از دهه ۵۰ تا اوایل دهه ۷۰ نسلی از موسیقیدانان در حوزهی موسیقی ایرانی ظهور کردند که بطور مشخص در مرکز حفظ و اشاعهی موسیقی ریشه داشتند و بعد از انقلاب نیز با حذفشدن رقبا عرصه برای آن نسل خالی شد. انتظار میرفت در دهههای بعد شاگردان آنها نسل دیگری باشند که تولید موسیقی در آن نوع را در دست بگیرند اما این اتفاق رخ نداد و جالب اینکه در نسل بعدی یعنی شاگردان شاگردانشان بود که این امر به هر شکل محقق شد.
به نظر میرسد یک نسل، نسل شما، در آن میانه در خلأ تاریخی گم شدند. آیا آن نسل حرفی برای گفتن نداشتند یا زیادی به استادانشان وابسته بودند یا اگر حرفی داشتند به هردلیل بواسطهی وضعیت جامعه امکان تولید پیدا نکردند؟
این خلأ قطعاً یک علت خاص نداشت. اول بعید است کسی حرفی برای گفتن داشته باشد و آنرا بتواند در دلش نگهدارد. پس در کنار مشکلات بیرونی، به شخصیت هنری آدمها و زمانهای که میپروردشان هم باید توجه داشت. فکر کن هنرمندی حرفی برای گفتن داشته باشد و این حرف را نزند؛ حداقل ثبتش میکند و به موقع بالاخره میگویدش. دوم مربوط به تحولات اجتماعی است که در آن دوره رخ داد. انقلاب و جنگ نسلی را بهوجود آورد که آرامش و امکاناتی برای عرضه نداشتند. آن زمان که شما صحبتش را میکنید استودیو رفتن مجوز ارشاد میخواست یعنی نمیتوانستی استودیو بروی و چیزی ضبط کنی. باید از ارشاد مجوز میگرفتی.
این وضعیت تا کی ادامه داشت؟
جالب است که قوانین در کشور ما با پیشرفت تکنولوژی از بیرون دگرگون میشوند. قانونی وضع میشود و زمانیکه دیگر نمیتوان جلوی آنرا گرفت بَرَش میدارند. تا زمانیکه فقط استودیویی وجود داشت و دستگاه ضبطی بود که ضبط تنها در آن مکانِ کنترل شده محقق میشد کسی حق ضبط نداشت و وقتی کامپیوتر همهگیر شد و همه یک دستگاه گذاشتند و گفتند ما هم میتوانیم صدابرداری کنیم، این قانون خودبهخود برداشته شد. چون اصلاً نمیشد جلویش را گرفت. به هر حال آن موقع محدودیت ضبط وجود داشت. من البته کوچکترین آن نسل بودم ولی این محدودیت وجود داشت. در واقع عدهی خاصی میتوانستند بروند ضبط کنند که آدمهای شناختهشده بودند و آنها هم باید مجوز میگرفتند. به دیگران هم نه اینکه مجوز ندهند اما روال اداریاش سخت بود و جدی گرفته نمیشدند. مثل اینکه به نویسنده برای نوشتن بخواهی رخصت بدهی!
برای همین هم بود که سالی سه چهار نوار کاست بیشتر بیرون نمیآمد. بعدها هم هرگز قانونی صادر نشد که حالا همه میتوانند بروند ضبط کنند و بعد بیایند مجوز بگیرند. تنها بخشنامهای آمد که یادم میآید این بود: فهرستی که اسم عدهای درش بود و آدمهای شناختهشدهای از لحاظ ارشاد بودند. لیست توهینآمیزی هم بود بهخاطر اینکه چرا این بتواند و آن نتواند؟!
۱ نظر