توزیع نیز از طریق هر نوع کپیبرداری ممکن بود؛ هر اثر میتوانست تنها به کمک یک یا چند رایانهی شخصی توسط افرادی که ممکن بود با یکدیگر بیارتباط نیز باشند تکثیر شود و در اختیار مصرفکننده قرار گیرد.
در دههی ۹۰ رایانهی شخصی به اندازهی کافی قدرتمند شد تا بتواند کلیهی کارهای لازم برای آماده کردن یک ضبط مورد قبول از موسیقی اجرا شده را انجام دهد.
کوچک شدن، تواناتر شدن و ارزان شدن قیمت سختافزارهای لازم برای بر پا کردن چیزی که بعدها یک استودیوی خانگی۴ نام گرفت، باعث شد که اکثر موسیقیدانان (به خصوص آنها که مستقلتر بودند) علاقهمند شوند استودیوهای کوچکی برای خود برپا سازند. این مسئله به نوعی مالکیت بر ابزار تولید را برای تولیدکنندگان حقیقی امکانپذیر کرد. عدم مالکیت بر ابزارهای ویژهی ضبط صدا اولین مشکل مربوط به تغییر در مناسبات سنتی بود که بدین ترتیب حل شد.
همچنین مسائل مربوط به فنآوریهای پیشین را نیز به نوعی حل کرد یا از دیدگاه دیگری بر هم زد؛ تعداد شنوندگان۵ که تا حدود زیادی قابل کنترل بود غیر قابل کنترل شد (شبیه رادیو) و نیز انتخاب دلخواه بر اساس زمان و نوع و تکرارپذیری هم حفظ و حتا سادهتر شد (مانند ابزارهای ذخیرهی فیزیکی)؛ پس علاوه بر تغییر در مناسبات مربوط به تولید، قواعد توزیع نیز در حال تغییر بود.
آن چه که باعث میشد این مطلب کامل نشود؛ آخرین وابستگی انتقال دادهها به رسانههای فیزیکی بود، به بیان دیگر اگر لازم میشد اطلاعات از یک رایانه به رایانهی دیگر منتقل شود (نقل مکان جغرافیایی) باید این کار را انسان با کمک رسانهی ذخیرهسازی (برای مثال دیسکت) انجام دهد. این موضوع باعث میشد که هنوز قدرت توزیعِ تولیدکنندگان حقیقی با شرکتهای بزرگ انتشار موسیقی برابر نباشد.
با به وجود آمدن فنآوری شبکههای رایانهای و پس از آن اینترنت مسئلهی توزیع نیز حل شد. به این ترتیب کافی بود، موسیقی تولید شده از طریق شبکهی اینترنت ارائه شود تا تعداد بسیار زیادی از مصرفکنندگان بتوانند آن را دریافت کرده و بشنوند.
به وجود آمدن قالبهای فشرده و ذخیرهسازی اطلاعات در شبکههای رایانهای و رایانهها (مانند قالب بسیار موفق MP3) و فضای مجازی موجود در این گونه شبکهها باعث چالشهای جدی بر سر راه اعمال حق کپی شد. این قوانین که پیشتر به عنوان ضمانت قدرتمند برای اعمال کنترل بر مالکیت تولید به کار میرفت، در مواجهه با شرایط جدید یا کاملا کارآیی خود را از دست داد یا برای هماهنگ شدن با آن به ناچار تغییر یافت.
در حقیقت از این پس حق کپی در صورتی که پدید آورندگان اصلی یک اثر مایل نبودند، نمیتوانست از طریق شرکتهای بزرگ اعمال و ابزار فرآوری سود بیشتر شود.
پایین آمدن هزینهی تولید که در اثر ارزان شدن لوازم استودیوهای خانگی اتفاق افتاد، همراه با ارزان شدن هزینهی توزیع (حتا بخشی از این هزینه به عهدهی خود شنوندگانی گذاشته شد که از سرویس دهندههای اینترنتی استفاده میکردند) راه را برای تغییر کامل ساختار سنتی چرخهی تولید و همچنین مالکیت بر ابزار تولید باز کرد.
تا پیش از این دوره چرخهی تولید شامل تولیدکنندهی معنوی (آهنگساز)، فراهمکنندگان امکان اجرای فیزیکی (نوازندگان)، فرآوری نسخههای اصلی، تکثیر و انتشار میشد؛ اما در دورهی جدید این چرخه میتواند به تولید معنوی و اجرا محدود شود.
تاثیر تغییر در وضعیت ابزار تولید بر هنر شاید به گونهای آزادی هنرمندان از تقید به در خواست بازار باشد، که از طریق شرکتهای بزرگ تولید موسیقی اعمال میشود؛ یعنی از این پس موسیقیدانان برای ارائهی کارشان تنها به انتشار به وسیلهی شرکتهای بزرگ وابسته نیستند، بلکه میتوانند، در صورتی که بخواهند، به طور مستقیم با شنوندگان ارتباط داشته و فارغ از فضای تحمیلی تجارت هنری، آثار خود را تولید کرده و به دست مصرفکنندگان برسانند.
این به آن معنا نیست که از این پس هر گونه اعمال فشار بازار بر موسیقیدانان برای تغییر در آثارشان متوقف یا بیاثر میشود، بلکه بیشتر به این مفهوم است که این فشارها از طریق انحصار مالکیت ابزار تولید (و حتا توزیع) موسیقی اعمال نخواهد شد.
پانوشت
۴- قیمت ابزارهای لازم برای راه اندازی یک استودیوی صدابرداری از چند صد هزار دلار (برای یک استودیوی بزرگ) به چند هزار دلار (برای یک استودیوی خانگی) رسید. اگر مسائل مربوط به راحتی بیشتر و همیشه در دسترس بودن امکانات برای موسیقیدانان را نیز به معادله اضافه کنیم، دلیل علاقهی بیش از حد آنان به داشتن چنین استودیوهایی مشخص میشود.
نقد نو شمارهی ۱۶
mamnon az az agaye sedagatkish.
mishe raje be narmafzarhaye mosigy ham be ma etelaat bedid. shad bashid