نگرهی سکوت نقشدار
بهراستی نقش ایده یا نگره در آفرینش یک اثر موسیقایی کجاست؟ کدام پایهی موفقیت آثار هنری را نگرهشان میسازد؟ یا به بیانی دقیقتر رابطهی نگره و ارزش یک اثر چیست؟ یک پاسخ بزرگ آن است که تعیُّن نگره، کیفیت محقق شدنش یا چگونگی برابر ایستادنش تعیینکننده است. بحث دامنهدار و پیچیدهای است اما به هرروی این امری است که عیسا غفاری با آلبومهایش موجب میشود. نگرههای بیانیهوار در کار او هر شنوندهی آگاه را وامیدارد این پرسشها را بپرسد و به دنبال یافتن پاسخشان موسیقی را بکاود.
نگره این بار افزون بر آنچه از «ردیف نو» (۱) حمل شده، مسالهی زمان است و بیشتر از آن سکوت. هدف، آوردن سکوت و سرعت کم تکلم موسیقایی (۲) به یک موسیقی/هنرِ معمولا سکوتگریز و حتا سکوتهراس است. سرعت تکلم کم (که گاه اشتباها به کندی تمپو تعبیر میشود) را پیشتر در برخی سبکهای رادیویی به شکلی گسترده تجربه کردهایم اما سکوت به این معنی را کمتر. نگره بی آن که نامی مستقیم از سکوت بیاورد (متن دفترچه بازتابی از نگرهی اصلی را به دست میدهد) قصد میکند آن را تا جایگاه یک عنصر ساختاری بر کشد (مانند آغاز «تو نیستی»).
اما فقط همین. تا این مقام میآید و میایستد. همان میشود که در دیگر کارهای غفاری نیز میشد. نیت سترون میماند. نگره از تعین تمام بازمیایستد و فعلیت نهایی خویش را به زمانی نامعلوم موکول میکند. از همین روست که سکوت به عنوان تمایز موسیقی با عدم، تفکیکاش را با جاهای خالی حاصل از تکلم شمرده شمردهی موسیقی از دست میدهد و دوباره از امکانی که در نیم گامی قرار داشت پس مینشیند و فرومیافتد. فرصتی که فرارو بود و رخ مینمود، میگریزد و روی پنهان میکند. سرانجام در یکی دو جا همچون قطعهی «نوش» فروافتادن و پوشیدگی کامل میشود. پس جریان اثر تمام چرخی میزند و به روشهای مالوفِ رابطهی مادهی موسیقایی با زمان بازمیگردد. اینچنین، یا نگره و بیانیه باید از نو خود را با حقیقت کار هماهنگ سازند یا وارونش، اثر باید همتراز آنها شود.
۱- به هنگام انتشار ردیف نو در مروری مفصلتر با عنوان «بازکاوی ردیف» نگرههای آن آلبوم را نیز سنجیدهام.
۲- Low Ratio
***
گفتگوی هارمونیک
آلبوم «زمان» اثری از عیسی غفاری برای تار و همراهی سازهای ایرانی است. این آلبوم با هنرنمایی نوازندگانی همچون شیما شاه محمدی، سارا فطرس، عیسا غفاری و آوای زهره قلی پور در هفت آهنگ بیکلام تهیه شده است. نام قطعات: تو نیستی، زمان، تمام اوقات تلخ، نبودن تو، ما، به یاد تو و نوش است.
۱ نظر