راه نی: نوازنده در پی شور و حال موسیقی ایرانی
نوشته: پل
دِ باروس
برگردان پارسی: پژمان
اکبرزاده
بشنو از نی چون حکایت می کند
از جدایی ها شکایت می کند
از نیستان چون مرا ببریده اند
از نفیرم مرد و زن نالیده اند
حسین
عمومی که با پیراهن و شلواری سپید، چهار زانو روی فرشی در تالار مینی نشسته بود
آنرا خواند.
عمومی در سازی بادی به نام نی که به طور مورب در سمت راست دهان
خود قرار داده سرمستانه می دمد؛ نغمه های پرشور همچو دود در فضا رها می شوند. وی
هنرمندی مدعو در بخش موسیقی شناسی تطبیقی در دانشگاه واشینگتن است. گرچه دورهء
دوسالهء او (در دانشگاه) تقریبا به پایان رسیده ولی امشب نیز در تاون هال اجرایی
دیگر را ارائه می دهد.
وی که از نوآوران روی نی و یکی از برجسته ترین
نوازندگان نی در جهان است به تازگی خانه ای در سیاتل خریده و بنیاد مرکزی برای
اشاعهء شعر و موسیقی ایرانی را در آمریکای شمالی آغاز کرده است. عمومی هم به عنوان
نوازنده و هم به عنوان معمار دارای سوابق درخشانی است.
او در اصفهان – یکی
از دو مرکز موسیقی کلاسیک ایرانی – متولد شده است. مرکز دیگر، تهران است. عمومی که
اکنون شصت و یک سال دارد نزد حسن کسایی، بزرگترین نوازنده نی در جهان، آموزش دیده و
خود در هنرستان موسیقی ملی ایران نیز تدریس کرده است. همچنین در سال۱۹۷۲/۱۳۵۱ از
دانشگاه فلورانس در ایتالیا دکترای معماری دریافت کرده است.
در ۱۹۸۴/۱۳۶۳،
پس از انقلاب اسلامی، عمومی رهسپار پاریس شد. نه تنها به دلیل سیاست های
غیردوستانهء دولت ایران نسبت به موسیقی بلکه به دلیل مهیا بودن فرصت های بهتر
تحصیلی برای دو فرزندش در اروپا. در پاریس او در سوربن به تدریس پرداخت و و در
دفتری نیز به عنوان معمار به کار ادامه داد.
عمومی کارهای بسیاری را به ضبط
رسانده و اثر تازه منتشر شدهء او «سرمست: اجرای زنده در پاریس» است. وی همچنین در
موسیقی فیلم « آخرت شیرین» نوازندگی کرده است. وی در آغاز در سال ۱۹۸۷/۱۳۶۶ برای
تدریس به دانشگاه واشینگتن دعوت شد و در نهایت این دعوت را در سال ۲۰۰۳ زمانی که
فرزندانش بزرگ شده بودند پذیرفت.
وی هفتهء پیش در دفتر زیرزمینی اش در
ساختمان موسیقی دانشگاه، از آثارش و همچنین تصمیمات بزرگی که در زندگی اش گرفته سخن
گفت: «من معماری را فدای موسیقی کرده ام. شما می توانید از معماری پول بسیار بیشتری
نسبت به نی نوازی در بیاورید ولی همسرم می داند که هنگامی که نوازندگی می کنم شاد
هستم و این چیزی است که من برایش زندگی می کنم.»
گرچه او تصمیم گرفته
معماری را رها کند ولی باطناً هنوز یک طراح است. چند دهه پیش او یک مکانیسم کلیدی
به نی سوراخ باز سنتی افزود که به ساز امکان اجرای نت هایی را می دهد که پیش تر
توانایی اجرایشان را نداشت. این گونه تغییرات از سوی نوازندگان سنتی می تواند به
دیده تردید نگریسته شود لذا عمومی هم در آغاز از آن با استاد خود سخن نگفت.
او با لحنی آرام و با لهجه ای اندک فرانسوی از آن روزگار می گوید: «پس از
آنکه قطعه ای در رادیو اجرا کردم خواستار دیدار او {کسایی} شدم. من در تهران زندگی
می کردم و او در اصفهان. نخستین پرسشی که او پرسید این بود: «آن قطعه را چگونه
نواختی؟»
– می دانید، من یک کلید اضافه کرده ام.
– چرا به من نشانش
ندادی؟
– نگران {واکنش} شما بودم.
– نه ! به من نشانش بده.
«من آن
نی را در اتومبیل گذاشته بودم زیرا می دانستم سراغش را از من خواهد گرفت.»
سال ها بعد هنگامی که عمومی به معرفی نامه ای برای یکی از مسابقات موسیقی
ملل در پاریس نیاز داشت کسایی کار او را یک «گسترش» برای ساز نی نامید. عمومی می
گوید: «این یک تاییدیه بسیار مهم برای کاری که من انجام داده بودم بود.»
عمومی همچنین افزوده هایی برای کوک سازهای کوبه ای ایرانی همچون تمبک و دف
ابتکار کرده است. موسیقی کلاسیک ایرانی بر اساس هفت سیستم که دستگاه نامیده می شوند
سازماندهی شده است که درهر دستگاه ، یکصد و پنجاه انگاره ملودیک با حال و هواهای
گوناگون وجود دارد. اجرا کنندگان، نغمه ها و گام ها را به خاطر می سپارند ولی
واریاسیون های خود را بداهه نوازی می کنند.
نی سازی است با قابلیت زیاد در
ابراز عواطف. اصوات بم این ساز پرنفس و حتا کمی مخوف است – مناسب برای فیلم «آخرت
شیرین» – اصوات بالای آن تیزی و آرامش خاصی دارد. ایرانیان بر خلاف همسایگان ترک
خود که آنها نیز نی را به کار می برند، برای به صدا درآوردن اصوات بم، انتهای ساز
را مستقیماً در دهانشان قرار می دهند.
عمومی در ضمن اینکه این تکنیک را به
نمایش می گذارد، به نقاشی مقطعی چانه روی تخته اش اشاره دارد. می گوید: «هوا را با
زبانم کنترل می کنم.» وی توضیح می دهد که چگونه یک جمله را با چهار یا پنج حال و
هوای گوناگون اجرا می کند؛ از شاد و بشاش گرفته تا توفانی و آتشین. او به گونه ای
عمل می کند که همه چیز آسان به نظر می رسد ولی هیتر مارمن، یکی از بهترین شاگردان
او، می گوید تعدادی از نوازندگان هفته ها تلاش می کنند تا تنها صدایی از این ساز
دربیاورند،بسیار کمتر از یک عبارت مفهوم.
دانیل اتکینسون، یکی دیگر از
شاگردان عمومی می گوید: «این سازی برای آدم های کم دل و جرئت نیست.»
ولی
عمومی خاطر نشان ساخت که این آواز و نه نی است که در موسیقی کلاسیک ایران غالب است:
«مهمترین چیز مفهوم شعر است. حتا امروزه اگر بخواهید توجه مردم را جلب کنید با یک
خط شعر آغاز می کنید. تندیس های شاعرانی – رومی {مولوی}، سعدی، حافظ – در میادین
عمومی است و این بسیار عادی است.»
برای رومی، موسیقیِ نی همچو نماد زندگی
انسان بود که هنگام تولد از اصلش بریده شده است و می کوشد راه خود را برای بازگشت
{به ریشه اش} بیابد. عمومی می گوید «گرچه رومی و دیگر شاعران سده سیزده و چهاردهء
دوره کلاسیک به سنت اسلامی وفادار بودند {آنها از}این رموز صوفیانه به موسیقی به عنوان یک
وسیله برای رسیدن به یک درجه اعلای روحانی نگاه می کنند. هنگامی که فلسفه تان را از
مذهب جدا می کنید پیشرفت می کند؛ پرواز را آغاز می کند و رسیدن به خلسه. »
در کنسرت امشب برنامه شامل «جذبه عشق» از رومی، همچنین کارهای حافظ، سعدی و
فریدون مشیری، شاعر سده بیستم است.
در آغاز امسال، عمومی و یکی از
شاگردانش، بهروز علوی که یک مهندس است انجمن هفت دستگاه که یک انجمن غیرانتفاعی
برای اشاعه شعر و موسیقی کلاسیک ایران است را پایه گذاری کردند. این انجمن کلاس های
انفرادی و گروهی، سخنرانی و کارگاه های آموزشی برگزار می کند. عمومی همچنین در
حال تهیه یک دی.وی.دی برای توضیح دشواریهای موسیقی ایرانی بر اساس سنجش با معماری
ست؛ مانند سنجش فواصل موسیقی با ارتفاع ساختمان ها.
مرکز انجمن هفت دستگاه
در سیاتل است؛ جایی که حسین عمومی اخیرا خانه ای در منطقه میپل میف در نزدیکی سند
پوینت خریده است. وی می گوید: «طبیعت این شهر جداً افسانه ای است. من اکنون در
کاپیتول هیل زندگی می کنم و شما خانه کوچکی را می بینید که صاحب آن چندان ثروتمند
نیست ولی گل ها در جلوی ساختمان هستند. معماری تنها ساختمان نیست. محیط زیست هم
معماری است و فرهنگ مردم، معماری این شهر را می سازد.»
توجه: این مقاله
با حذف بخش های زیادی از آن و بدون ذکر ماخذ توسط خبرگزاری ایسنا مخابره شده که در
شماری از وب سایت های و نشریات پارسی زبان نیز انتشار یافته است. اشتباهات احتمالی
به عهده نویسنده روزنامه سیاتل تایمز است.
اصل این مقاله به زبان
انگلیسی:
The
way of the ney: Musician pursues passion for Persian music
By Paul de
Barros
۱ نظر