در زمان ازدواجشان، آلیس به تنهایی خانه ای در مالوِرن اجاره کرده بود اما الگار اعتقاد داشت که برای تثبیت نام خود به عنوان یک موسیقیدان برجسته، باید نزدیک لندن باقی بماند. این، به معنای زندگی کردن در لندن بود. ازدواج آنها، در این مدت دچار مشکلات فراوانی بود چرا که الگار می خواست (و نمی توانست) که خود را در پایتخت تثبیت نماید. بعد از گذراندن ماه عسل، در کنینگتون غربی سکنی گزیدند.
زمانی که آن خانه گران و درآمد آنها نیز اندک شد، مجبور به بازگشت به مالوِرن شدند. آنجا توانستند در خانه ای که آلیس رهن کرده و ماه های اندکی از زمان اجاره اش باقی مانده بود اقامت گزینند.
در اکتبر، دوباره به لندن بازگشتند. در آنجا، الگار خانه ای نزدیک نوروود اجاره کرد، چرا که محلی سرشار از اجرای کنسرت های کلاسیک بود و الگار می توانست شانس خود را برای به اجرا در آمدن آثارش امتحان نماید. سپس، با باردار شدن آلیس، آنها مجبور به ترک خانه ی خود، و اجاره کردن خانه ای بزرگتر در کنسینگتون غربی شدند.
زمستان سرد و تلخ بود و موفقیت الگار در هاله ای از ابهام به سر می برد و کاملاً مشخص بود که با بازگشت آنها به وُرسِستر و تدریس ویلن می شود وضعیت بهتری را برای آنها متصور بود؛ اگرچه که این کار به مذاق الگار خوش نمی آمد. بعد از گذراندن یک سال بسیار سخت در کنسینگتون، الگار برای تدریس ویلن در وُرسِستر تبلیغاتی انجام داد.
آنها این کار را در مارس ۱۸۹۱ انجام داده و چند هفته ای در خیابان “لیز” سکنی گزیده و منتظر پیدا کردن مکان مناسب تری شدند. آنها خانه ای نیمه ویران در بالای جاده ی الکساندرا در مالوِرن یافته و اسم آن را “فورلی” گذاردند. این خانه تقریبا تا اواخر قرن، تبدیل به جای ثابتی برای الگار شد.
در همین خانه بود که او قطعاتی همچون «جنگجوی سیاهپوش» (The Black Kinght op. 25)، «سرناد برای سازهای زهی» (Serenade for Strings op. 20)، «صحنه هایی از ارتفاعات باواریا» (Scenes from the Bavarian Highlands op. 27)، «نور زندگی» (The Light of life op. 29)، «سنت جورج» (The Banner of St. George op. 33) و شاهکارهایی همچون «کاراکتاکوس» (Caractacus op. 35)، «واریاسیون های انیگما» (Variations on an Original Them “Enigma” op. 36) را ساخت. این آثار بود که او را ابتدا به صورت محلی و سپس به صورت ملی به شناسایی و شهرت رساند.
با این حال، با توجه به حس و حال موسیقایی در فورلی، این مکان از دیدگاه الگار یک چیز کم داشت، این خانه، خانه ای شهری به حساب می آمد. علیرغم قرابت آن با تپه های مالوِرن و دهکده ی وُرسِسترشایر، این خانه هیچ منظره ی زیبایی در بر نداشت.
۱ نظر