کنترپوان (counterpoint) در موسیقی عبارت است از ارتباط بین دو یا چند نت موسیقی که در ریتم و کشش زمانی کاملا مستقل بوده ولی در هارمونی به یکدیگر وابستگی دارند.
استفاده از کنترپوان در اروپا دردوره رنسانس به شدت رایج شد اما با این وجود طی سالهای ۱۶۰۰ تا ۱۹۰۰ که از آن به عنوان “common practice period” یاد می شود، بعنوان
پایه و اساس موسیقی دوره باروک برجسته و نمایان شد. ریشه لغوی کنترپوان لاتین بوده و به معنای “نت در مقابل نت” مشتق شده است.
اصول کلی
در طول دوره های مختلف همواره ساخت موسیقی تابع قوانین خاصی بوده که در برخی موارد مطلق و غیر قابل تغییر ظاهر شده اند. اگر فرض کنیم موسیقی امروزی بر پایه آکورد –
یعنی چند نت که به طور همزمان با یکدیگر به صدا در آیند – استوار باشد، مطالعه تاریخ به ما نشان می دهد که در دوران باروک کنترپوان عنصر اصلی تشکیل دهنده محتوا و تفکر
موسیقی بوده است و خصوصیت مهم دیگری چون هارمونی در مرحله بعد قرار داشته است.
در حقیقت تمرکز اصلی کنترپوان بیشتر بر روی فعل و انفعالات ملودیک – بصورت افقی – است تا تاثیرات هارمونیک – بصورت عمودی – که در اثر توالی نتهای موسیقی تولید می شود.
جان ران (John Rahn) استاد موسیقی دانشگاه واشنگتن در این باره می گوید :
“نوشتن یک آهنگ زیبا کار بسیار دشواری است و سخت تر از آن نوشتن چندین آهنگ زیبای مجزاست که از اجرای همزمان آنها با یکدیگر یک آهنگ چند صدایی (polyphonic)
زیباتر به گوش برسد. ترکیب بندی داخلی هر آوا باید به طور کاملا مستقل در ساختار چندصدایی مربوطه به کار رفته باشد و در عین حال ترکیب بندی تک تک آواها را نیز تقویت نماید.
چنین روشی اگر با جزئیات کامل به انجام برسد همان کنترپوان است. ”
در تفکیک هارمونی و کنترپوان اجباری وجود ندارد، چرا که همان طور که می دانید نوشتن چند خط که بتوانند هم زمان اجرا شوند (به عبارتی خوش صدا باشند) و هارمونی خاصی را
تداعی نکنند عملا غیر ممکن است. در عین حال تنظیم یک هارمونی بدون در نظر گرفتن چنین خطوطی نیز میسر نیست. هرچند این خود آهنگساز است که تصمیم می گیرد از یکی از دو
مورد مذکور به نفع دیگری چشم پوشی کند، اما به هر حال باید این واقعیت را در نظر داشت که نمی توان هارمونی را به آسانی حذف کرد و چنانچه چنین اتفاقی رخ دهد معمولا آهنگساز
ناخواسته دست به خلق آثاری بدون هدف خواهد زد.
کنترپوان های باخ که به عنوان بهترین و موفق ترین نمونه های ترکیب هر دو بعد فوق است، از لحاظ هارمونی بسیار قوی هستند و از لحاظ تونالیته نیز کاملا مشخص و جهت دار پیش
رفته اند. این امر نشان دهنده اهمیت خطوط مختلف موسیقی است که کماکان به قوت خود باقی مانده است.
پیشرفت و توسعه
کنترپوان با جزئیات کامل در دوران رنسانس توسط موسیقیدانان شرح داده شده، اما آهنگسازان دوره باروک کنترپوان را نوعی نقطه اوج تلقی کرده، در نتیجه هارمونی برای آنها تنها به
عنوان عامل مهم تشکیل دهنده ساختار قطعات موسیقی به شمار رفت. یوهان سباستین باخ به عنوان آهنگساز اواخر دوره باروک در بیشتر آثارش از کنترپوان استفاده کرده است. این
قضیه در کار ناتمامی چون The Art of Fugue از باخ به وضوح قابل مشاهده است.
واژگان و اصطلاحات فنی موسیقی در طول تاریخ دستخوش تغییر و دگرگونی زیادی شده است بر همین اساس اطلاعات بدست آمده نشان می دهد که در زمان باروک به این نوع موسیقی
contrapuntal (چند صدایی – مستقل ) اطلاق می شده در حالیکه قبل از باروک به آن polyphonic (مجموعه ای از چند صدای هماهنگ) می گفتند، به همین دلیل است که آثار
جوزف ون د ولد (Joseph Van De Velde)، آهنگسازی که قبل از دوره باروک می زیسته را در زمره آثار polyphonic بر می شمرند.
واژه homophony در مقابل polyphony عبارت است از موسیقی که در آن آکوردها یا فاصله های عمود تنها با یک ملودی واحد سر و کار دارند، بدون در نظر گرفتن ویژگی های
ملودیک عناصر کمکی موجود و یا فعل و انفعالات متقابلی که در ملودی اصلی وجود دارد. همانطور که در بالا اشاره شد، اکثر موسیقی های امروزی homophonic هستند و ساخت
آنها با تکیه بر آکورد و هارمونی صورت گرفته است.
شاید بتوان گفت فرم یا ژانری از آهنگسازی که به عنوان فوگ از آن یاد می شود، پیچیده ترین مدل موسیقی contrapuntal است، از نمونه های دیگر در این رابطه می توان به فرم
کنون (canon) اشاره نمود.
در نوشتن یک قطعه، تکنیک های contrapuntal آهنگسازان را به تولید موسیقی ای هدایت می کند که ظاهر آن با حقیقت آن متفاوت است (Iorny). چرا که شنونده در اغلب اوقات با یکبار شنیدن نمی تواند تمام خطوط ملودی را دنبال کند و از آنها لذت ببرد. شنونده باید با دقت بیشتری به پیچیدگی های نهفته در شالوده polyphonic این اثر توجه کنند به همین علت عموماً مجبور است توجه خود را به روی یکی از خطوط ملودی متمرکز نماید.
یک قطعه ملودیک زمانی که به تنهایی گوش داده شود، تاثیر ویژه ای در ذهن انسان بر جای می گذارد. اما همین قطعه اگر همزمان با قطعات ملودیک دیگر به گوش برسد و یا حتی با خودش ترکیب شود (مانند آنچه در کنون رخ می دهد)، عمق تاثیر گذاری اش افزایش خواهد یافت. به طور کلی توسعه یک ایده در موسیقی و قطعاتی که از ترکیب و گردآوری آنها ساخته می شود، در بسیاری از موارد از یک ملودی تنها تاثیر گذارتر و عمیق تر خواهد بود.
خسته نباشید نگاه جالبی بود، شاید بشه اسمش رو علمی – تاریخی – ریشه ای نامید.
طولانی بود، اگر به آموزش هم بپردازید خوب است. این فقط آشنایی بود !
thank you.
merci khob bood baray amoozesh edame bedin
hatman in matlab ro edame bedid
خیلی ممنون از اینکه مطالب خوبی در سایت قرار میدهید .
مطلب خوب بود ولی اگه یکم از منابع بهتر استفاده می شد شاید مفیدتر به نظر می رسید و جنبه ی آموزشیش از بین می رفت و حرفه ای تر می شد با تشکر
ممنون
ممنتونات
sepas az shoma. age mishe raje be harmony va …. ham sohbat beshe
بسیار ارزنده می باشد-لطفا ادامه دهید.
ممنون میشم اگه اموزش هم بدید
خیلی عالیه،دستتون درد نکنه
اگه ادامه دار باشه که محشر هم میشه
سایتتون یه نمونس از یه سایت مفید وبا مدیریت وبا احساس مسیولیت والبته دلسوز با تمام وجود آرزوی بهترینها رو براتون دارم……
یک دنیا سفسطه ……… کنترپوان
عالی
مرسی عالی بود
ممنون. اطلاعات بسیار خوبی بود و با اینکه به زبانی ساده بیان شده بود بار دانش خوبی داشت…
مطلب خیلی خوبی بود.متشکرم
فوق العاده بود خیلی استفاده کردم بیان شیوایی از کنتر پوآن رو تا الان جای نشنیده بودم!! (نخونده بودم) واقعا دستتون درد نکنه ممنون!!!
عالی بود. به من که نوآموز هستم کمک بسیار شایانی کردید. با سپاس فراوان.
kheili khoob bud
ama kafi nabud
niaz be tozihe bishtari dare age ham amoozesh bedin ke kheili ali mishe
تشکر از زحمتی که برای آشنایی با قسمتی از موسیقی کشیدید ولی بنده حقیر توصیه میکنم که مسائلی مانند این، مثل هارمونی، کنترپوان، سازبندی و امثالهم که زمینه های تخصصی در علم موسیقی هستند میبایست برای هنرجویان و ارتقای سطح دانش آموختگان بکار رود و نه فقط آشنایی جزئی که نه دردی از علاقمندان دوا میکنه و نه دردی از موسیقیدانان.
باز هم تشکر از مطالبتون
با سپاس فراوان بخاطر مطلب شما راجع به کنترپوان. فقط اگر بحث کنترپوان را ساده تر بیان کرده بودید بهتر بود. منظور از سادگی این که اول تعریف کلی و کوتاه از کنتر پوان و بعد موشکافی تاریخچه و استفاده از آن.
با آرزوی شادکامی برای جنابعالی.
thanks a lot
ممنون
با سپاس فراوان
سلام.یه سوال داشتم.آیا در موسیقی ایرانی میشود کنترپوان نوشت و با ساز ایرانی اجرا کرد اگر نمونه ای دارید خواهشمندم معرفی نمایید