دیلان به دنبال از میان برداشتن هر آنچیزیست که آن را رقابت غیر
انسانی، بهره کشی، و طبقه بندی و محدود سازی اجتماعی میداند. و بر اساس باور عمیقش
به پایان جهان و رستاخیز، انقلاب و دگرگونی را پیش بینی را میکند که خود به خود و
بدون علت و سببی ظاهری و مادی و تنها به یاری قدرتی ماورائی و خدایی انجام و جهان
را زیر و رو خواهد کرد.
اینکه جامعه بشری حاضر همراه با نهاد ها و
ارزشهایش نه تنها باید مورد انتقاد قرار گیرد، و حتی به عنوان مفهومی واپس گرا رد
شود، بلکه باید از آن گریخت، و این اصلی ترین پیام دیلان است.
فرار از
جامعه، از زندگی اجتماعی و فردیش، ارزش هایش، تاریخش، سنت و هنجارها یش و هر آنچه
بشری و جامعه ای است. ولی راه های فرار و گریز هر فرد هم محدود است : یکی مانند
Hollis Brown می تواند زن گرسنه و پنج فرزندش را به قتل برساند و پس آن خود را بکشد
و سر انجام بگوید “جایی در دور دست / هفت انسان دیگر متولد خواهند شد” (Ballad Of
Hollis Brown) و دیگری به دنبال Mr. Tambourine Man در میان ماریجوانا، LSD، و دیگر
مخدر ها “در زیر آسمانی از الماس برقصد” .
دیلان آرزوی تغییری را داشت که
انسان و جهانش را دگرگون کند.
او آخر الزمانی را نوید می داد که در آن :
| The line is drawn | خط کشیده شده |
| The curse is cast | نفرین و مصیبت محو شده |
| The slow one now will | کسی که امروز کند کم توان است |
| Later be fast | فرد ا یی نیرو مند خواهد بود |
| As the present now | و هر آنچه اکنون است |
| Will later be past | به گذشته خواهد پیوست |
| The order is rapidly fadin’ | فرمان و دستور به زودی می پژمرد |
| And the first one now | و اولین آن در این زمان |
| Will later be last | آخرین آن خواهد بود |
| For the times they are a-changin’ | در زمانی که هنگامه تغییر خواهد بود |
این تکه شعرهای دیلان، به روشنی آرمانشهر پس از آخر
الزمان دیلان را تصویر میکند، با فرا رفتن فرو دستان و بر افتادن قدرتمندان معمول
آن.
در ترانه های دیگری مانند Its All Over Now Baby Blue و یا A Hard Rain’s Gonno Fall هجوم و سر در گمی رستاخیز تصویر می شود.
| Thru the mad mystic hammering of the wild ripping hail |
| در میان ضربه های اسرار آمیز و دیوانه وار تگرگ وحشی |
| The sky cracked its poems in naked wonder. |
| آسمان شعرش را در شگفتی ناب و برهنه شکافت |
| That the clanging of the church bells blew far into the breeze. |
| و صدای ناقوس کلیسا تا دور دست در میان نسیم ها وزید |
| Leaving only the bells of lightning and its thunder. |
| و تنها درخشش جرقه ناقوس هاورعدشان را باقی گذاشت |
| Striking for the gentle, striking the for kind, |
| و (زنگها) می تپیدند برای (قلبهای) آرام، می تپیدند برای ( قلب های)مهربان |
| Striking for the guardians and protectors of the mind. |
| می تپید برای نگه بانان و محافظان روح |
| An’ the unpawned painter behind beyond his rightful time. |
| و آنگاه نقاشی به گرو نرفته در پس و ورای زمان راستینش ظاهر شد |
| An’ we gazed upon the chimes of freedom flashing. |
| و ما خیره شدیم به تلا لو ساز های آزادی |
در Lay Down Your Weary Tune میگوید:
| Struck by sounds before the sun, | پیش از بر آمدن آفتاب صداها تکانم دادند |
| I knew the night had gone, | و فهمیدم که شب سپری شده |
| The morning breeze like a bugle blew | و نسیم صبح مانند دمیدن شیپور |
| Against the drums of dawn. | به سوی طبل های طلوع خورشید می وزید |
| T he ocean wild like an organ played | اقیانوس وحشی مانند پیکری جست و خیز می کرد |
| The seaweed’s wove its strands, | که خزه ها مو هایش را بافته بودند |
| The crashin’ waves like cymbals clashed | بر خورد موجها به صخره ها و ماسه ها |
| Against the rocks and sands. | صدای نواختن سنجی را می داد |
| I stood unwound beneath the skies | و من، رها از درد و زخم زیر آسمان ایستادم |
| And clouds unbound by laws, | و ابرها، رها از هر قانون و دستوری |
| The cryin’ rain like a trumpet sang | و ناله باران مانند صدای ترومپتی بود |
| And asked for no applause. | که برای تشویق و فریادی نواخته نمی شد |













۱ نظر