گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

روش ابداعیِ سلفژ هجاییِ «نام یکتا برای هر نت» در سیستم دوی ثابت (۶)

نتیجه‌گیری
با روش «نام یکتا برای هر نت» که برای سلفژ با دوی ثابت پیشنهاد شد، اینک با اشتراک ایجاد شده بین نام و صدای هر نت، ذهن و زبان به کمک هم می‌آیند تا هم صدای هر نت به‌خاطر سپرده شود و هم مسائل تئوری موسیقی که مربوط به زیرایی نت است در لحظۀ سرایش نتها (حتی برای افراد مبتدی) تداعی شود. می‌توان روش مشابهی برای سرایش نتها با شمارۀ درجات گام نیز ابداع کرد که در «سخن آخر»، پیشنهادی را در این زمینه مطرح می‌کنم، امّا باید در آینده بررسی‌‌های عملی و تجربی کافی در این زمینه صورت گیرد؛ و این دو روش می‌توانند مکمل هم باشند و روش درجات گام نوین پیشنهاد شده، می‌تواند ما را از مواهب روش دوی متحرک که همانا عدم تغییر نام درجات گام در تنالیته‌‌های گوناگون است نیز بهره‌مند ‌سازد و زیان‌‌های آن را نیز نخواهد داشت؛ ولی اصل سرایش را بر روی روش سلفژ نام یکتا برای هر نت می‌گذاریم که روشی عینی‌تر و ملموستر است، در مقایسه با روش درجات گام که ذهنی‌تر و مقایس‌های تر است.

سخن آخر و سپاسگزاری‌ها
این روش از سال ۱۳۹۰ (۲۰۱۱ میلادی) توسط مؤلف، ایجاد و در جمع‌‌هایی پیشنهاد و خوانده شده، از جمله در سال ۱۳۹۲ در حضور مدرس سلفژ، آقای آیدین صمیمی مفخم که بازخورد‌های مثبتی نیز در آن زمان دریافت شد و از ایشان بابت آموزش‌های تکمیلی‌شان برای من در تئوری موسیقی و سلفژ و سعه صدر و تشویقشان در ابتدای شکل‌گیری این ایده سپاسگزارم. این روش سپس در کلاس‌‌های سلفژ مؤلف با هنرجویان، به‌کار گرفته شده و ثمربخش بوده است.

در این کلاس‌ها در کنار این روش، گاهی از روش سلفژ درجات گام با اعداد هم استفاده می‌شد، آن‌هم در زمان تمرین‌های سلفژ در تنالیتۀ دوماژور برای آشنایی عملی با نقش درجات در ملودی و همچنین در ابتدای تمرین‌‌های سلفژ در تنالیه‌‌های غیر از دوماژور برای مقایسۀ تنالیتۀ جدید با تنالیتۀ دوماژور یا لامینور که پیشتر بیشتر خوانده شده بود و درک نقش (فونکسیون) هر نت در تنالیتۀ جدید. در همین راستا حتی می‌توان در هر زبانی با شمارۀ درجات و کمی تغییر در خوانش آن‌ها، یک سیستم نام یکتا برای هر درجه از گام و نت‌های تغییریافتۀ آن نیز ساخت مثلاً در فارسی به‌جای « یک- دو- سه- چهار (چاهار)- پنج (پَی)- شش (شیش)- هفت (هَف)» بگوییم «یِ دُ سِ چا پَ شی هَ » و در نت‌های آلتره و کروماتیک برای دیزدار‌هایش بگوییم «یَ دَ سَ چَ پَ‌ اَ شی‌اَ هَ اَ » و برای بمل‌دارها بگوییم «یو- دو سو چو پو شو هو »؛ امّا این روش نیازمند بررسی ها و تجربیات دقیقتری می‌باشد و صرفاً در حد یک ایده است و دوبخشی شدن بیان برخی نتها ایرادی است که باید راه‌حلی برای آن یافت مانند راه‌حل هجا‌های بینابینی که در فارسی موجود نیست.
 
منابع

  1. ویلمز، ادگار (۱۹۵۶م). بنیان­‌های آموزش موسیقی. مترجم: مهران پورمندان.(چاپ اول: ۱۳۸۸). تهران: شرکت نشر نقد افکار.
  2. شونی، اژبست (۱۹۹۰م). آموزش موسیقی به کودکان به روش کودای. مترجم: نصرالله مهرگان. تهران: نشر چشمه ۱۳۷۳، چاپ دوم: ۱۳۷۸.
  3. حق‌شناس، علی‌محمد (۱۳۵۶). آواشناسی (فونتیک). تهران: نشر آگاه، چاپ هفتم: ۱۳۸۰
  4. برکویتز، سول و دیگران (۱۹۶۰م). رویکردی نو به سرایش موسیقی. مترجم: زهرا گلزار. ناشر: زهرا گلزار ۱۳۸۹
  5. Berkowitz, Sol & others (1960). A New Approach to Sight Singing. w.w.Norton & Company, Inc. Forth Edition: 1997
هامون هاشمی

هامون هاشمی

۱ نظر

بیشتر بحث شده است