ایمان وزیری پیش از این به عنوان آهنگسازی پیشرو، جوان و مرتبط با جریان معاصر آهنگسازی ایران به وسیله دو CD “کوارتت زهی” و “موسیقی مجلسی” به جامعه هنری معرفی شده بود. هر چند که قبل از آنهم به عنوان نوازنده تار در نواری که از آثار دکتر اسدالله حجازی بوسیله منتشر شده بود به عنوان همنواز شرکت داشت، اما در این اثر جدید با چهرهای کاملا متفاوت از این آهنگساز و نوازنده جوان روبرو میشویم که شاید برای کسانی که جریان آهنگسازی معاصر ایران را کمی جدی تر دنبال میکنند غافلگیرکننده باشد.
در ” تکنوازی تار” وزیری دست به بازسازی شیوه هایی از تار نوازی زده است که میتوان آنها را شیوههای مرسوم رادیو در دهههای ۳۰ و ۴۰ شمسی دانست. شیوههایی که با زیباشناسی امروز موسیقی ایرانی تطابق چندانی ندارد و به همین علت نیز در میان اجراهای در خور توجه کمتر نشانی از این شیوه های اجرایی به چشم میخورد .
از اولین زخمه هایی که بر تار میخورد میتوان به تلاش وزیری برای نزدیک شدن به این شیوه ها پی برد ، تلاشی که با موفقیت نیز همراه بوده است . همانطور که میدانیم بیشتر شنوندگان ، این روش ها را از رنگ صوت ویژه ای که سازها به دلیل استفاده از مقادیر خاصی از Reverb و Echo در آن میابند تشخیص میدهند . وزیری نیز در این اجرا بدون آنکه با وسایل الکترونیکی از Reverb و Echo زیاد استفاده کند سعی کرده صدادهی ساز را به گونه ای شکل دهد تا یاد آور آن روزهای گذشته باشد .
در این اجرا مانند اکثر اجراهای آن دوره تاکید نوازنده بر آوازها (قطعات با متر آزاد) است. قطعات ضربی هرچند در متن وجود دارند اما کارکرد اصلی را در انتقال مطلب به عهده ندارند. جمله پردازی در قطعات آوازی بسیار آزاد انجام گرفته و در اکثر اوقات برداشتی از گوشه یا تکه مورد نظر به نظر میرسد. حدود آزادی نوازنده از حفظ فواصل و تغییر بقیه عناصر موجود در ساختمان یک گوشه تا اجرای برداشتی نزدیک به ردیف در تغییر است .
انواع مختلفی از این نوع برخورد با اجرای آوازها را میتوان در اثر وزیری به خوبی مشاهده کرد . برای مثال اجرای “خارا” در قسمت شور ضمن آنکه تا حدودی شبیه “خارا” در ردیف است اما بسط متفاوتی دارد برای مثال میتوان به شروع جمله اول با ریز بدون تک روی شاهد شور که در اجراهای ردیف کمتر دیده میشود اشاره کرد. در همین بخش “جملاتی در اوج” ساختمانی آزاد تر دارد و به طور اخص آنرا مگر با در نظر گرفتن فواصل نمیتوان شبیه اجرا های ردیف دانست . متر و روابط زمانی میان عناصر آوازدر این اجراها بیشتر از همه ، با اجرا های استادان دوره قاجارمتفاوت است . شاید به دلیل همین تغییرات است که بیشتر استادانی که از شیوه های باقیمانده از دوره قاجار مطلع بودند این جریان را نوعی انحراف از آنچه به زعم آنان اجرای صحیح موسیقی ردیف بود میدانستند وهمینطور نزدیک شدن به بعضی از گونه های موسیقی مجلسی و گاه مطربی ، و با آن بویژه در دهه ۴۰ شمسی به مخالفت عملی و نظری برخاستند .
در این اجرا از لحظات اول با برخی علامات و مشخصه های ویژه موسیقی مجلسی برخورد میکنیم ، مانند استفاده مکرر از انواع مالش ها و ویبراتوهای افقی . برای مثال در ابتدای مقدمه به ویبره افقی روی درجه سوم شور و مکثی که پس از آن برای تشدید اثر این ویبره و هدایت طنین صدای ساز به طور دلخواه داده شده ، توجه کنید . این تکنیک جانشین تکیه سریع روی همین درجه در اجراهای ردیف شده است . همانطور که میبینیم این تغییر ضمن اینکه به دلیل مکث بعدی متر را به کلی دگرگون کرده است ، با تاکید بیش از حد و پررنگ نمودن ، کارکرد (فونکسیون) درجات مختلف دستگاه را نیز تغییر داده به گونه ای که نوعی ایست برروی درجه سوم ظاهر شده است که به طور طبیعی با آمدن جمله بعدی (البته با متر صحیح) به سمت شاهد حل میشود . اما با این شکل از اجرا این حل کمی دیرتر ظاهر میشود و نوعی ایست موقت را بوجود میاورد .
به
قسمتی از تارنوازی ایمان وزیری گوش کنید.
ازهمین دست میتوان به تفاوت دینامیک اجرا اشاره کرد که باز هم با اغراق به کار برده میشود . بازه تغییرات دینامیکی به طور کلی در موسیقی ایرانی خیلی وسیع نیست . اما در بعضی از شیوه های نوازندگی (با گرایش به موسیقی مجلسی) مانند اجرای دستگاه همایون در این CD تغییرات دینامیک به عنصر اصلی در بیان موسیقایی تبدیل میشوند . برای مثال رنگ همایون با آغازی که بی شباهت به نجوای درونی نیست ، میتواند نمونه خوبی از تفاوت در نگاه به تغییرات دینامیک باشد .
ایمان وزیری
اقتباس از آثار مختلف در این اثر حتی در آفرینش (چیدمان) یک قطعه باعث شده است که اثر هم از لحاظ شیوه اجرا و هم مطلب موسیقایی چندان یکدست و همگن نباشد و بخصوص در بعضی از قطعات که تحت عنوان “اقتباس از چند اجرای قدیمی” یا چیزی شبیه به آن مشخص شده است بیشتر مانند نوعی کولاژ مصنوعی جملات موسیقی به نظر برسد . این عدم همگنی حتی در صدادهی ساز که شاید یکی از یکدست ترین جنبه های موسیقی ارائه شده در این اثر است ، نیز مشاهده میشود برای مثال در بخش آخر (ماهور) مدام صدایی اضافی شبیه صدای سیمهای تشدید در سازی مانند سیتار به گوش میرسد که با توجه به ساختمان تار احتمالا باید حاصل یک اشکال فنی و چشمپوشی ناظر ضبط باشد . با در نظر گرفتن سابقه ایمان وزیری در ارائه مطالب موسیقایی همگن و منسجم در دست است ، این پراکندگی کمی عجیب به نظر میرسد .
به
قسمتی از تارنوازی ایمان وزیری گوش کنید.
مطالب گفته شده ما را به این نتیجه میرساند که اجرای حاضر را اگر تنها به عنوان بازسازی به منظور ادای دینی به گذشته یا بازگویی محفوظاتی که شاید حاملی دیگر نداشته باشند یا حرکتی موسیقی شناسانه به جهت بررسی عملی و فراهم آوردن ماده اولیه کار برای آنان که به اجراهای اصلی دسترسی ندارند ( یا شاید به عنوان بخشی از پایان نامه اتنوموزیکولوژی ایمان وزیری ) ، مورد ارزیابی قرار دهیم میتواند مورد اعتنا قرار گیرد . اما اگر به این اجرا به عنوان یک آفرینش هنری ودر محدوده هنر جدی بنگریم کمتر آنرا در خور توجه خواهیم یافت مگر برای ارائه مثالی در باره پارادوکس موسیقی ایرانی که همانا مسئله سنت و مدرنیسم باشد . با این دید و با مقایسه این اثر با آثار دیگر ایمان وزیری مشاهده میکنیم که چگونه دو قطب گذشته – حال بدون حل نهایی تضاد درونیشان در یک فرد گرد آمده اند . شاید این هم یکی از عجایبی باشد که تنها در دوران گذار از سنت به مدرنیته و در کشوری جهان سومی میتواند به وقوع بپیوندد .
به عنوان یک خواننده خیلی از آقای صداقت کیش متشکرم که چنین نقدهای پخته و بیطرفانه ای را در مورد آلبوم های منتشر شده ارائه می دهند و امید دارم که این رویه باب جدیدی را در عرصه نقد موسیقی به روی علاقه مندان باز نماید.
بسیار عالی.
شرابی بیخمارم بخش یارب که با وی هیچ دردسر نباشد
انسان بدون موسیقی ناقص است و عقب مانده ابتدایی
بررسی علمی کارهای استاد وزیری بسیار ارزنده است. شاید کار تک نوازی تار ایشان را بتوان بری دانستن ایشان از خود نمایی و تلاش جهت حفظ آثار پیشینیان در عین توانمندی ، نبوغ و خلاقیت دانست. سپاس.
ممنون از زحمات شما وکسانی که برایموسیقی سنتی ما زحمت میکشند
به نظر بنده همانطور که فرمودید این کار یک اقتباس زیباست که احتمالا با زیرکی و به صورت عمدحتی در ضبط ان تلاش شده تا چشممان را به دهه های قبل بروز کنیم، درود به شما و استاد ایمان وزیری