پورقناد: شما در آهنگسازان موسیقی ایرانی به چه کسانی علاقه دارید؟
کریمی: من آثار آقای حسین علیزاده را خیلی علاقه دارم و کنسرتهایی هم در وین برایشان با همسرم (خسرو جعفرزاده) برگزار کردیم و شاید اولین کسی بود که در وین سه تار زد. در کنسرتش من فهمیدم که یک سه تار چطور میتواند پیانو سیسیمو و فورته سیسیمو داشته باشد، به خصوص علیزاده با آن دست های بزرگ… چگونه انسان را محو میکند. کار ارکستری بزرگش را هم وقتی با یک ارکستر ۵۰ – ۶۰ نفره به اتریش آمد شنیدم… کارهای بزرگ و کوچک زیادی انجام داده. بعد از علیزاده آثار حمید متبسم را هم آن زمان شنیدم و لذت بردم.
پورقناد: قطعه ایرانی برای پیانو و فلوت شنیدید؟
کریمی: تنها قطعه ای که من شنیدم (البته مربوط به گذشته است و شاید بعد از آن قطعات زیادی نوشته شده باشد) “چهار مضراب” بود برای فلوت و پیانو که ساخته حسین ناصحی بود که من این قطعه را دارم و بارها اجرا کرده ام. این قطعه بسیار زیباست و من قصد دارم آن را با یک پیانیست ژاپنی ضبط کنم.
فتحی: دوست دارید این کارها را ضبط کنید؟
پورساعی: بله، البته بیشتر علاقه داریم کارهای پیاتزولا را ضبط کنیم.
پورقناد: فکر کنم آقای رضا ناژفر هم این آثار را سی دی کردند.
کریمی: بله، بسیار هم عالی نواختند. من سال گذشته مسئول اجرای یک کنسرت بودم در وین که برای ایرانیان موسیقیدان بود و من با اولین فلوتیستی که تماس گرفتم رضا ناژفر بود.
این نوازنده یک قطعه هم با نامی ایرانی ساخته که انتشارات “لودوک” در فرانسه که یکی از معتبرترین انتشارات های موسیقی کلاسیک است آن را منتشر کرده و باعث افتخار ایرانیان است این اتفاق!
پورقناد: با آقای کوشیار شاهرودی هم آشنا هستید؟
کریمی: کوشیار شاهرودی را از قدیم میشناسم که هم فلوتیست بسیار خوبی است و هم پیکولیست خوبی. کوشیار یکی از بهترین نوازندگان ایرانی در دنیاست.
فتحی: آقای پورساعی شما با چه سازهایی هم نوازی داشته اید؟
پورساعی: سالها پیش تجربه ناموفقی در مورد همنوازی با فلوت داشتم ولی با سازهایی مثل ویولون، ویولنسل، پن فلوت و … کار کرده ام ولی از بیشتر سازها در کار آهنگسازی استفاده کردم و ماهیت و کاراکتر آنها را به خوبی میشناسم.
پورقناد: دوست دارید برای گیتار و فلوت هم چیزی بسازید؟
پورساعی: چراکه نه حتما! منتها باید چیزی که ساخته میشود حتما خیلی خوب باشد، من خیلی اهل مدرنیسم افراطی نیستم ولی قطعه ای که باید در زمان حال نوشته میشود نباید مثل موسیقی باروک باشد و باید مدرن باشد، قطعه مدرن هم نمیشود بودن وجود ایده ساخت و خیلی باید روی آن کار کرد که چه هارمونی ای داشته باشد و حجم مناسبی داشته باشد… بله، حتما دوست دارم یک قطعه به خانم کریمی تقدیم کنم.
فتحی: برای کلاس موزیک کینزولوژی، امسال چه برنامه ای دارید؟
کریمی: برای این کلاس می بینم که در سال گذشته چه کسانی بوده اند و اگر تعداد زیادی در سال گذشته بودند، کلاس را به دو گروه تقسیم می کنم و پیش میروم. همانطور که در اروپا این سیستم را تدریس میکنم، میتوانم نوع تدریس را در همان آن، تغییر دهم، طوری که برای همه جالب باشد.
فتحی: این دوره شامل چه مواردی هست؟
کریمی: ممکن است در مورد نقطه هایی صحبت کنم که با لمس آنها انرژیک میشویم و یا در مورد اینکه نزدیک بودن این نقطه های به انگشتان چه انرژی هایی را میتواند داشته باشد و تکنیک نفس با هر شخص از طریق فهمیدن ماه و سال تولد او که با هر شخص جدا گانه کار میکنم؛ این کار باعث میشود که یک گیتاریست وقتی در قسمت سختی، نفسش را حبس میکند، فقط با استخوانش کار میکند نه با صدای ساز.
۱ نظر