به بهانه ی برگزاری رویدادِ صدا، تهران، موسیقی
در تهران، رویدادی با عنوان «صدا، تهران، موسیقی» روی داد و پنج شب گوشهای شنوا را مهمان حجمی بزرگ از موسیقیای کرد که روزگاری به ندرت میشد در یک برنامه ی رسمی با هم شنید. این خود برای بذل توجه به یک پدیده ی موسیقای ی و تحلیل و بررسی آن کافی است چه رسد به این که فاصله اش با اتفاق قبلیِ همنوع، و کم و بیش از لحاظ کمیت هماندازه اش نیز دو سه ماه بیشتر نبوده باشد. فاصله ی زمانی نزدیک «فستیوال موسیقی معاصر تهران» و «رویداد موسیقی معاصر»ِ «صدا، تهران، موسیقی» (و البته یکی دو برنامه و کنسرت دیگر) پیش از آن که تنها حاصل فراوانی علاقه به یک نوع خاص از موسیقی باشد، که ممکن است باشد، پرده از چیزی زیر پوست جامعه ی موسیقی ما بر میدارد. و این امری است بسیار نیازمند تحلیل و نقد (۱).
صدا، تهران، موسیقی دو سویه ی در ظاهر متفاوت داشت که یکی چنان که خواهیم دید زیر مجموعه ی دیگری است. اولین روی چنین رویدادی وقتی دیده میشود که بدانیم این نتیجه ی تلاش چندین ساله ی یک نهاد فرهنگی-موسیقای ی خودگردان (گروه موسیقی یارآوا) است و آن را از این دیدگاه بررسی کنیم. اگر چنین کنیم خواهیم دید که مداومت بر اصول و روشها و گرایشهای یک گروه موسیقی، هر چه که باشد، بالاخره در همان راستا نتیجه خواهد داد.
از همین رو است که گروه ی همچون یارآوا، برگزار کننده ی رویداد، میتواند پنج روز پشت سر هم اجرای موسیقی زنده و غیر زنده را سامان بدهد، اطمینان آهنگسازانی گاه دیرجوش و سختباور و از سبک ها و گروه های مختلف را جلب کند و در نهایت با نظم و کیفیتی نسبتا قابل قبول به شنوندگان عرضه دارد. نتیجه رنگین کمانی از قطعات و آهنگسازهای مختلف، یک چندصدای ی بسیار رنگارنگ است که به ندرت ممکن است در یک برنامه (حتا فستیوال) کنار هم جمع شوند. نگاه ی کوتاه به فهرست برنامه ها نشان میدهد که کمتر نام شایان توجه ی، از آهنگسازان آن نوع موسیقی که فعلا برای سهولت و تا حدی با سهل انگاری همه را مدرن یا معاصر می نامیم، را می توان یافت که اثری از آنها در برنامه نباشد. و اگر هم چند نامی از بین نام ها غایباند به نظر میرسد بیشتر نتیجه ی محدودیت وقت برای پیش آمادگی رویداد است تا امتناعی حساب شده از یک یا هر دو سوی ماجرا. شگفت آور هم نیست، زیرا در برگه ی اول دفترچه ی راهنمای رویداد به قلم یکی از آهنگساز-نویسندگان عضو گروه یارآوا از راه ی دور درباره ی هدف این فستیوال یا رویداد چنین آمده است:
«موسیقی در ایران طی دو ده ه ی اخیر وارد مرحله ای از تاریخ خود شده که میتوان آن را دوره ی مدرنیته ی مستقل موسیقی معاصر ایران دانست. هدف از برگزاری سالانه ی این فستیوال، ایجاد فضای ی است برای معرفی آثار آهنگسازانی که در پیشبرد این راه، ارائه آثار موسیقی، تحقیقاتی و نقد هنری فعالیت می کنند.» (محسن میرمهدی مرداد ۱۳۹۵ برلین)
پی نوشت
۱- من خود نیز در این رویداد به عنوان سخنران شرکت داشتم. از این گذشته سالها در فضای این سبک ها و گونه های موسیقای ی به عنوان آهنگساز فعالیت کرده ام بنابراین چنین نقد و تحلیلی به درستی، نقد کارم و در حکم پرسش انتقادی از خودم نیز هست.
۱ نظر