مقدمه
از دیدگاه علم فیزیک، فرق اصوات موسیقایی با اصوات غیر موسیقایی، در طول موج آنهاست. هنگامی که ارتعاش صوت منظم باشد، دامنۀ موج و بسامد آن ثابت و منظم است و به گوش خوش می آید، اصوات موسیقایی غالباً از این نوعند، این امواج در زبان انگلیسی تن (tone) نامیده می شوند؛ ولی هنگامی که ارتعاش صوت نامنظم باشد و دامنه و بسامد موج دایماً بدون نظم و قاعدۀ خاصی تغییر کند، به گوش ناخوشایند است و اصوات غیرموسیقایی از این نوع هستند، این امواج در زبان انگلیسی نویز (Noise) نامیده می شوند.* فرهنگستان زبان و ادب فارسی در مقابل واژه پیچ (Pitch) و تن (Tone) اصطلاح فارسی نغمه را استفاده کرده که در سال های اخیر تا حد زیادی جای خود را در ادبیات موسیقی شناسی باز کرده است و در کتاب های موسیقی نیز بسیار دیده می شود که به جای صوت موسیقایی از واژه «نغمه» استفاده شده است. نوشته ای که پیش رو دارید، به نقد این واژه مصوب شده توسط فرهنگستان زبان و ادب فارسی می پردازد.
***
یکم: واژه «نغمه» در حیطه موسیقی ایرانی هم به معنی ملودی و آهنگ مورد استفاده بوده و هم نام گوشه هایی در ردیف ها است، معنی دقیقی ندارد و بیشتر یک واژه ادبی به شمار می رود تا یک اصطلاح علمی.
دوم: «تُن» فرنگی، دقیقاً به معنی«صدای موسیقایی» نیست، بلکه به معنی صدایی است که قابل شناسایی است، به عبارت دیگر «تُن» مفهوم عام تری از«صدای موسیقایی» دارد. «تُن» ها در شرایط خاصی (در یک سیستم) «موسیقایی» می شوند به این معنی که می توان با آنها موسیقی ساخت.
سوم: اگر تعریفِ «نغمه»، «صدای موسیقایی» باشد، لازم است که قبل از «نغمه»، «موسیقی» را تعریف کنیم، در حالیکه اول «تُن» یا «صدا» تعریف می شود و بعد «سیستم صدا ها» که با استناد به آن موسیقی قابل تعریف خواهد بود. (نک به جعفرزاده ۱۳۹۲ «موسیقی ایرانی» شناسی مقدمه سوم «صدا و موسیقی»)
چهارم: «موسیقی» در دوران معاصر مفهوم عامتری پیدا کرده است و هر نوع «صدا» می تواند مورد استفاده باشد. همچنان که «صداهای» بعضی از سازهای کوبه ای را هم نمی توان «نغمه» نامید.
بنابراین نگارنده بر این باورم که واژه «صدا» در یک متن موسیقایی، دقیق تر بیان کننده مفهوم «تُن» است و «سیستم صدا ها» را به «سیستم نغمه ها» ترجیح می دهم.
* لازم به ذکر است که اصوات بعضی از سازهای ارکستر سمفونیک نیز شامل صدا های غیر موسیقایی می شود، مانند سنج و تام تام.
۱ نظر