پس از این قطعات، الگار بر روی آثار سمفونیک متمرکز شد. در آغاز و در سال ۱۸۹۸ او می خواست یک سمفونی بر اساس شخصیت ژنرال گوردون بنویسد که پس از تلاشی کوتاه متوقف شد. در سالهای ۱۹۰۷ و ۱۹۰۸ بود که طی اقامت خود در شهر رم، دوباره دست به کار نگارش این قطعه شد. “سمفونی شماره یک” در سی بمل ماژور برای بار اول در دسامبر ۱۹۰۸ و در شهر منچستر اجرا شد. این اثر به “هانس ریشتر” تقدیم شده و توسط خود او رهبری شده بود. ریشتر درباره ی این سمفونی چنین می گوید: ” آقایان! بگذارید اکنون بزرگترین سمفونی دوران معاصر را تمرین کنیم. سمفونی ای که توسط بزرگترین آهنگساز زمان ما نگاشته شده است”! این اثر با اشتیاق فراوان همراه بود و صدها اجرا از آن در انگلستان و سراسر جهان اعم از اروپا و آمریکا و استرالیا و روسیه به عمل آمد. برخی از ناشران موسیقی بر این باور بودند که سرعت پایین این سمفونی با آثار بتهوون قابل مقایسه است.
در سال ۱۹۱۰ “یک کنسرتوی ویلن در سی مینور” به اجرا در آمده و در سال ۱۹۱۱ با یک سمفونی دیگر همراه شد. کنسرتوی ویلن به “فریتس کرایسلر” تقدیم شده است.
اثر، جمله ای به اسپانیایی آمده که به معنی “اکنون روح… به اعلا می رسد” و احتمالا اشاره ی الگار به آلیس استوارت وورتلی، دختر نقاش معروفی بنام “میلیاس” است که از طرفداران موسیقیِ الگار بوده است. این کنسرتو کاری مشابه کنسرتوی “برامس” است، اگرچه که دارای ارکستراسیون بهتری می باشد. جریان آهسته ی آن دارای زیبایی چشمگیری است و آخرین قسمت آن شامل یک خصوصیت جادویی می باشد.
“سمفونی شماره دو” (Symphony No. 2 op 63) در می بمل ماژور با اینکه به هیچ عنوان در نگاه اول با موفقیتی مشابه سمفونی اول روبرو نشد، به احتمال زیاد عمیق ترین بیان سمفونیکِ الگار می باشد.
. ابتدای آن با جمله ای از “شلی” آغاز می گردد:”به ندرت، به ندرت می آیی تو ای روح زیبایی!”. این جمله بدین معناست که سمفونی الگار نه تنها در مورد لذت و زیبابی، بلکه درباره ی نایاب بودن این عواطف است. الگار این سمفونی را به روح پادشاه ادواردِ هفتم که تازه وفات یافته بود تقدیم می کند، اگرچه که این اثر چیزی وَرای سوگواری ملی برای شاه فقید می باشد. الگار به دوستانش اعتراف کرده بود که این قطعه تمام زندگانی وی بین سالهای ۱۹۰۹ تا ۱۹۱۱ را به گونه ای سمبلیک بیان کرده است.
بین ساخت اولین سمفونی و آغاز جنگ جهانی اول در ۱۹۱۴، تنها دو کار مهم از الگار به منثه ی ظهور رسید:
“آهنگسازان” (The Music Makers op. 69) قصیده ای برای کنترآلتو که بر اساس شعری از “آرتور اوشانسی” سروده شده بود، و یک سمفونی براساس شخصیت “فالستف”در نمایشنامه ی شکسپیر. “آهنگسازان” اثری شخصی است که بسیاری از قطعاتِ قبلی الگار را در خود تکرار می کند. این قطعه تأثیرات مثبت جامعه بر هنرمندِ خلاق را بیان کرده و از طرف دیگر به تنهایی و آسیب پذیری هنرمندان نیز اشاره می کند. الگار “فالستف” (Falstaff op. 68) را در میان بهترین آثار خود جای داده اگرچه که این اثر در میان اوراتوریوها و سمفونی های ناب او همواره نادیده گرفته می شود.
۱ نظر