زیبایی شناسی هنر موسیقی که توسط هوش مصنوعی خلق شده
در این بخش، به بررسی این موضوع میپردازم که علم نسبتاً جدید «یادگیری ماشینی» و متعاقباً هوش مصنوعی، به طور اخص در هنر موسیقی چه تاثیری میگذارد و چه تلاشهایی در این زمینه انجام شده است، هدف این گونه تلاشها، شناسایی و تحلیل ویژگی های موسیقی است که برای کمک به آفرینش آثار جدید و زیبا مورد استفاده قرار میگیرد. با استفاده از الگوریتم های «یادگیری عمیق»، می توان به شناسایی عوامل موثر در تولید موسیقی و ویژگی های روانشناختی آن پرداخت و سپس با ترکیب این ویژگی ها، آثار موسیقی جدیدی خلق کرد که دارای ویژگی های مشابه با آثار قدیمی باشند.
پروژههای «Jukebox» ،«MuseNet» و «Aiva» از موفق ترین پروژه های این زمینه هستند. هدف این پروژهها که توسط شرکتهای آمریکایی «Openai» و «Amper Music» انجام شدهاند، خلق آثار جدید موسیقی با استفاده از هوش مصنوعی است. در این پروژهها، شبکه های عصبی با کمک فنآوری «یادگیری عمیق»، به شناسایی و تحلیل ویژگی های موسیقیهای ساخت انسان پرداخته و با ترکیب این ویژگی ها، آثار موسیقی جدیدی خلق میکنند.
برای شنیدن این موسیقیها کافیست در یکی از این سایتها جستجو کنید و ببینید که در چندین ژانر، موسیقیهایی خنک و نچسب، به طور فزایندهای تولید و انبار شده است. در اولین برخورد با اینگونه آثار به خصوص در حوزه موسیقیهای غیر الکترونیک به مصنوعی بودن اغلب آنها اعتراف میکنیم و این سوال پیش می آید که:
چرا هوش مصنوعی نمیتواند جای آهنگساز را بگیرد؟
با پیشرفتهای چشمگیری که بخصوص طی یک سال اخیر در زمینه هوش مصنوعی صورت گرفته است، صاحبان و شاغلان بسیاری از صنایع نسبت به ثبات جایگاه شغلی و حتی آینده بشر اظهار نگرانی کردهاند. شخصاٌ گمان میکنم این نگرانی نباید شامل حال هنرمندان شود. اما با جستجوی کوتاهی در میان صفحات وب به مقالههایی بر میخوریم که نویسندگان آنها نسبت به جایگاه آهنگساز در آیندهای نزدیک اظهار نگرانی میکنند. در اینجا به بررسی دلایلی که هوش مصنوعی نمیتواند برای جایگاه آهنگساز تهدید یا تحدیدی باشد اشاره میکنم.
یکی از دلایل اصلی این است که آهنگساز، به عنوان متخصص موسیقی (هنری که در ذات خود مطلقاً انتزاعی است)، برای بیان احساسات، افکار و «تجربیات انسانی» و دستیابی به یک «شیوه بیانی منحصر به فرد»، نیاز به عنصری به نام خلاقیت دارد. در حالی که هوش مصنوعی بر پایه الگوریتمهای خاصی میتواند تعدادی از دادهها را تحلیل کرده و بر مبنای آن قطعات جدیدی ایجاد کند.
هوش مصنوعی نمیتواند به عمق احساسات و خلاقیتی که برای آهنگسازی لازم است، دست یابد؛ زیرا خلق موسیقی فقط به معنای تولید دنبالهای از نت ها نیست و بدون استفاده از خلاقیتی مبتنی بر تخیل، آفرینش موسیقی ممکن نمیشود و در این صورت باید گفت خلق موسیقی تنها از عهده انسان برمیاید و بس. در اینجا این سوال پیش میآید که اگر تولید موسیقیهای بکر (تا به حال شنیده نشده) توسط هوش مصنوعی خلاقیت نیست، پس چیست؟ به بیانی دیگر، خلاقیت انسان و خلاقیت هوش مصنوعی چه تفاوتی با هم دارند.
۱ نظر