نوازندگان و خوانندگان آنهم مرد در تعزیه و مرثیه خوانی شرکت می کردند، اگر ناصرالدین شاهی خواست اپرایی به سبک اپرای سلطنتی انگلستان در میدان بهارستان بسازد، ساخت اما با اعتراض معممین متعصب مذهبی قرار گرفت و بالاجبار اپراخانه به تعزیه خوانه تبدیل شد. بعد از گذشت زمانی هم پارکینگ مجلس سنا و… دیگر نمیدانم به چه فاجعه ای دچار شد!
بنا به گفته روح انگیز راهگانی در کتاب تاریخ موسیقی ایران، بخش عمده ای از رکود موسیقی را باید از بینش گروهی موسیقیدانان سنت پرست دانست که با تعصب خشک، مخالف تکامل و پویایی اند و هر نوآوری را در موسیقی ایرانی تخریب تلقی می کنند؛ آنها از هر گونه تحولی هراسانند و آنرا با این نگرش که موسیقی ایرانی تحریف شده و به انحراف کشیده می شود، نفی می کنند.
اکثر موسیقیدانان سنتی بویژه آنها که بدنبال بازار بودند، دنبال روی مخاطبینی هستند که با دیدگاه عقب مانده شان مطابقت داشته باشد؛ آنها به دنبال بازار جدید می گردند حتی جهانی اش می کنند… ناخود آگاه موسیقی ایرانی را به انحراف کشانده و به این طریق در طول تاریخ از تحول موسیقی ما جلوگیری می کنند.
آنچه مسلم است موسیقی صوفیانه و تداعی حزن و اندوه با افکار و نیازهای کنونی زمان و جامعه امروز در تناقص است و قابل عرضه در عصر تکنولوژی و پدیدهای غول پیکر صنعتی نیست.
ایرانی با نهضت تصوف در برابر متجاوزان بیگانه که موسیقی، رقص و سایر دلبستگی های هنری و فرهنگی او را حرام شمرده به پاخاست و در برابر تحریف به مقاومت و جنگ پرداخت و چارچوب قول و سماع یعنی لطیف ترین اشعار جسمی، زمینی و موسیقی و رقص را به خانقاها برد و آنجا رامرکز پر طپش هنر و فرهنگ ایرانی نمود و با این نهضت سیاسی و اجتماعی که زاده اندیشه متفکران و آزاد اندیشان بود، فرهنگ و موسیقی ایرانی را نجات بخشید اما در دنیای پر شتاب امروز با تاثیر اجتناب نا پذیر پیشرفت تکنولوژی بر آثار هنری، ادبی و سایر علوم نمی توان واپسگرا بود و به موسیقی سنتی و سماع اکتفا نمود.
یک ملت با حفظ مواریث تاریخی خود هویت پیدا می کند اما حفظ اصالت به این معنا نیست که از نوآفرینی چشم بپوشیم و خلاقیت ها را در چهار چوب سنن مستور نگاه داریم چرا که نوع آفرینی یکی از ویژگیهای جاودانه هنر است. باید اصالتهای موسیقی خویش را جستجو کنیم و زمینه نظری آنرا خوب بشناسیم و با تحقیق کافی آن را از حالت ابتدایی به موسیقی آزاد و نوین امروز ارتباط دهیم.
۱ نظر