شاید بسیاری از انواع موسیقی آفریقایی برای ما قابل درک و یا حتی خوشآهنگ نباشد. البته جای تعجب نیست، زیرا هدف تولیدکنندگان آن هم خلق زیبایی نبوده است. موسیقیدانهای سنتی آفریقا برای لذت بردن، صداها را با یکدیگر ترکیب نمیکنند. هدف آنها بیان همهی جنبههای زندگی از طریق عنصر صداست.
آنها از طریق موسیقی، منحصراً طبیعت را تقلید نمیکنند، بلکه با به کارگیری صداهای طبیعی، از جمله زبان گفتاری، طبیعت را بازسازی و آن را به موسیقی تبدیل میکنند. شاید ظاهراً این موسیقی یکنواخت به نظر برسد، ولی هر صدایی معنی ویژهی خود را دارد. برای اینکه بتوان معنای موسیقی آفریقایی را درک کرد، باید به بررسی آن در متن زندگی آفریقایی پرداخت.
موسیقی در جوامع سنتی غالباً کاری به برآوردن نیازهای زندگی مدرن ندارد. به عبارت دیگر، در دنیای مدرن، رقابت فوقالعاده بالاست و موسیقی به عنوان یک حرفه، نمیتواند فرصت چندانی را برای اهل موسیقی فراهم آورد. در بعضی از جوامع، اصولاً موسیقی، شغل تلقی نمیشود و به همین دلیل، دچار محدودیتهای بیشتری هم میشود.
با توجه به وضعیت دنیای معاصر، موسیقی سنتی در تمام دنیا رو به زوال است، مگر اینکه آینده موسیقیدانها تضمین شود. این مسئله، بهویژه در موسیقی آفریقا که در آن موسیقی شکل مکتوب ندارد و سینه به سینه منتقل میشود، به شکل بارزتری مشاهده میگردد. این سخن بدین معنی نیست که موسیقی سنتی آفریقا را باید از تأثیر موسیقیهای کشورهای دیگر حفظ کرد. هنرمندان اصیل با اختلاط با فرهنگهای دیگر، میتوانند هنر متعالیتر، غنیتر و گستردهتری را ارائه کنند.
سازها و سبکها:
سازهایی که در اغلب کشورهای آفریقایی وجود دارند، بسیار شبیه سازهای سایر کشورها هستند در هر حال، فرهنگ هر کشور و ناحیهای، بر شکل و نحوهی نواختن سازها تأثیر میگذارد. برای مثال در مناطق جنگلی آفریقای غربی، طبل بیشتر از مناطق بیدرخت ساوانا در آفریقای جنوبی محبوبیت دارد. سازهای موسیقایی، پیوند نزدیک بین مجسمهسازی و موسیقی را نشان میدهند.
در موسیقی سراسر این قارهی بزرگ، همگونی خاصی احساس میشود، ولی البته تفاوتهای بین موسیقیهای نواحی و قبایل هم، آشکار است. فرهنگهای نگرو(Negro) در جنوب صحرا، تبادل موسیقایی زنده و پویایی با ساکنان بخش شمالی آفریقا دارند. همچنین نواحی وسیعی از آفریقا، دارای فرهنگهای مرزی است که ترکیبی از فرهنگ نگرو و جوامع آفریقایی شمال است.
بخش اعظم موسیقی آفریقا مبتنی بر کلام است و لذا پیوند بین زبان و موسیقی، چنان عمیق و دیرینه است که میتوان از کلام به عنوان سازی موسیقایی استفاده کرد.
ازآنجاکه موسیقی آفریقا بیان جنبههای گوناگون زندگی و سرشار از حس است، فرهنگهای مختلف با سبکهای موسیقایی گوناگون میتوانند روی موسیقی تأثیرات بسیار مهمی بگذارند.
در شرق آفریقا، فرهنگها پیچیده هستند و حول گلهداری دور میزنند. منطقه خوئی- سان(Khoi – San) در جنوب آفریقا، فرهنگ سادهای دارد که منحصراً مبتنی بر نمادهای گردآوری غذاست. مردم سواحل شمال غربی گله ندارند و به خاطر ساختار سیاسی پیچیدهای که در اثر حاکمیت اروپاییها پیدا کردهاند، بیشتر به نظامهای پادشاهی قدرتمند متکی بودهاند.
سواحل غربی آفریقا، یعنی سرزمین بین سرزمین خوئی- سان و بخش شمال غربی، فرهنگی متشکل از شرق آفریقا و شمال غربی آفریقا دارند. تعدادی از قبایل پیگمی (Pygmy) هنوز در انزوای نسبی و در جنگلها زندگی میکنند، اما بخش شمالی قاره تا حد زیادی تحتتأثیر فرهنگی موسیقایی اسلامی است.
با سپاس فراوان > منتظر قسمت بعدی هستم!
خیلی جالب بود …