همهی آنها که دستی در نواختن سازی دارند احتمالاً در دورهای از نوازندگی درگیر فشارهای اضافی ماهیچهای شدهاند؛ از گردن و شانه گرفته تا انگشتها و مجاری تنفسی هنگام نوازندگی میتوانند زیر فشار بیشازحد قرار بگیرند. این فشارها سبب هدررفتن انرژی نوازنده و اغلب اُفت کیفیت نوازندگی میشوند. برای برخی این مشکل مقطعی است و سرانجام با تمرین درست و تمرکز برطرف میشود، اما عدهی قابل توجهی از نوازندگان همواره با این معضل دستبهگریبان میمانند و آسیبهایی جدی میخورند. از آنجا که من نوازندهی گیتار کلاسیک هستم، این نوشته را بر فشارهای اضافی ماهیچهای در نواختن همین ساز محدود میکنم.
وقتی از تنش و فشارِ منفی در نوازندگی صحبت میکنیم باید بهخاطر داشته باشیم که منظور فشار بیشازحد است، وگرنه ما برای هرگونه حرکت نیازمند واردکردن نیرو بر یک جسم یا سطح و ایجاد فشار هستیم. برای مثال هنگام راهرفتن کف پایمان را به زمین فشار میدهیم یا لیوان را در دستمان طوری نگه میداریم که نیفتد؛ یعنی مقداری نیرو به آن وارد میکنیم یا بر سطح آن فشار میآوریم.
در اینجا میزان نیرویی که وارد میکنیم مهم است؛ در راهرفتن یا نگهداشتن لیوان، پا یا دستمان را بیشازحد نیاز فشار نمیدهیم و هر کداممان برای آن آستانهای در ذهن داریم. در نواختن ساز هم باید این آستانه را پیدا کنیم.
در گیتارنوازی بهشیوهی کلاسیک، دست راست از ناحیهی ساعد و دست چپ بهوسیلهی انگشت شست با بدنهی ساز تماس دارند و انگشتهای دیگر هر کدام به نوعی با سیمها در تماس هستند. وقتی نوازندگان از خستگی و فشار بیشازحد در حین نواختن گله میکنند، اغلب منظورشان خستگی و درد در دست چپ است.
توجه کنید که گفتم «اغلب»، و گرنه دست راست هم از تَنِش مصون نیست و گاهی اشکالات نوازندگیِ ایجاد شده در این دست هم آنقدر جدی است که برطرفکردنشان زمانی طولانی نیاز دارد.
من این متن را به دست چپ محدود میکنم. پس دقت داشته باشید که قرار است در اینجا دربارهی فشار بیشازحد دست چپ بر روی سیمها و دستهی گیتار و پیشنهاداتی که برای برطرفکردن آن دارم، بنویسم.
همین ابتدا بگویم که راه غلبه بر فشاردادن بیش از حد دستهی گیتار این است که کاری کنیم آگاهانه این فشار کم شود؛ یعنی اگر احساس میکنیم این فشار زیادی است، خُب کمتر فشار بدهیم! بهبیان دیگر سعی کنیم با روشهایی که در تمرینات روزانه و درآوردن قطعات بهکار میبندیم کنترلمان را روی دست خود بیشتر کنیم.
برای من بسیار پیشآمده که این عبارت را از هنرجوها بشنوم: «خودم میدانم زیاد فشار میدهم، اما هر کار که میکنم درست نمیشود!» حالا بیایید راههایی را پیش بگیریم که نتیجهاش بهبود و برطرفسازی این نقص باشد.
یکی از معمولترین تمرینها در این خصوص، اجرای یک گام با سرعت کم و فشار کم انگشتان دست چپ است. با صدای خیلی ضعیف شروع کنید و در هر مرحله صدا را قویتر کنید. تأکید میکنم با سرعت کم؛ تا بتوانید به فشار انگشتهای دست چپ دقت کنید. اگر احساس میکنید از یک مرحله به بعد با قویترشدن ضربههای انگشتان دست راست، دست چپ شما هم فشارش را بر دستهی ساز افزایش میدهد، همینجاست که باید مکث کنید و وقت بگذارید. در هر کاری اگر از شما بخواهند که دست راست و چپ دو حرکت متفاوت انجام دهند یا یک کار را با نیروی غیریکسان پیش ببرند، درگیرشدن با گیجی و بیتمرکزی در ابتدای آن کار طبیعی است!
۱ نظر