گفتگویی با همایون خرم، از همکاران تورج نگهبان
تورج نگهبان، ترانهسرای ایرانی که از اواسط دهه ۱۳۷۰ در آمریکا ساکن شده بود، در سن ۷۶ سالگی در لسآنجلس درگذشت. تورج نگهبان در سال ۱۳۱۱ در شهر اهواز متولد شد و ترانهسرایی را از سال ۱۳۲۸ با شعری بر روی آهنگ همایون خرم آغاز کرد.
همکاری وی با خوانندگانی چون ملوک ضرابی، دلکش، مرضیه، الهه، پوران، عهدیه، هایده، مهستی، بنان، ایرج، پروین و گوگوش ادامه پیدا کرد.
نگهبان در سالهای اقامت در آمریکا، تهیه و اجرای «مجله ماهوارهای صدا» و «سیری در ادبیات آهنگین ایران» را در تلویزیون AFN برعهده گرفت.
همایون خرم، تکنواز ویلن و ترانهساز، از جمله هنرمندانی بود که همکاریهای گستردهای با تورج نگهبان داشت. وی از آشنایی و آغاز همکاری با نگهبان میگوید:
همایون خرم: آشنایی من با تورج نگهبان در نوجوانی بهوجود آمد. ما هردو ۱۷ـ۱۸ ساله بودیم که آقای نگهبان و خانوادهاش و همچنین فامیل ما هم به تهران آمدند و به این شکل موجبات آشنایی ما فراهم شد. من احساس کردم که تورج نسبت به موسیقی خیلی حساسیت دارد و گاهی اوقات هم در مقام خواندن یک شعر، آن را خیلی درست دکلمه میکند. معلوم بود که در آن سنین، شعر و موسیقی برایش خیلی جالب است.
به همین دلیل در همان سن ۱۷ـ۱۸ سالگی در برخی برنامههای آزاد رادیو که از سوی برخی موسسات خیریه (مانند بنگاه حمایت مادران و…) برگزار میشد، و به سراغ من می آمدند، سعی میکردم از شعرهای تورج برای آهنگهایم استفاده کنم.
آهنگهای اولیهی من با شعرهای تورج بود. کم کم او بسیار بالنده شد؛ تا این که من کارهای جدی موسیقی ایرانی را شروع کردم. در آن زمان در ارکستر آقای خادم میثاق به عنوان تکنواز حضور داشتم. خوانندهی این ارکستر آقای رشیدی بود.
برای ایشان هم تعدادی کار ساخته شد که شعر تمام این ترانهها، از تورج نگهبان بود. بعدها که من با خانم مرضیه همکاری کردم، تعداد بسیار زیادی از کارهایی که برای ایشان ساختم، با سرودههای تورج نگهبان بود. اولین ترانه “آنچه گذشت” یا “ای گل جلوهی این بستان بودی” و سپس ترانهای به نام “گمشده” که میگوید: “نیمه شبان تنها در دل این صحرا، گمشدهی خود را می جویم”.
بعداً همکاری بیشتر ادامه پیدا کرد. با خانم الهه در برنامه ی گلها کارهایی را ساختیم؛ مانند “منم مجنون کویت، تویی لیلای لیلا”.
همهاش واقعا خاطره است. برای مثال، میخواستیم آهنگی برای خانم مهستی درست کنیم؛ تورج به منزل ما آمد. من روی آهنگ کمی فکر کرده بودم و مختصری از آن را یادداشت کرده بودم. من شروع کردم و او هم به حال و هوایی رفت. به او گفتم که این آهنگ چه حالتی را میتواند القا کند.
به مجردی که این را به او گفتم، دست به قلم برد و شروع به نوشتن کرد. به تدریج که جلو میرفت، من حس میکردم که مبین همان احساسی است که من از ساختن این آهنگ داشتم. این آهنگ همان آهنگ “بعد از تو هم در بستر غم می توان خفت” شد که همه آن را در برنامهی گلها شنیدهاند و خیلی خوب از کار درآمد. انطباق شعر و موسیقی در کارهایی که تورج بر روی آهنگهای من ساخته، کاملاً مشهود است.
بشنوید این برنامه را از رادیو زمانه
همکاری شما همزمان با وقوع انقلاب متوقف شد؟
در آن زمان خانمها دیگر نمی خواندند. این است که با آقای بهزاد که الان در امریکا هستند یک کاست به نام “قافله سالار” بیرون دادیم. کارهای دیگری هم داشتیم که بد نیست و هنوز موجود است.
در سال های اخیر چطور؟ آیا علیرغم فاصله جغرافیایی زیاد، ارتباطتان با هم حفظ شده بود؟
بله. در تماس بودیم. چون با هم رفیق قدیمی بودیم. همیشه حال هم دیگر را می پرسیدیم. ۱۴ـ ۱۵ سال پیش ایشان به امریکا رفتند. اما مرتب احوال مرا می پرسیدند و من هم همینطور. به خصوص این اتفاق بیماری که افتاد، من از ده پانزده روز پیش مرتب با خانوادهاش تماس داشتم و می شنیدم که در بیمارستان مشغول معالجه هستند؛ که متاسفانه معالجات مثمرثمر نبود.
به نظر شما کارهای تورج نگهبان در ترانهسرایی ایران چه جایگاهی داشت؟
آقای نگهبان جزو معدود ترانهسراهایی بود که نامش با نام آهنگسازانی که مطرح بودند و کارهای ماندگاری کردند، همیشه همراه است. ما سه یا چهار ترانهسرای خیلی خوب و مشخص داریم که یکی از آنها آقای نگهبان بود؛ همچنین آقای بیژن ترقی، معینی کرمانشاهی و تعداد دیگری که آنها هم بسیار خوب بودند؛ مانند کریم فکور، بهادر یگانه… ولی به هر حال سه چهارتایی بودند که نامشان تقریباً همیشه با آهنگسازان خوب همراه است.
روحش شاد
MAN NVAZANDEH HASTAM KHOSHHALAM KE AZ AIN SAITE DIDAN KARDAM
مطالب ارائه شده در مورد آقای تورج نگهبان خیلی کم و سطحی بود.امیدوارم نویسنده محترم با مطالعه بیشتر مطلبی شایسته ترانه سرای بزرگوار مرحوم تورج نگهبان در سایت قرار دهند.
صد حیف که باز هم در امتحان قدرشناسی از این اندک انسانها ناموفق بیرون آمدیم.
روحش شاد یادش گرامی.
روحش شاد یادش همیشه گرامی