مقدمه
موسیقی و شعر در یک نقطه با هم تلاقی دارند و آن هم ساختار زمان بندی در هردو است، یعنی ریتم و متر در حوزه اصوات و وزن در حوزه الفاظ. پیرامون این دو موضوع در حیطه تحقیق موسیقایی و ادب و شعر مطالب فراوانی نوشته شده و می شود. به عنوان نوازنده تمبک معتقدم آشنایی مختصر با وزن و نظم شعر، همچنانکه استادم زنده یاد ناصر فرهنگ فر به من تذکر داد، برای یک تمبک نواز و نوازنده ساز کوبه ای واجب است. دراین نوشتار قصد ندارم تا بحثی تحقیقی ارائه داده یا وارد جزئیات ادبی عروض و اوزان عروضی شوم چراکه میزان معلومات من در این مورد بسیار اندک است، اما سعی بر ارائه شیوه ای شخصی است که بر اساس ساختارهای ادواری و بر مبنای ارکان افاعیلی شکل گرفته و من آن را به عنوان نوازنده تمبک برای نوازندگی ساز به کار می گیرم. در تنظیم این نوشته از منابعی بهره برده ام که در انتها ذکر شده اند.
چند تعریف
وزن گفتار: عبارت است از نظم در اصوات گفتار، مانند وزن شعر فارسی که بر مبنای کمیت هجاهای کوتاه و بلند شکل می گیرد.
ارکان عروضی: عروض بر وزن فَعوُل، کلمه ای است که در معنی اسم مفعول به کار می رود و شعر را بر اساس آن عرضه می کنند تا موزون و ناموزون از هم شناسایی شوند. عروض علمی است که قواعد تعیین اوزان و طبقه بندی اوزان را از جنبه نظری و عملی به دست می دهد. در علم عروض با تقسیم بندی و دسته بندی هجاهای شعر بر اساس کوتاهی و بلندی، ارکان عروضی شکل می گیرند که پایه شکل گیری اوزان شعری هستند. برای تقسیم بندی ارکان عروضی مدل های مختلفی ارائه شده است که معروف ترین و قدیمی ترین آنها ارکان افاعیلی می باشد. مهم ترین ارکان افاعیلی را در شکل زیر می بینیم:
به نظر نگارنده، نحوه تلفظ افاعیل تغییری در کارکرد عروضی آنها ایجاد نکند. بنابراین می توان به عنوان مثال «مستفعلن» را هم به صورت Mostaf’elon و هم به صورت Mostaf’elan تلفظ نمود.
وزن شعر: از اجتماع ارکان مختلف، اوزان گوناگون پدید می آیند. ارکان به سه طریق با هم ترکیب می شوند:
متحدالارکان: مانند مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
متناوب الارکان: مانند فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن
مختلف الارکان: مانند مفعول فاعلاتن مفاعیل فاعلن
تغییر رکن: اگر رکن افاعیلی شکل اصلی خود را حفظ کرده و تغییری در آن ایجاد نشود آن را سالم می گویند مانند فاعلاتن. اما اگر در رکن تغییری ایجاد شود آن را مزاحف یا ناسالم گویند مانند فعلاتن یا فاعلاتُ که از ارکان غیر سالم یا زحافات فاعلاتن هستند. زَحف به معنای دوری از اصل است. خواجه نصیردر این مورد می گوید که همچنانکه ارکان سالم را اصول خوانند، ارکان مغیره را «فروع» خوانند و بعضی به جای تغییر، زحاف گویند.
تغییر رکن به سه گونه صورت می گیرد:
- افزودن حرف: مفاعیلان
- کاستن حرف: مفاعیلُ
- ساکن کردن: متْفاعلن (Motfaaelan)
به عنوان مثال زحافات مستفعِلَن را زیر می بینیم:
مستعلن (Mosta’elan) = مفتعلن
متفعلن (Motfa’lan) = مفاعلن
مستَفعِل = مفعولن
۱ نظر