تحقیق کوتاهی درباره اهمیت انتخاب نام اثر
جایمنوپدی (Gymnopédie )، نام سه قطعه بسیار مشهور برای پیانو است که توسط اریک ستی
(Erik Satie – ۱۹۲۵-۱۸۶۶) آهنگساز و پیانیست فرانسوی – ساخته شده و در سالهای ۱۸۸۸
به بعد در پاریس منتشر شده اند. قبل از اینکه به مقوله معنا و تاریخچه این نام
بپردازیم، لازم است راجع به شیوه تفکر اریک ستی صحبتی داشته باشیم.
اریک
ستی، با اینکه موسیقی دانی چیره دست به شمار می آمد، ترجیح میداد که به عنوان فونو
متروگراف (کسی که کارش اندازه گیری و یادداشت برداری از اصوات است) معرفی شود. او
بدعت گذار بسیاری از اتفاقات آوان گارد (Avant-garde پیشرو و تجربی) دنیای هنر بود
و از اولین اشخاص سرشناسی بود که یک cameo role (نقش بسیار کوتاه و معمولا بدون
کلامی که توسط یک شخص مشهور در فیلم، تئاتر یا تلویزیون ایفا میشود) را در فیلم رنه
کلر Rene Clair فیلمساز مشهور فرانسوی برعهده گرفت.
اریک ستی که از مدتها
قبل شیفته آهنگ کلمه جایمنوپدی شده، مدت کوتاهی قبل از نگارش سری جایمنوپدی ، خود
را با کمی طنز، جایمنوپدیست (gymnopedist) معرفی میکرد، و حتا قبل از شکل گیری اثر
خود، تصمیم گرفته بود که نام آنرا جایمنوپدی بگذارد.
این مطلب، گذشته از
شرح این قطعات و ارکستراسیون آنها توسط کلود دبوسی (Claude Debussy) به پیش زمینه
ای که موجب شد اریک ستی و دوستش، شاعری به نام کونتامین دولاتور (Contamine De
Latour) کلمه جایمنوپدی را که به رقص باستانی یونانی، جایمنوپدیا (Gymnopédia)
اشاره میکند، برای نام اثر خود برگزینند، میپردازد.
جایمنوپدیا، نام
رقصهایی در اسپارت بوده است که در جشنواره سالیانه و به یاد نبرد تیریا (Thyrea)،
توسط نوجوانان و به افتخار خدایانشان آپولو و دایانا اجرا میشده است.رقصندگان تنها
اسلحه( عموما سپر و شمشیر) به همراه داشتند و برهنه بودند. به همین دلیل، انتخاب
این نام از سوی ستی و قبل از آن به کار رفته شدن آن در شعر دولاتور، شایعات بسیاری
را درباره آنها بر سر زبانها انداخت که تا امروز هم ادامه دارد. اما یک تحقیق جامعه
شناسانه به ما نشان میدهد که امکان واقعی بودن چنین شایعاتی تا چه اندازه کم بوده
است.
اطلاعات تاریخی در قرن نوزدهم
بررسی کتب تاریخی چاپ
شده در آن دوره، به خصوص کتابهایی درباره تاریخ یونان باستان، نشان میدهد که اولا
آثار منتشر شده در این باره تا چه حد محدود بوده اند و دیگر آنکه معتبرترین نسخه
یونان باستان، نوشته اوتفرید مولر (Otfried Muller) آلمانی بوده است که اکثر آثار
خود را به زبان خود مینوشت. امکان خوانده شدن این آثار توسط ستی، صفر است، زیرا او
از هر چیز آلمانی بیزار بود و از طرفی این زبان در فرانسه آن زمان محبوبیتی نداشت و
کمتر کسی در پاریس آن را متوجه میشد.
این کتاب به عنوان یکی از بهترین
منابع در تاریخ یونان، توسط جورج کورنوال لویس (Lewis George) (Cornewall) به
انگلیسی ترجمه شد اما با توجه به قوانین شدید حفظ عفت عمومی در زمان ویکتوریا، که
تا حد زیادی به تظاهر نزدیک شده بود، کلماتی چون “برهنگی” در ترجمه جای خود را به
“پوشاکی سبک” یا “پیراهن بدون آستین” داده است.اما هم در این متن و هم در متون
فرانسه، تصاویر کوچکی از رقصندگان با زیرنویس “جایمنوپدیا” به چاپ رسیده است اما در
توضیح آن هیچ اشاره ای به شیوه و دلیل وجودی این رقص نشده است.
تمام اینها
بر این واقعیت دلالت میکند که ستی و کونتامین، از کلمه جایمنوپدی، تنها به خاطر
حالت مرموز و لمس ناشدنی آن استفاده کرده اند و درواقع از آنچه این نام به ذهن
بسیاری از افراد متبادر میکرده، بی خبر بوده اند.
ستی
جایمنوپدیست
اشعار کونتامین، اریک ستی را ترغیب کرد تا برای رهایی از حال و
هوای موسیقی مجلسی قراردادی قرن نوزدهم، اولین قطعات خود را بسازد. او در سپتامبر
۱۸۸۷ سه گانه ساراباند (Trois Sarabandes) را به وجود آورد.
شاهکار ستی در
خلق مشهورترین آثارش، نامیدن خود به کلمه جایمنوپدیست بود، در حالی که حتا یک نت از
این مجموعه را ننوشته بود. درباره این کار او داستانی وجود دارد که میگوید شبی، ستی
برای اولین بار به کاباره گربه سیاه Chat Noir رفته و پس از اینکه به رودولف سالیس
Rodolphe Salis، مدیر تند زبان آنجا معرفی میشود، از آنجایی که از نظر خودش، در هیچ
کار مهمی وارد نبوده، برای فرار از تکه های ناب سالیس، خود را جایمنوپدیست معرفی
میکند. تنها دوماه بعد، ستی به کار ساختن سه جایمنوپدی میپردازد که در آوریل ۱۸۸۸
تکمیل میشوند.
جالب است که اولین و سومین جایمنوپدی به فاصله یک سال از
یکدیگر منتشر میشوند اما قطعه شماره دو این مجموعه هفت سال بعد انتشار می یابد. در
اواخر سال ۱۸۹۶، موقعیت مالی و شهرت ستی از هر زمان متزلزل تر بود. از طرفی شهرت
کلود دبوسی، روز به روز افزایش مییافت، دبوسی برای جلب توجه عموم به دوست خود، اریک
ستی، دست به کار شده و دو قطعه اول و سوم را برای اجرای ارکسترال آماده کرد. بنا به
نظر او، قطعه دوم فاقد قابلیت ارکستراسیون بود، در نتیجه در فوریه ۱۸۹۷، دو قطعه
مذکور با تغییر شماره به اجرای عمومی درآمدند و نتهای آن هم در سال بعد منتشر شد.
ارکستراسیون جایمنوپدی دوم، توسط آهنگسازانی دیگر و در طی ده ها سال بعد
انجام شد و پس از آن هم تعداد اجراهای آن چندان مکرر نبود.
نسخه های
مدرن
سه گانه جایمنوپدی، از دسته موسیقی های همیشه محبوبی است که همواره به
عنوان انتخابی عالی برای موسیقی پس زمینه به کار رفته است و در فیلمها، قطعات
موسیقی پاپ و مانند آن به کار رفته است. تعداد دفعاتی که از این قطعات استفاده این
چنین شده بسیار زیاد است و ما تنها به ذکر سه مورد میپردازیم:
• گروه
نوگرای Blood, Sweat And Tears از این آثار در دو ترانه به نام Variations on a
Theme by Erik Satie آلبوم دوم خود استفاده کرده اند.
• جان و استیو هکت
John and Steve Hackett از گروه جنسیس Genesis در آلبوم Sketches of Satie
• گروه سبک الکترونیک Pine*am در ترانه Gymnopedie 0.1 آنرا به کار برده
اند.
۱ نظر