جشنوارههای متعدد استانی با موضوعات مختلف و گسترههای گوناگون را نیز نباید از نظر دور داشت هر چند که به دلیل جریان مرکزگرای موجود در جامعهی ایران، آنها هم مانند همتایان تهرانیشان بودند با همان سردرگمی و گرفتاریهایی که شرح داده شد. از جملهی این جشنوارهها به برگزاری جشنواره موسیقی استانی و شبهای موسیقی ایران در شیراز، جشنوارهی موسیقی نواحی در کرمان اشاره کرد.
جشنوارههای موضوعی یا غیر موضوعی جداگانه مانند «گل یاس» (جشنوارهی مخصوص بانوان) یا جشنوارهی مخصوص موسیقی پاپ هم تقریبا نمونههای کوچک شده ای از همان رویداد فجر هستند با همان گرفتاریها و مشکلات.
شاید تنها جدا شدن و محدود شدن آنها باعث میشود این مسائل کمتر دیده شود.
در سالهای اخیر جشنوارههای دانشجویی و چند رویداد موسیقایی که فصل مشترک دانشگاه و نیروهای بیرون از دانشگاه است (مانند دوسالانههای موسیقی نو) با اهداف روشنتر و نظامنامههای شفافتر پا به میدان گذاشتهاند.
اینها اگر چه بنیهی مالی و فیزیکی جشنوارههایی را که شرحشان رفت، ندارند؛ اما به دلیل حضور نیروهای متخصص و کوچکتر شدن حوزهی فعالیتشان موفقیت بیشتری کسب کردهاند.
بررسی اجمالی اهداف مختلف جشنوارهها که در بخش اول این مقاله آمد و مقایسهی آن با جشنوارهی فجر نشان میدهد که در اینجا نه فقط هیچیک از آن اهداف به تنهایی مد نظر نبوده است بلکه ترکیب مشخص و از پیش اندیشیدهای نیز از آن در ذهن گردانندگان موجود نبوده است. شاید علت اصلی این باشد در ایران حتا کارکردهای ایدئولوژیک هم به سادگی امکانپذیر نبود.
همین امر و نیاز به اعادهی حیثیت و آوردن دلایل بیشمار و گاه نیز حضور نیروهای غیر متخصص در مراکز تصمیمگیری و اعتنا نکردن به نظر مشاوران متخصص، باعث میشد که برنامهریزی بلند مدت و هدفدار هنری برای چنین جشنوارهای اگر نه غیر ممکن، لااقل خیلی دشوار باشد.
نقد یا تایید نگاه عصر هم در بیشتر این جشنوارهها به چشم نمیخورد، چرا که جریانهای اصلی موسیقی ایرانی (و حتا غیر ایرانی) در جایی خارج از شمول این جشنواره اتفاق میافتد. در طول سالهای برگزاری، کمتر اثری از جریانات موسیقی مهم در جامعه مییابیم مگر آنکه مهمترین جریان عصر را سردرگمی و کلافگی هنری بدانیم.
کنسرت گروه آریان در جشنواره فجر (عکس از فارس نیوز)
بنابر آنچه گفته شد به نظر میآید که جز با بازنگری در شیوهی برگزاری چنین رویدادهایی امکان تغییر آنها وجود ندارد. اگر اهداف اولیهی چنین جشنوارههایی (۱۲) دوباره تعریف شود و تداوم آن دستکم برای میان مدت تضمین شود آنگاه ممکن است شاهد اثر گذاری هنری چنین رویدادی بر فضای موسیقی کشور باشیم.
پینوشت
۱۱- چنان که گفته شد این معایب کمتر دامن بخشهای مربوط به موسیقی نواحی را میگیرد.
۱۲- بیشتر منظور جشنوارهی فجر و نمونههای استانی است و گرنه جشنوارههای موسیقی نواحی و … کمتر این عیب را دارند. به همین دلیل نیز برگزاری آنها کمتر نیازمند بازنگری کلی در روشها است.
آینه خیال شمارهی ۴
۱ نظر