خاطره پروانه، خوانندهی ایرانی، ۱۵ آبان در سن ۷۸ سالگی و بر اثر ایست قلبی در تهران درگذشت. خاطره پروانه که نام اصلیاش اقدس خاوری بود، فرزند پروانه از خوانندگان دورهی قاجار بود که در جوانی بر اثر بیماری سل درگذشت و عنوان هنری «خاطره پروانه» هم به همین خاطر برای او انتخاب شد.
خاطره پروانه از سالهای میانی دههی ۱۳۳۰ همکاری خود را با ارکسترهای ادارهی هنرهای زیبا آغاز و کنسرتهای بسیاری را اجرا کرد. از سال ۱۳۵۷ به بعد، فعالیتهایش به دلیل محدودیتهای حکومتی برای خوانندگان زن متوقف شد اما در دههی ۱۳۷۰ برنامههایی را تنها با حضور خانمها اجرا کرد.
حسین دهلوی آهنگساز ایرانی از جمله آهنگسازانی بوده که بهویژه در سالهای دههی ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ با خاطره پروانه همکاری نزدیکی داشته است. دهلوی که در آن سالها رهبر یکی از ارکسترهای بزرگ ادارهی هنرهای زیبا و بعداً فرهنگ و هنر بوده است از آن دوران میگوید:
حسین دهلوی: پیش از این که من با خانم پروانه همکاری داشته باشم او جزو کسانی بود که در ادارهی هنرهای زیبا حضور داشت. مسئول اداره هنرهای زیبا که اهل موسیقی بود و موسیقی را میفهمید ایشان را دعوت کرده بود. نام «خاطره پروانه» را هم آقای امیرجاهد که سرپرست کلاس آزاد موسیقی بود برای او انتخاب کرد.
پس از تاسیس اولین ارکستر در اداره هنرهای زیبا او به من معرفی شد و ما هم از صدایش استفاده کردیم. جرأت صحنه رفتن او خوب بود و توانستیم سالها همکاری داشته باشیم. بهویژه نخستین برنامههای تلویزیون را ما اجرا کردیم. بعداً ادارهی هنرهای زیبا دو سه ارکستر دیگر هم تشکیل داد. هفتهای یک برنامه در تلویزیون داشتیم. این برنامهی هر یک از ارکسترهای هنرهای زیبا در آن زمان بود.
خاطره پروانه با همهی ارکسترهایی که اشاره کردید به مرور در ادارهی هنرهای زیبا شکل گرفت همکاری داشت؟
بله ایشان قسمتهای ایرانی را میخواندند و ما با کارهای غربی هم که کاری نداشتیم. به ندرت آقایان هم حضور داشتند.
زمانی که به اطلاعات و مقالاتی که از آن دوره به جای مانده نگاه می کنیم، خاطره پروانه بهعنوان یکی از خوانندگان اصلی دیده میشود که با ارکسترهای هنرهای زیبا و سپس فرهنگ و هنر همکاری داشته است. صدای ایشان و آموزشی که در زمینهی خواندن دیده بودند چه ویژگیهایی داشت که باعث می شد از ایشان به طور منظم در برنامههای جدی این ارکسترها استفاده شود؟
از نظر آموزش، آموزش شفاهی ردیفهای موسیقی ایرانی را کار کرده بود ولی آموزشی در مورد نت ندیده بود. یعنی با کسانی نبود که این ها را یاد گرفته باشد. صدای او هم طوری بود که قدرت خواندن داشت و ما سالها با ایشان کار کردیم.
این که با نت آشنایی زیادی نداشت مشکلی ایجاد نمیکرد؟ چون فعالیتهای خود ارکسترها کاملاً بر پایهی نت و آهنگهای تنظیم شده بود…
درست است. من جداگانه مقداری با ایشان کار می کردم و با ارکستر هم تمرین میکردیم.
بشنوید این برنامه را از رادیو زمانه
از برنامهها یادم میآید که اختلافی سر رودخانهی بین ایران و افغانستان پیش آمده بود وحکومت وقت فکر کرده بود که با فرستادن گروه ورزشی این ماجرا حل و فصل شود اما بعد این موضوع پیش آمد که ممکن است که دستاورد این گروه با برد یا باخت همراه باشد و بیشتر شلوغ شود. در نتیجه به ادارهی هنرهای زیبا مراجعه کردند و گفتند که یک ارکستر خوب را بفرستید. من که مسئول ارکستر شمارهی یک بودم با خوانندگی خانم خاطرهی پروانه به کابل رفتیم.
در آنجا با کمک سفارت ایران، دیوانهای شعر شعرای فارسیگوی را دیدم و شعری را از آنجا انتخاب کردم. سرایندهاش هم یک شاعر افغانی به نام آقای خلیلاللهخان خلیلی بود. بخشی از شعر که در خاطرم مانده است چنین بود:
چمن در دامن کوه
درختان سبز و انبوهاند
و الی آخر… این آهنگ را بدون اینکه در آنجا ابزار موسیقی در اختیار داشته باشم، ذهنی به موسیقی درآوردم و ارکستراسیون آن را نوشتم. به ایران آوردم و اجرا کردیم. پادشاه افغانستان و وزرای آنها هم حضور داشتند و خیلی برایشان جالب بود.
شما همکاریهای گستردهای با خاطره پروانه داشتید، ولی الان آثار ضبط شدهای به صورت مدون با صدای ایشان در دسترس نیست. دلیل این موضوع چیست؟
چون در حال حاضر حکومت اسلامی با صدای زن مخالف است. در سال ۱۹۷۹ هم یونسکو به مناسبت روز جهانی کودک اعلام کرد که هر کشوری که میتواند کاری انجام دهد. من گفتم که اهل موسیقی هستم و یک اپرا نوشتم. این اپرا به بچهها یاد میداد که اگر هنگام مواجهه با مشکلات به یکدیگر یاری برسانند پیروز میشوند. الان ۳۰ سال است که جمهوری اسلامی بر روی کار است و ما هنوز موفق نشدهایم که این کار را اجرا کنیم.
در زمان آقای خاتمی وی موافقت کرد و به وزیر ارشاد چند سال پیش گفته بود که به اجرای این برنامه کمک شود. ولی میگویند که در این اپرا صدای زن وجود دارد. من به وزیر قبلی ارشاد گفتم که کسانی که از شنیدن صدای زن تحت تاثیر قرار میگیرند مریض هستند و باید به پزشک مراجعه کنند. چون نخستین صدایی که بچه میشنود صدای مادر است؛ اینطور نیست؟
از آثاری که شما چند دههی پیش با خاطره پروانه اجرا کردید آیا اصلاً به صورت ضبط شده وجود دارد که اگر شرایطی بهوجود آید منتشر شود؟
این آثار باید در بایگانی تلویزیون باشد ولی به ما اجازهی استفاده از آنها را نمیدهند که به صورت سی.دی. پخش کنیم یا تلویزیون همان فیلمها را پخش کند. فیلم ها وجود دارد اما در اختیار ما نیست.
شما در سالهای پس از انقلاب هم با خاطرهی پروانه در ارتباط بودید؟
بله، ایشان مریض بودند. زمین خورده بود که رفتم دیدنشان. ولی دیگر ارتباط هنری نداشتیم. چون خانمها اجازه ی خواندن ندارند. اگر میخواستند میتوانستند برای خانمها اجرا کنند.
ویدئوی اجرایی از خاطره پروانه با ارکستر بانوان وزارت فرهنگ و هنر – تلویزیون ملی، دهه ۱۳۵۰
۱ نظر