اگر چند لحظه اینترنت قطع شود بخشی از حقیقت کنسرت نزد همهی مخاطبان ناپدید میشود. واقعیتهای مرتبط یک کنسرت که در اجرایی حقیقی بی کمک فناوری به هم پیوستهاند اینجا بیش از پیش گسسته میشوند. تا پیش از این در یک کنسرت معمولی ممکن بود در اثر اشکالی فناورانه تنها نوازندهها را ببینیم اما صدا را نشنویم. اکنون برعکسش نیز کاملا قابل تصور است. این پدیدهای است که اگر هم تا پیش از این نمونهها و نمودهایی داشت لااقل با این سطح عمومیت تجربه نشده بود.
فارغ از این، دیدن فیلم یک کنسرت همیشه موضوع زاویهی نگاهی است که نمیتوان عوضش کرد. ما نمیتوانیم به جای انگشتان نوازنده یا ادا و سیمایش به حشرهی نشسته برگوشهی پیانو یا سوی چراغ سقف یا هر چیز دلخواه دیگری چشم بدوزیم. همهی این رویدادها و پدیدهها حذف شدهاند و به جایشان منظر چشم دوربین نشسته است.
هر چه امکانات و فنِ ضبط-پخش کنسرت معمولیتر باشد استیلای نگاه قویتر میشود. گویی کارد ضمخت سلاخی در صحنهی قتل آثار بیشتری از خود به جای میگذارد تا چاقوی ظریف جراحی. صدا نیز گرچه پیشاپیش تا حد زیادی تحت تسلط فناوری درآمده اما لایهی دیگری از تغییرات دیجیتال را از سر میگذراند. ممکن است بیشتر مخاطبان چنان حساس نباشند و آن را شایستهی توجه ندانند اما کافی است قالب صوتی عرضه اندکی تغییر کند و امکان مقایسه نیز فراهم باشد تا تفاوتها آشکار شود.
اگر بیندیشیم ممنوعیتهای بهداشتی و دگرگونیهای بنیادی عرضه تنها تجربهی مخاطب را تغییر داده کاملا در اشتباهایم. تجربهی اجراکنندگان موسیقی هم خودشان آگاه باشند یا نه دگرگون شده است. نخستین دگرگونی نشستن چشم و گوش یک دستگاه به جای مخاطب ناشناس بالقوه بیشمار است، با عمومیتی مثال زدنی که هرگز نظیری نداشته. فقط نوع دستگاهِ جایگزین چشم و گوش فرق دارد وگرنه همه از این جهت تجربهای برابر میکنیم. دومین دگرگونی گسست اجرای موسیقی است. نوازندگان تا پیش از این در موقعیتهای استودیویی تقریبا بیشنونده اجرا میکردند گاهی نیز به شکل غیرهمزمان قطعههای گروهی را جدا جدا مینواختند. شرایط کنونی همهی اینها را در هم ادغام کرد و چیزی هم بیشتر.
درست از آن زمان که اعضای یک ارکستر بزرگ یا حتا یک گروه کوچک تصمیم گرفتند هر کدام در خانه خود بمانند و یک قطعهی گروهی را تمام و کمال اجرا کنند یک تجربهی تازه شکل گرفته بود. تجربههای آزمایشگاهی پیش از این هرگز نه در این مقیاس دیده و شنیده و نه چنین در میان همهی موسیقیدانان شایع شده بود. تاکنون در موسیقی (و در هنرهای اجرایی دیگر نیز) اجرای یک کل مرکب از جزئیات علاوه بر همزمانی اجباراً هممکانی نیز میخواست.
حال تا اطلاع ثانوی و برحسب اضطرار قید مکان از دوش اجرای گروهی موسیقی برداشته شده است. بحثی در این نیست که پرسشهای بسیار و دغدغههایی مانند تغییر نوع تعامل نوازندگان در کنار یکدیگر و تاثیرش بر کیفیت نهایی در این وادی وجود دارد که باید به دست تجربه و تفکر گشوده شود اما اینها هیچکدام نافی این نیست که تحولی صورت پذیرفته است. این که تا چه حد ماندگار شود پیرو آن است که جهان هنر تا چه اندازه نتیجهی آنها را بی توجه به اضطرار موجود، قابل اعتنا بیابد و ماندگار کند.
روزنامه توسعه ایرانی
۱ نظر