدرضا آزادهفر، تهران، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، دی ۱۳۹۰، ۵۲۲ صفحه، شمارگان ۱۰۰۰، قیمت ۷۰۰۰۰ ریال.
مقایسهی روشهای آموزش ساز عود در موسیقی ترکی (۳)
نام ساز عود مأخوذ از نام درخت Agalloch است که در عربی به آن «العود» (El-oud) گفته میشود. ترکها واژهی «oud» را بر اساس ساختار زبانی و رسمالخط خود تغییر دادند و آن را به صورت Ud مینویسند. غربیان با این ساز در زمان جنگهای صلیبی، میان قرنهای پنجم تا هفتم قمری (سدههای ۱۱ تا ۱۳ میلادی) آشنا شدند و آن را «لوت» نامیدند (در زبان انگلیسیlute، در زبان فرانسوی luth، در زبان آلمانی laute و در زبان ایتالیایی liuto).
مقایسهی روشهای آموزش ساز عود در موسیقی ترکی (۲)
مقایسهی روشهای آموزش ساز عود در موسیقی ترکی، هم مبنای آوازی دارد و هم مبنای سازی. اما ویژگیهای مبنای سازی دارای معانی متفاوتی است. در این خصوص، عود که از سازهای موسیقی سنتی ترکیه است، نقش مهمی در اجرای موسیقی دارد. تأثیر متقابلی که نوازندگی ساز عود در موسیقی ترکیه و انواع دیگر موسیقیها در طی قرنها بر یکدیگر نهادهاند، اهمیت بسیاری دارد.
مقایسهی روشهای آموزش ساز عود در موسیقی ترکی (۱)
سنت عودنوازی در تاریخ موسیقی کلاسیک ایران، بر خلاف کشورهای همجوار، منقطع بودهاست. حدود هفتاد سال پیش، زمانیکه نسخههای دستنویس اتودهای محیالدین تارگان در کشور ترکیه دستبهدست میشدند، سالها و بلکه قرنها بود که «عودنوازی» در ایران به یک سنت مهجور بدل شدهبود. با اینحال در دهههای گذشته، عود و عودنوازی، در ایران نیز مجدداً با اقبال مواجه شده و بهویژه در سالهای اخیر، چه به لحاظ فنی و تکنیکی و چه از نظر تعداد نوازندگان، رشد قابل ملاحظهای داشتهاست. با وجود این، متأسفانه هنوز متد آموزشی استانداردی برای عود در موسیقی ایران نگاشته نشده و تنها تلاش صورت گرفته نیز گذشته از اینکه در معرفی کارگان موسیقی ایران ضعف دارد، از نظر فنی به ویژه در انگشتگذاریها دارای ایراداتی بنیادی است.
«احوالات شخصی» رونمایی میشود
«احوالات شخصی» عنوان پروژهای شنیداریست که ایدهی مقدماتی آن در سال ۱۳۹۰ شکل گرفت. طی این پروژه در مرحلهی نخست مقرر شدهاست تا با حمایت مالی خانهی هنر منظومهی خرد، پانزده آهنگساز جوان که تا حال آلبوم مستقلی نداشتهاند انتخاب و سفارشی برای تولید یک آلبوم موسیقی به آنها داده شود. شاید مهمترین ویژگی این پروژه در نوع و محتوای همین سفارش باشد.
بیژن کامکار: ما بازنشستگی نداریم
… در فرهنگ و هنر واحدی بود برای سازسازی که مسئولاش آقای قنبریمهر بودند. اتفاقاً آقای شجریان هم آنجا فعالیتهایی داشتند. در آن مرکز کار خوبی شروع شده بود در احیای سازهای قدیمی از جمله رباب که برای اولین بار آقای دلنوازی همانطور که گفتید در گروه پایور رباب زدند. ولی رباب زدن من خیلی تصادفی بود و بگذارید صادقانه اقرار کنم که از روی عشق و علاقه نبود. در گروه شیدا آقای لطفی به دوستی گفتند تارباس بزند ایشان ناراحت شدند و کلاً قهرکردند و رفتند. من گفتم من تارباس میزنم. بعضیها امروز میپرسند تو که ساز اصلیات تار است چرا دفزن شدی؟ همسر من هم یادش رفته است که من زمانی تارنواز بودهام. از بدشانسی یا از خوششانسی من در آن دوره پهلوانهایی مثل حسین علیزاده و محمدرضا لطفی بودند و این باعث شد که من خودم کوتاه آمدم و تارباس زدم. بعدها آقایان مظهری و درخشانی هم تارباس زدند. عود هم که کم و بیش در گروه بود. کمکم متوجه شدیم که بین تارباس و عود، جای یک آلتویی آن وسط خالیست که رباب دقیقن همان نقش را داشت. کارهایی که این سازهای بم هر سه حضور داشتند میدیدیم که گروه بسیار خوب و کامل صدا میدهد. بنابراین مجید که آمد، من دیگر رباب زدم. گفتم که؛ من همیشه آماده به خدمت بودم.
بیژن کامکار: مرکز حفظ و اشاعه موسیقی را زندانی کرده بود
من با آقای ناظری به یکی از بهترین استودیهای دنیا که در پاریس بود رفتیم. فضای استودیو چنان خلاءی بود که آدم وحشت میکرد. رفتیم و از صدای ایشان و صدای دف من نمونههایی گرفتند که بر اساس آنها بروند میکروفونهای مخصوص تولید کنند. یک میکروفون اختصاصی برای دف. من چهل سال است دف میزنم هیچ وقت نشده است که یک صدای درست از دف بشنوم. صدای دف خانقاه را در هیچ ضبطی نشنیدهام.
بیژن کامکار: هرگز برای پول کار نکردهام
… اما خرسندیهایی هم هست. گروه های جوانی هم هستند که انصافن خوب کار میکنند اگر بیپولی و بیحمایتی کارشان را خراب نکند. بیشتر گروه هایی که تشکیل میشوند به دلیل مشکلات و مسائل مالی و اینکه کارشان بازدهی اقتصادی منطقی ندارد از هم میپاشند. خیالتان را راحت کنم وضعیت اقتصادی موسیقی ما فاجعه است. چرا باید هنرمند از هنرمند پول بگیرد؟ من چرا باید دستمزدم را از پشنگ بگیرم؟ چرا گروه باید با مرحوم مشکاتیان طرف میشد و چرا او باید دستمزد میداد؟ بگذارید مثالی بزنم. فقط شش گروهان، از استادیوم آزادی حراست میکنند. صد تا مسئول گیشه دارد. یک اکیپ کار نور میکند. یک لشکر برای اصلاح چمن وجود دارد.

