گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

گزارش جلسه یازدهم «کارگاه آشنایی با نقد موسیقی» (۳)

چنین دیدگاهی باعث شده است که نگاه نشانه‌شناسی موسیقی به ساختارگرایی معطوف باشد. از سوی دیگر اگر دیدگاه پیرس سرلوحه‌ی کار قرار گیرد تفکیک میان نشانه به مثابه شمایل (Icon) یا نمایه (Index) نکاتی دارد که به کار نشانه‌شناسی موسیقی می‌آید.

«در نشانه‌های شمایلی رابطه‌ی نشانه و موضوعش مبنتی بر تشابه است. […] مانند کاربرد صداهای واقعی در موسیقی» (سجودی ۱۳۸۷: ۳۱) یا استفاده از یک ساختار موسیقی ساخته شده و ضبط شده به همان شکل درون قطعه‌ی دیگر.

«نشانه‌های نمایه‌ای دلبخواهی نیستند بلکه مستقیما به طریقی (فیزیکی یا علی) به موضوعشان وابسته‌اند.» (همان‌جا) که یک معادل موسیقایی‌اش می‌تواند تقلید صداهای غیرموسیقایی در موسیقی باشد.

آنچه در گرایش‌هایی از نشانه‌شناسی (که در اینجا به‌طور مقدماتی مورد بحث است) مدل تحلیل ارتباطات موسیقایی است در نمودار زیر که ترجمه‌ی فارسی «مسعود کوثری» (کوثری ۱۳۸۲: ۱۹) از مدل «فیلیپ تگ» در (Tagg 1999) است به روشنی می‌توان دید:

براساس این مدل، نقد (یا تحلیل) نشانه‌شناسیک موسیقی می‌تواند روی مطالعه‌ی واکنش‌ها، تفکیک نشانه‌های موسیقایی و سازوکارهای دلالت، تداخل‌ها و نقص‌ها تمرکز کند. امری که مطالعات نشانه‌شناسانه با رنگ و بوی مطالعات اجتماعی و معطوف به موسیقی مردم‌پسند بیشتر به آن می‌پردازند. یا بر تجزیه و تحلیل آثار منفرد و خودبسنده به شکل ساختارهایی قابل تحلیل متمرکز شود، چنان‌که ساختارگرایان انجام می‌دهند.

برای هر دو مورد لازم است که به تفکیک قابل قبولی در میان نشانه‌ها دست بزنیم و نیز نظام نشانه‌های موسیقی نیز با دقت بیشتری بررسی شود.

این نکته به‌ویژه بسیار اهمیت دارد که بدانیم؛ لزوماً هر نظامی از نشانه‌ها شبیه نظام نشانه‌های زبانی عمل نمی‌کند (در همه‌ی ابعاد ممکن می‌توان این موضوع را تعمیم داد).

در ضمن جدا از بعضی سازوکارهای مشابه که میان فرهنگ‌های موسیقایی مختلف ممکن است مشابه باشد، احتمال دارد هر فرهنگ موسیقایی هم نشانه‌ها و روابط مختص به خودش را داشته باشد که نقد نشانه‌شناسانه‌ی موسیقی هم بر آن متکی است و هم می‌تواند به مطالعه‌ی آن کمک کند.

برای آنکه با یک نمونه از مطالعات انجام شده آشنا شویم جدول گونه‌شناسی نشانه‌های موسیقایی فیلیپ تگ (۱۹۹۹: ۲۳) مثال خوبی است:

در ایران و درباره‌ی موسیقی ایرانی (اعم از گونه‌های کلاسیک و غیرکلاسیک) به ندرت مطالعاتی از این دست انجام شده، به همین دلیل بستر مناسبی برای این نوع نقد (یا تحلیل) در دست نیست. شاید به همین علت باشد که نقد یا تحلیل نشانه‌شناسی موسیقی در میان نوشتارهای موسیقایی فارسی بسیار اندک بوده است.

با این حال نمونه‌هایی از آن را در کارهای متاخر «علیرضا فلسفی» و «پویا سرایی» (مثلاً: واخوان: بازخوانش امر قدسی (۱۳۸۸)) می‌توان دید.

آروین صداقت کیش

آروین صداقت کیش

متولد ۱۳۵۳ تهران
منتقد و محقق موسیقی

۱ نظر

بیشتر بحث شده است