نوشته ای که پیش رو دارید، نقدی است بر اجرای ارکستر هنگام شیراز به رهبری روزبه تابنده (نوازنده سنتور، ویولون کلاسیک، رهبر) که توسط آرش اسماعیلی (مدرس پیانو، تئوری و مبانی موسیقی) نوشته شده است.
“درخت کج اشاره به زمین نامرغوب دارد
اما عابر به آن دشنام می دهد
و حق دارد.”
برتولد برشت
تالار حافظ شیراز طی روزهای یازدهم تا سیزدهم مردادماه هشتاد و شش، طبق روال چهار سال گذشته – البته با دو ماه تأخیر، میزبان ارکستر هنگام بود: ارکستری با ساختار ارکستر ملی که در رپرتوار اجرائی هر ساله آن چند اثر کلاسیک هم گنجانده می شود.
بهره گیری از برخی مدرسان خوش نام موسیقی شیراز و تعدادی هنرجویان ممتاز سازهای مختلف در کسوت نوازندگان، رهبری جوانی مستعد، کوشا وآشنا با مبانی موسیقی غربی به نام «روزبه تابنده»، با حمایت کادر اجرائی کارا و منسجم این ارکستر، اجراهائی در خور اعتنا و احترام حاصل کرده است.
سیر پیشرفت ارکستر طی سالیان گذشته، نوید بوجود آمدن ارکستری پایا و پویا می داد. اما آنچه انگیزه ی من در نگارش این نوشتار شد، توقفی است که در روند بالندگی ارکستر به لحاظ فنی، در اجرای اخیر احساس می شد.
بی گمان کار حرفه ای کردن در عرصه ای که هنوز تکلیف روا یا ناروا بودن آن مشخص نیست و از آن هیچگونه حمایتی به عمل نمی آید، متضمن تحمل مصائب و ناملایماتی است که بر بعد فنی کار تأثیرات منفی اجتناب ناپذیری می گذارد. اما از آنجا که آثار هنری ای که مورد مطالعه عمومی قرار می گیرند، شکل دهنده ی ذوق زیبائی شناسی و سلیقه ی هنری مخاطبانشان هستند و نیز عرضه ی اثر به منزله ی احساس رضایت خالق اثر از آن است، مشکلات حاشیه ای را نباید توجیهی بر ایرادهای فنی آثار هنری قلمداد کرد.
از این رو برای رعایت جانب انصاف و ادای احترام به تلاش های مجدانه ی اعضاء ارکستر هنگام و نیز پرداخت فنی و حرفه ای به آثار ایشان، در دو فصل مجزا به این کنسرت می پردازم.
بعد مدیریتی، اجرائی و تشکیلاتی ارکستر هنگام، بی التفات به کیفیت فنی موسیقی ارائه شده
خاصیت فعالیت های فرهنگی این است که در تعامل، تأثیر و تأثر متقابل با اجتماع پیرامون خود هستند. از این رو بررسی هیچ فعالیت فرهنگی بدون در نظر داشتن مختصات وقوع آن، نتایج درخوری به دست نمی دهد. اما آسیب شناسی فرهنگی-جامعه شناختی موسیقی ایران، بحثی است مفصل که در حیطه ی تخصص من و نیز مجال این نوشتار نمی گنجد.
از این رو ضمن بررسی اجمالی شرایط حاکم بر جامعه ی موسیقی پایتخت بی رونق فرهنگی ایران، عملکرد ارکستر هنگام را بر این بستر می سنجم. همین نگاه گذرا نشان می دهد که در شرایط موجود، صرف وجود یک ارکستر منسجم و با برنامه تا چه اندازه مهم و ارزشمند است.
– هیچ کجای دنیا ارکسترهای بزرگ به صورت خصوصی اداره نمی شوند. متولیان این امر یا مؤسسات دولتی هستند، یا شهرداری ها، یا دانشگاه ها، یا بنیادهای فرهنگی تحت حمایت دولت. اما ارکستر هنگام با هزینه ی شخصی رهبر/سرپرستش و حمایت یک آموزشگاه آزاد موسیقی اداره می شود؛ که مطمئناً هزینه های گزاف اداره ی یک ارکستر از یک سو فشار مالی سنگینی به روزبه تابنده و«آموزشگاه زند» وارد می آورد و از سوی دیگر توان مالی محدود ایشان نارسائی هایی را به پیکره ی ارکستر تحمیل می کند. در این میان همکاری بی چشمداشت و بی دریغ اعضاء ارکستر جای تقدیر و تشکر دارد.
– مدت مدیدی است که کنسرت های بزرگ در شیراز محدود به اجرای ارکسترهای غیر منسجم و کم توانی است که فاصله زمانی زیاد اجراهای آنها و برنامه ریزی غیر حرفه ایشان از آنها تنها خاطره ای دور در اذهان عمومی ساخته است.
طی چند سال گذشته تالارهای کنسرت شیراز تنها زمانی جولانگاه خیل کثیر نوازندگان شده اند که قشون دف نوازان و سه تارنوازان پا بر سن گذاشته اند اما ارکستر هنگام در مقایسه با دیگر ارکسترهای فعال شیراز عملکردی حرفه ای تر دارد: پنج سال است که با فاصله زمانی منظم و در زمان موعود به اجرای برنامه می پردازد.(گرچه اجرای امسال دو ماه تأخیر داشت.) تمرین های آن یک ماه پس از اجرای هر ساله آغاز شده و تا اجرای سال بعد، بی وقفه ادامه پیدا می کند.
در برنامه ی هر ساله ی آن قطعاتی تازه گنجانده می شود که حس پویائی و تلاشی مضاعف را به ارکستر القاء می کند.اعضاء آن به شرط قبولی در آزمون و احراز شرائطی خاص به عضویت ارکستر پذیرفته می شوند وهمگام با ارکستر می آموزند و رشد می کنند.
– از آنجائی که اصولاً نظارتی بر نحوه ی برگزاری کنسرت ها صورت نمی گیرد، اکثر کنسرت های سالیان گذشته نه تنها در ارتقاء سطح فرهنگی جامعه مؤثر نبوده اند، بلکه ضمن بی احترامی به شأن شنونده/بینندگانشان، تأثیر منفی بسیار مخربی بر سلیقه ی هنری ایشان گذاشته اند.
تهیه ی پوسترهائی که طراحی و چاپ آنها برازنده ی یک کنسرت موسیقی باشد، بروشوری که اطلاعات جامع و دقیقی در اختیار مخاطب قرار دهد، استخدام یک گروه حرفه ای و تدارک تجهیزات تخصصی فیلمبرداری به گونه ای که حضور محسوس و مزاحمتی برای مخاطب نداشته باشد، طراحی واجرای دکور مناسب و درخور موسیقی، ایجاد نظم و اتمسفر مناسب کنسرت در محل اجرا و بسیاری ظرایف دیگر که مجموع آنها به شنونده/بیننده حس محترم شمرده شدن و به فضای حاکم در تالار، وقار و شأن یک کنسرت موسیقی را می دهد، متضمن صرف هزینه ها و برنامه ریزی های مدون ومبسوطی است که مدیریت اجرائی ارکستر هنگام به خوبی از عهده ی آن بر آمده است.
۱ نظر