در این آثار از آلات موسیقی بیشتر به عنوان وسیلهای کاربردی در مسائل فیزیک و آکوستیکی موسیقی بهرهبرداری میشد. عود به زعم فارابی سازی کارآمد به ویژه در مقام یک وسیلهی آزمایشی در قیاس با ساز تکصدایی اروپای سدههای میانه بود. فارابی صفحات بسیاری از کتاب مهم خود «موسیقی کبیر»(۱۸) را به بحث ارتباط اصوات اختصاص داده و در آن اشارات و ارجاعات بسیاری به ساز عود دارد و برای شرح سخنان خود همواره کوک ساز عود و نسبت و فاصلهی سیمهای آن را مرجع قرار داده است.(۱۹) به علاوه، نزد این دانشمندان سدههای میانه، موسیقیِ سازی در مقابل آوازی از جایگاه پایینتری برخوردار بود؛ دیدگاهی که محققان اروپایی سدههای میانه با آن آشنایی داشتند.
برای مثال فارابی معتقد بود نغماتی که به وسیلهی آلات موسیقی تولید میشوند، دارای مرتبهی نازلتری نسبت به اصوات تولید شده توسط صدای انسان هستند.(۲۰) در واقع فارابی تواناییهای موسیقایی را بر دو نوع تقسیم کرده است: نخست، اجرای دقیق فواصل درست موسیقی با صدای انسان و دومی نواختن آلات موسیقی. موسیقی سازی تنها تا جایی اهمیت مییابد که مقدمه، جواب و میانبرنامهها را بیاراید و همینطور در بیشترین کاربرد خود، به خواننده اجازهی استراحت دهد. این نگرش در مورد تقابل بین موسیقی سازی و آوازی به عنوان مؤلفههای اجرایی از زمان بربرهای سیـدی افنی وجود داشته و به طور کلی بسیار شایع است.
این که فارابی نظرات خود را در مورد ارزش کمتر موسیقی سازی چنین بیان میکند، عجیب به نظر میرسد چرا که سایر فیلسوفانی که در موسیقی رسالهای نگاشتهاند، از وی به عنوان نوازندهای چیرهدست و دارای مهارتهایی افسانهای در نوازندگی یاد کردهاند. برای نمونه داستانی معروف و در عین حال بدون منبع در مورد دیدار فارابی با خلیفه سیفالدوله وجود دارد. خلیفه او را به نواختن ساز فرا خواند.
هنگامی که وی شروع به نواختن کرد، در ابتدا شنواندگان را غرق خنده ساخت به شکلی که نمیتوانستند جلوی خندهشان را بگیرند. سپس قطعهای دیگر نواخت و آنان را به گریه انداخت. در نهایت ایشان را به خواب فرو برد.(۲۱) این داستان که مسلماً باید آن را زادهی خیال دانست، تداعیگر داستانهایی از اجداد نامی وی، افلاطون و ارسطو است اما گذشته از این، دیدگاه اعراب را نسبت به موسیقی نیز بیان میکند.
بر این اساس، مدهای مختلف موسیقی، در طول روز زمانهای ویژهای برای اجرا داشتند؛ همانند آنچه امروز دست کم در مراکش میتوان سراغ گرفت. همچنین با در نظر گرفتن تمامی رویکردهای معطوف به تأثیر موسیقی بر عواطف میتوان گفت موسیقی نزد این مؤلفان سدههای میانه جایگاه ویژهای داشته است.
پی نوشت
۱۸- ترجمه از:
R. d’Erlanger, in vols. I and II of La Musique arabe.
۱۹- همان، جلد ۱، ۱۶۵-۲۰۷
۲۰- همان، جلد ۱، صفحهی ۲۲
۲۱- M. Villoteau, Description historique, 848, n.
۲۲- ترجمه از:
R. d’Erlanger as the second part of vol. II of La Musique arabe, esp. pp. 105-245
۲۳- La Musique arabe, II, 234
۱ نظر