تکنیکِ دست چپ و بازو در ویولنسل، مورّب یا عمود؟
نویسنده: جِیمی فیست
برگردان به فارسی: مهدی دولتی
این اصول را به یاد بسپارید:
۱- مفاصلِ خود را بشناسید.
۲- حرکاتِ کاربردیِ خود را بشناسید.
۳- حرکاتِ غیرِکاربردیِ خود را بشناسید.
۴- وضعیتِ خنثی از نظر کالبدشناسی را بکار بگیرید.
۵- حرکت میتواند شما را از فشار رها کند.
۶- از هر حرکتِ غیرِکاربردی جلوگیری نکنید.
۷- تکنیکهایِ روان را به جای تکنیکهای ساکن بکار بگیرید.
۸- کار را به چند قسمت تقسیم کنید.
۹- گروه وسیعی از ماهیچهها را به کار بگیرید.
۱۰- هر انقباضی را با انبساط همراه کنید.
کدام وضعیت برای دستِ چپ بهتر است؛ مایل یا عمود؟
احتمالاً اختلاف نظر در روشِ استفاده از دست چپ را با این جدیتی که در بین نوازندگان ویولنسل وجود دارد، در بینِ هیچ یک از نوازندگانِ سازهای زهیِ دیگر نمیتوان یافت. در انگشتگذاریِ ویولنسل، دو مکتب با اختلافِ نظرِ بنیادی وجود دارد:
۱- انگشتگذاریِ مکعبی یا عمود (boxed or square) که در این روش انگشتها با زاویه ۹۰ درجه روی سیمها قرار میگیرند. از نوازندگان شاخص این مکتب میتوان به کازال، لئونارد رُز، پیر فورنیه و فریتز ماگ اشاره کرد.
۲- انگشتگذاریِ مُورّب (pronated or slanted) که در آن انگشتها با حالتی زاویهدار (غیرِ عمود) رویِ گریف مینشینند. ویلیام پلیث، پیاتیگورسکی، ستارکر و رودولف ماتز از جمله نوازندگان سرشناس این مکتب هستند.
از آنجا که هر دو روش اجرا کنندگان و آموزگاران ممتازی دارد، این پرسش مطرح است که مزایای هریک از این روشها چه میتواند باشد؟
بررسی انگشتگذاری به روشِ عمود
یک جای خیلی خوب برای یافتنِ شرح و دفاعی ممتاز از انگشتگذاری عمود، جایی در کتابِ «هنرِ نوازندگیِ ویولنسل» نوشتهی «لوییس پاتر» است. او در این کتاب نوشته:
عکسهایی از کتابِ «هنرِ نوازندگیِ ویولنسل» نوشتهی «لوییس پاتر» که حالت صحیحِ انگشتگذاریِ عمود در پوزیسیون بسته را نشان میدهد.
۱- انگشتها میبایست با زاویه قائمه روی گریف قرار بگیرند.
۲- انگشتها باید دقیقاً در محل نواختن نتها نگه داشته شوند.
۳- هنگام نواختن یک نت، بندِ انگشتِ مربوطه باید از مفصل تا شده و عمود بر سیم و گریف فرود بیاید.
در این روش وضعیتِ انگشتها روی نتها تا حد امکان باید با زاویهی ۹۰ درجه حفظ شود، حتی در پوزیسیونهای گسترش یافته (بجز انگشتی که پوزیسیون را گسترش میدهد).
معمولاً انگشتِ شست در انگشتگذاریِ عمود، بایستی روبرویِ انگشت دوم قرار گیرد.
مهمترین استدلال برای دفاع از انگشتگذاریِ عمود این است که به نواختنِ هرچه دقیقترِ نتها کمک میکند.
بررسیِ انگشتگذاری به روشِ مورب
هوادارانِ انگشتگذاریِ مورب، بر این باورند که انگشتگذاریِ عمود کاستیهایی را در بر دارد. ویلیام پلیث، آموزگارِ ژاکلین دوپره، در کتاب خود «ویولنسل»، با توجه به ساختار طبیعیِ دست بیان میکند که:
۱- انگشتها هرگز قادر نخواند بود که با حالت ایستادهی ۹۰ درجه روی گریف قرار بگیرند.
۲- تنها دو انگشت میانی میتوانند عمود باشند.
۳- هر چیزی هم که شدنی باشد این دیگر ناشدنیست که انگشت چهارم در این وضع بد حالت نشود. در این روش، انگشتِ چهارم به شکلِ لنگهکفشی که از یک سویَش فرسوده و بدشکل شده باشد، با سیم تلاقی میکند.
گِرهارد مَنتِل در کتابِ خود «تکنیکِ ویولنسل» مینویسد که انگشتگذاریِ عمود، حالتی طبیعی از دست را بهنمایش نمیگذارد.
باید توجه داشت که به طور طبیعی:
۱- انگشتها دارای درازای یکسان نیستند.
۲- انگشتها قدرتِ یکسان ندارند.
۳- تواناییِ انگشتها در فاصله گرفتن از همدیگر یکسان نیست (کمترین امکان دور شدن بین انگشت دوم و سوم است) و برای هر کدام باید حساب جدایی باز کرد.
۴- آخرین بندِ انگشتان در وضعیتِ خمیده با هم موازی نیستند.
۵- پهنای نوکِ انگشتها، از انگشتی به انگشت دیگر متفاوت است.
۶- مفاصل انگشتان با یکدیگر همخط نیستند.
ممنون از مطالب پربارتون.