مقدمه:
نواحی مختلف ایران همانطور که از طبیعت متفاوت و مختص به خود برخوردارند، دارای زبان، فرهنگ، ساز و آواز و شعر و موسیقی مربوط به خود نیز می باشند. موسیقی نواحی مختلف معمولا تحت عنوان موسیقی مقامی شناخته می شوند که از موسیقی دستگاهی ما متمایز هستند و با زندگی و تاریخ مردم همان مناطق عجین شده اند. از جمله این نواحی تاریخی و بزرگ می توان به مازندران و از رپرتوار مقامی این خطه به ساز و آواز امیری اشاره کرد. در این پژوهش که به شیوه گذشته نگر بر اساس منابع و متون موجود صورت گرفته است، سعی بر آن شده تا خواننده آشنایی مختصر ولی مفیدی با موسیقی امیری مازندران هم از جنبه تاریخی و هم از جنبه موسیقایی پیدا کند.
کلمات کلیدی: امیری، مقام، امیرپازواری، عروض، اشعار هجایی، مازندران
چکیده:
موسیقی امیری مازندران نوعی موسیقی مقامی است که بر اساس سروده های امیر پازواری شاعر دوره صفوی با ملودی خاصی به صورت آواز خوانده و معمولا با لله وا همراهی می شود؛ در این نوشته سعی کردیم تاریخ مختصری از زندگی شیخ العجم امیر پازواری ذکر کنیم. در این پژوهش از نظر چند هنرمند محلی در مورد این موسیقی آگاه خواهیم شد. همچنین صاحب نظران مختلف در مورد وزن اشعار امیری نظرات مختلفی دارند. عده ای آن را عروضی و عده ای آن را هجایی می دانند. این موضوع را بررسی کرده ایم و سپس با استناد به آثار و نوشته های اساتید سعی کردیم امیری اصلی را با امیری که توسط سایر اساتید موسیقی در ردیف ها و آثارشان ذکر شده مقایسه کنیم.
آواز امیری یا امیر خوانی گونهای از آواز خوانی است که در استان مازندران رواج دارد. این گونه آواز از اشعار امیر پازواری شاعر دوره صفویه که به زبان مازندرانی گفته شدهاست استفاده میکند. به گفته لغت نامه دهخدا این اشعار بیشتر دو بیتی بوده و با عبارت «امیرگته» (امیر گفته) شروع و در اکثر مواقع به صورت سؤال و جواب شعری آورده میشوند.
امیر پازواری معروف به شیخالعجم و امیرالشعرا از شاعران مازندرانی دوران حکومت صفویان است که به زبان مازندرانی شعر میسرودهاست. یکی از روایاتی که در مورد اوست این مطلب است که او پس از تصرف مازندران به دست شاه عباس صفوی به وی پیوست و از شاه القابی دریافت کرد. اشعاری از او باقیمانده که بیشتر در مدح علی بن ابیطالب گفته شدهاست. امروزه اشعار او در قالب گونهای از آواز با نام آواز امیری یا امیر خوانی در بین مردم مازندران رواج دارد (پایگاه خبری تحلیلی مازندران)
در هیچیک از متون به جا مانده از سده ششم تا دوازدهم هجری نشانی از پازواری نیست. نخستین بار الکساندر خودزکو ایران شناس لهستانی در سال ۱۸۴۲ میلادی از او با نام شیخالعجم امیر پازواری نام برد و چند سروده از او را چاپ نمود. هچنین برنهارد درن خاورشناس روسی با همکاری میرزا محمد شفیع بارفروش در سن پترزبورگ مجموعهای با نام کنزالاسرار با ترجمه فارسی به چاپ رساند. در ایران نیز نخستین بار رضاقلی خان هدایت طبرستانی در نوشتههایش به پازواری اشاره کردهاست. (امیر پازواری یا مازندرانی، کدامیک؟ -علی ذبیحی و محمدرضا گودرزی)
هر ساله در استان مازندران جشنوارهای با مضمون این شاعر برگزار میگردد. اکنون به یاد این شاعر شیرین سخن یکی از میادین اصلی در شهر امیرکلا مجسمه یادبودی از امیر پازواری در این میدان نصب گردیدهاست.
خیرالنساء بیگم یا مهدعیا، ملکه همسر شاه محمد صفوی، چهارمین پادشاه صفوی و مادر شاه عباس یکم بود. وی در سال ۱۵۴۸ در بهشهر طبرستان بهدنیا آمد، پدر او میرعبدالله خان ثانی و مادرش فخرالنسا بیگم بود. خیرالنساء بیگم در سال ۱۵۶۲ با سلطان محمد میرزا، پسر ارشد شاه طهماسب یکم ازدواج کرد، دلیل این ازدواج بیشتر برای ارتباط بیشتر میان مرعشیان طبرستان با خاندان صفوی بود و امپراتوری صفوی از سال ۱۵۷۷ تا سال ۱۵۷۹ توسط او اداره میشد (امیر پازواری یا مازندرانی، کدامیک؟ -علی ذبیحی و محمدرضا گودرزی)
۱ نظر