به بهانه انتشار ششمین و هفتمین کتاب سال شیدا
“نوآوری نیز […] بایستی ریشه در «شناخت» داشته باشد و شناخت نیز جز در بستر تحقیق عالی و ممتاز به دست نمیآید. «کتاب سال شیدا» گامی است برای یاری رساندن و تقویت فرهنگ تحقیق و روحیهی محقق پروری در موسیقی ایران.” [لطفی ۱۳۷۶، ۷]
این جملاتی است که کتاب سال شیدا از شمارهی دوم به بعد با آن شروع میشود. همین چند کلمه روند کلی این سالنامه را -یا آنچه را که گردآورنده به عنوان هدف برای آن در نظر داشته است- به خوبی مشخص میکند. ما بر آن شدیم تا در این نوشتار به بررسی هفت شمارهای که تاکنون منتشر شده بپردازیم.
فرهنگ موسیقی ما از جملهی فرهنگهای شفاهی پرسابقهی خاورمیانه (و جهان) است که در تاریخ خود آثار مکتوب و غیر مکتوب زیادی را بر جای گذاشته است. در سدههای اخیر بر اثر تغییرات اجتماعی و سیاسی، جریان مکتوب تناوری که در میان دانشمندان خاورمیانه مرسوم بود، رفته رفته ضعیف شد تا آنجا که امروز جریانهای مکتوب دربارهی موسیقی در مقایسه با گذشته از لحاظ کیفی بسیار نحیفتراند.
کتاب سال شیدا بدون شک یکی از مهمترین جریانهای ادواری موسیقی در سالهای گذشته است که به نشر آثار پژوهشی دانشگاهی اختصاص دارد. گردآورندهی این مجموعه «محمدرضا لطفی» است، با توجه به اینکه او یکی از تاثیر گذارترین موسیقیدانان معاصر ایرانی است انتظار میرود که مجموعهی مقالات گردآوری شدهی وی نیز تاثیر گذار و راه گشا باشد.
تفکر جاری در انتخاب و انتشار آثار همان است که در نقل قول ابتدای مقاله آمد، همانطور که میدانیم محمدرضا لطفی از نظر گرایش موسیقایی به جریان احیای موسیقی ردیف دستگاهی ایران در دهههای ۱۳۴۰، ۱۳۵۰ شمسی تعلق دارد؛ جریانی که از لحاظ فکری قائل به بازگشت به سنتهای موسیقی کلاسیک ایران (حتا برای نوآوری)، دگرگون کردن سیستم ارزشگذاری مرسوم (که پیشرفت را فقط در رفتن به سوی فرهنگ غرب جستجو میکرد) و پژوهش و تغییر از درون بود.
از دیدگاه دستهبندی پژوهش موسیقی نیز وی را باید از جمله اندیشمندان دورهی سوم (و تا حدودی دورهی دوم) پژوهشهای ابرانی به حساب آورد.
به همین دلیل مشاهده میشود که خصوصیات پژوهشهای این دوره در کتاب سال شیدا نیز به چشم میخورد، ویژگیهایی که به اختصار میتوان آنها را اینگونه برشمرد:
“بازگشت به اصل و خنثی کردن تهاجم و اثر نامطبوع امتزاج موسیقی غربی با موسیقی ایرانی” از خصایص دورهی دوم و “تبیین مبانی نظری موسیقی ایران به عنوان یکی از سنتهای بزرگ موسیقایی جهان به گونهای که امروز هست و نیز تبارشناسی این موسیقی به شیوهای کاملا علمی برای معین شدن دامنه نسبت این موسیقی با آثار موسیقی شناسان دنیای قدیم” از دورهی سوم. [صداقتکیش ۱۳۸۴، ۴۸] (۱).
نگاهی به مقالات چاپ شده در هفت شمارهی کتاب سال شیدا نشان میدهد که دغدغهی اصالت و حفظ ارزشهای فرهنگی موسیقی ایران (و همچنین دیگر فرهنگهای شرقی) و تبیین مشخصات نظری، موضوع بیشتر آنها را تشکیل میدهد. از حدود ۹۰ مقاله چاپ شده در این کتابها تقریبا ۵۰ تا به این موضوعات میپردازد همین نکته (هر چند فقط از دید کمی) نشاندهندهی این است که مقولات گفته شده تا چه حد برای گردآورنده(گان) مهم و حیاتی محسوب میشود.
زمان آغاز چاپ این مجموعه (ابتدای دههی ۱۳۷۰) نیز از چند نظر جالب توجه و از ویژگی خاصی برخوردار است:
از دیدگاه تاریخ انتشار منابع مکتوب مرتبط با موسیقی ایرانی زمان آغاز چاپ اولین کتاب سال شیدا بسیار حائز اهمیت است چرا که تقریبا همزمان با انتشار مجموعه مقالات دیگری تحت عنوان «کتاب ماهور» بود که تفکر جاری در آن بیشتر طرفدار نوعی موسیقی میانهی (غربی-ایرانی) و تا حدودی در ادامهی جریان فکری وزیری-خالقی بود. به نوعی غیر محسوس (و گاه محسوس) نوشتارهای اولیهی این مجموعه در جدال نظری با مجموعهی دیگر قرار دارند (جدالی که البته در منابع مکتوب موسیقی ایرانی تازگی هم ندارد).
فرهنگ و آهنگ شماره ۱۳
اتفاقی با شما آشنا شدم .سایت جالبی است با خبرها و موضوعات جذاب . در وبلاگم به این سایت لینک دادم. پیروز باشید.