نگاهی به موسیقی تینـتینابلی آروو پارت با تأکید بر قطعه فورالینا
چهرۀ مذهبی موسیقی قرن بیستم، در یازده سپتامبر ۱۹۳۵ در کشوری چشم به جهان گشود که امروزه یکی از بی دین ترین مردمان جهان را دارد؛ کشوری که در آزادی های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و نیز در شاخصهای توسعه انسانی، امروزه بالاترین رده های جهانی را به خود اختصاص داده است: استونی (۱).
اما این کشور از آغاز دهه چهل (با اشغال نیروهای استالین) تا فروپاشی شوروی سابق در سال ۱۹۹۱، جزو اتحاد جماهیر شوروی بود و روزگار نوجوانی آروو ، تنها فرزند خانواده، در شرایطی سپری شد که خود، با عباراتی همچون قحطی موسیقی یا قحطی اطلاعات از آن یاد می کند.
آروو سه ساله بود که پدر و مادرش از هم جدا شدند و او با مادر و پدر ناتنی خود بزرگ شد. از همان سال های کودکی شروع به آموزش تئوری موسیقی، پیانو و ادبیات کرد. شاید بتوان ریشۀ هر آنچه امروز آروو پارت با آن شناخته می شود را در میان این گفته های او یافت:
«زمانیکه پسربچه ای بیش نبودم در اطراف خانه مان آواز می خواندم. پیانوی کهنه و غول پیکری هم در خانه داشتیم که اوضاعش چندان خوب نبود. هفت هشت ساله بودم که اولین درسهای پیانو را گرفتم. کلیدهای میانی پیانو شکسته و از کار افتاده بودند.
بنابراین من تنها با کلیدهای رجیسترهای بالا و پایین می توانستم بنوازم و بدین طریق من واقعیت را با فانتزی ترکیب نمودم. چندسال بعد یکبار سعی کردم کلیدهای میانی را درست کنم اما نشد. در همان زمانها آهنگهای زیادی روی همان پیانو ساخته بودم… (۲)»
پارت بعدها در مدرسه، ابوا، آواز و پرکاشن نیز آموخت و علارغم اینکه ساز اصلی او پیانو بود، در این زمینه ها نیز با ارکسترهای کوچکی همکاری می نمود.
تکنیک آهنگسازی او برای پیانو بواسطه بداهه پردازیهایش بسیار پیشرفت کرد و آهنگسازی برای او جدی تر شد بطوریکه در هفده سالگی قطعه ای برای پیانو نوشت و به یک مسابقه آهنگسازی فرستاد که مورد توجه قرار نگرفت. در نوزده سالگی به مدرسه موسیقی تالین (۳) رفت و در ۲۲ سالگی نیز وارد کنسرواتوار تالین شد که در آنجا خوش درخشید.
در کنار کسب تجربه های فراوان در موسیقی کلاسیک، مهندسی صدا نیز آموخت و در یک رادیوی محلی مشغول بکار شد. همچنین برای چند فیلم و تئاتر نیز موسیقی ساخت. آهنگسازی او در آن دوران عموماً شامل آثاری برای پیانو در قالب موسیقی نئوکلاسیک و تونال و با رویکردی سوسیال رئالیسم بودند (۴)
پی نوشت
۱- کشور استونی (Estonia) در شمال اروپا واقع شده و در نظرسنجی به عمل آمده در ژانویه سال ۲۰۰۵، بیش از ۷۰ درصد از مردم این کشور اعلام کردهاند که به هیچیک از ادیان باور ندارند. این نظرسنجی اروپایی نشان داد که تنها ۱۶ درصد از استونیاییها به خدا باور دارند که این پایینترین درصد در میان کشورهای اتحادیه اروپا است. (منبع: ویکی پدیا) همچنین نک.
۲- Elste, Martin. “An Interview with Arvo Pärt.” Fanfare 11 (4) (April 1988): 337-341
(نقل از ; ۲۰۱۲ : ۲ Kongwattananon)
۳- Tallinn؛ پایتخت استونی
۴- سوسیال رئالیسم یا رئالیسم سوسیالیستی (Socialist Realism) شاخه ای از رئالیسم است که در اتحاد جماهیر شوروی نضج یافت و رویکردی همراستا با جنبش های کارگری و کمونیسم داشت. در این مکتب، هنر واقعیت را مستقیماً منعکس می کند و تاریخ در آن، در شکلی هنری متجلی می شود. به همین دلیل، این مکتب، جایگاه مهمی در هنر شوروی داشته است. از مهمترین نظریه پردازان این نحله می توان از جرج لوکاچ، گئورگی پلخانوف و ارنست فیشر و در میان شخصیتهای هنری ماکسیم گورکی، شولوخوف و برتولت برشت را نام برد. (شمیسا ۱۳۹۱: ۳۲۰)
سپاس فراوان