در این شماره، قسمت دوم جلسه دهم کلاسهای مبانی اتنوموزیکولوژی را می خوانید؛ پیاده سازی و ویرایش این نوشته را نسیم احمدیان نوازنده و اتنوموزیکولوگ انجام داده است.
رقص
از موضوعات اصلی در زمینۀ موسیقی و بدن، «رقص» است. رقص مانند دیگر هنرها، شیوهای است در بیان احساس انسانی که در اشکال بیشماری در نزد اقوام مختلف بروز میکند. رقص به بیان ساده، ارضاء کنندۀ قوۀ احساس موتورال آدمی و از نوزادی تا کهنسالی، همراه انسان است. رقصها طیف وسیعی از بازیهای کودکانه و ساده تا حرکات برنامهریزی شدۀ گروهی بر روی صحنه را شامل میشود. رقص گاه به صورت بداههپردازانه نمود میکند و گاه هریک از حرکات آن، سمبلی برای معنا در بستر فلسفی، مذهبی، عاطفی یا غریزی است.
مطالعات رقص به خودی خود یکی از سرشاخههای اصلی موسیقیشناسی است که در بسیاری از حوزههای مطالعات هنرهای اجرایی مورد توجه قرار میگیرد. بسیاری از مردمشناسان موسیقی در ادوار مختلف سعی در ثبت رقصهای بومی به انحاء مختلف نمودهاند. پس از عمومیت یافتن استفاده از دستگاههای ضبط ویدئو توسط پژوهشگران، «رقصها» همواره از مهمترین موضوعاتی بوده که قومنگاران علاقهمند به ضبط و ثبت آنها بودهاند.
ریتم و حرکت
همانگونه که در موضوع موسیقی و رقص اشاره شد، ویژگی موتورال ذهن باعث همراه شدن ما با موسیقی میشود. هم موسیقی و حرکت مبتنی بر حرکتی است که در تضاد با سکون، قابلیت ادراک شدن مییابد. یاکوز-دالکروز (Jaques-Dalcroze) این رابطه را در شش مرحله توصیف میکند:
۱- ریتم حرکت است؛
۲- حرکت الزاماً فیزیکی است؛
۳- هر حرکتی الزاماً نیازمند به«زمان»و«فضا» است؛
۴- تجربۀ فیزیکی شکلدهندۀ ادراک موسیقایی است؛
۵- ارتقاء عوامل فیزیکی باعث شفافیت ادراک میشود؛
۶- حرکت بهتر در فضا منجر به تضمین ادراک ملموس ریتم میشود.
شیوۀ به کار رفته در تحلیل اکسنتهای متریک (metric accents)، توسط آزادهفر (۱) در آزمایش تئوری جاناتان کریمر (Jonathan D. Kramer)، در مواجهه با موسیقی حوزۀ خلیج فارس، منجر به کشف جنبههای غیرآشکار ارتباطات حرکتِ بدن و ادراک جنبههای ریتمیک در شنونده میشود. این آزمایش نشانگرِ آن است که شنونده به صورت خودآگاه و ناخودآگاه، حرکت بدن را در ادراک اکسنتهای متریک دخالت میدهد.
موسیقی و بدن از نقطهنظر درمانی
علاوه بر تأثیرات بالینی موسیقی بر بدن، کارکرد موسیقی در درمان نیز در جنبههای زیر قابل ذکر است:
• موسیقی قادر به کاهش و تنظیم امواج مغز است؛
• موسیقی بر روی سرعت و انضباط ضربان قلب و فشار خون تأثیر میگذارد؛
• موسیقی بر روی هُرمونهای مؤثر بر استرس تأثیرگذار است؛
• موسیقی و صدا تأثیر زیادی در تقویت عملکرد دفاعی بدن دارد؛
• موسیقی بر روی تقویت قوای جنسی موثر است؛
• موسیقی قادر به تقویت حافظه و قدرت فراگیری است.
موسیقی، روح و بدن
سماع یکی از موضوعات مهمی است که سه عنصر موسیقی، روح و بدن را درگیر میکند. بسیاری از موسیقیشناسانی که علاقهمند به مطالعۀ موسیقی حوزۀ اسلامی غرب و جنوب آسیا شدهاند تحت تأثیر این موضوع قرار گرفتهاند. اندیشمندان اسلامی مانند غزالی و صدر المتألهین نیز در رسالات خود، بخشی را به موضوع سماع اختصاص دادهاند. برای مثال غزالی میگوید که وجد حالی از قلب است که پس از سماع حاصل میشود و از آثار آن، رقص (حرکات موزون) و اضطراب (حرکات ناموزون) است. از مهمترین آثاری که این موضوع را در تفکر یونانی دنبال کرده، کتاب دیدگاه افلاطون بر موسیقی، روح و بدن (۲) نوشتۀ فرانچسکو پِلوسی است.
پی نوشت
۱- Azadehfar, Mohammad Reza. 2011. Rhythmic Structure in Iranian Music. Tehran: Tehran Arts University Press.
Jonathan D. Kramer
۲- Pelosi, Francesco. 2010. Plato on Music, Soul and Body. Translated by Sophie Henderson, Cambridge : Cambridge University Press.
۱ نظر