آقای شریفیان، ضبط ارمیا و اجرای صحنه آن مربوط به زمانی است که تازه آقای رهبری از ارکستر سمفونیک رفته بودند و ظاهرا وقتی نوازندگان ارکستر سمفونیک برای اجرای این قطعه جمع شدند، یک برنامه ریزی جدیدی شکل گرفته بوده آن هم متاسفانه ادامه پیدا نکرد و با ورود آقای شهرداد روحانی دوباره سیستم کاری ارکستر تغییر کرد. لطفا در مورد این مقطع زمانی توضیح بفرمایید و بگویید چه برنامه هایی داشت ارکستر سمفونیک.
من زمانی که آقای رهبری حضور داشتند من در حال نوشتن این اثر بودم و یک یا دو ماه پس از رفتن ایشان این اثر آماده شد و قرار بود با توافقی که بین من و بنیاد رودکی پیش آمده بود، این اثر با ارکستر سمفونیک اجرا شود. معمولا کارهای من سخت هستند و همیشه هم زمان ها کم است و نظم خاصی هم معمولا وجود ندارد در بنیاد رودکی، من تصمیم گرفته بودم خودم قبل از اجرا شروع به کار با نوازندگان محلی و ارکستر سمفونیک کنم ولی چون زمان کم بود با دوستم آقای الیف دعوت کرده بودم از بلغارستان که بیایند و با ارکستر کار کنند همزمان با کار من با نوازندگان محلی. ولی طبق معمول همیشه ناهماهنگی هایی است و تغییر مدیریت در بنیاد رودکی باعث شد که نتوانند برای ایشان در موقع مقرر ویزا بگیرند؛ اوضاع طوری شد که ارکستر آماده نشسته بود و کسی نبود که ارکستر را هدایت کند. بالاخره مجبور شدم به مدت یک هفته خودم کار را رهبری کنم و در هفته بعدی که نزدیک به روزهای اجرا بودیم آقای الیف با پیگیری های من آمدند و دو یا سه تمرین کردند و کنسرت دادند؛ این پیگیری ها به خاطر تعهد اخلاقی من بود به ایشان با اینکه قبل از ورود ایشان هم کار تقریبا آماده بود.
البته این را هم باید بگویم که آن زمان بحث هایی وجود داشت که با مدیریت وزارت ارشاد در آذربایجان غربی همکاری های بین المللی برای اجرای این اثر در کشورهای همجوار مانند عراق و ترکیه و آذربایجان و ضبط آن ولی با تغییرات مدیریتی که انجام گرفت و بازنشست شدن آقای کریمی این برنامه ها به اجرا نرسید و به همان کنسرت تالار وحدت ختم شد.
به عنوان آخرین سئوال می خواستم بپرسم که آینده ارکستر سمفونیک را چگونه پیش بینی می کنید؟ آیا فکر می کنید به زودی ارکستر سمفونیک تهران دارای یک اساسنامه و ساختار محکم قانونی خواند شد؟
به طور خلاصه با توجه به آشنایی من با چند دهه کار اداری این ارکستر، باید بگویم؛ تا وقتی ما در همه امور رو به پیشرفت بودیم موسیقی سمفونیک ما هم پیشرفت خواهد کرد، یعنی وزارت بهداشت ما، وزارت علوم، وزارت آموزش پرورش و… اگر اینها به سرانجام برسند بدون شک به صورت طبیعی این ارکستر هم روند پیشرفت را طی خواهد کرد. مشکل ما این بوده و هست که شما تعریف مشخصی در مسائل ندارید، کار ارکستر هدفمند نیست؛ هیچوقت کسی نیامده بگوید که ما می خواهیم کار ارکستر طوری باشد که به طور مثال ارکستر دو سال دیگر یا پنج سال دیگر در این سطح باشد. تا ما هدف نداشته باشیم ابزار آن را هم نمی توانیم وجود داشته باشد و باری به هر جهت می شود. از طرف دیگر مدیریت های ناپایدار داریم. تا مدیری بعد از مدتی می فهمد که چه کار باید کرد، مدیر بعدی می آید و از صفر شروع می کند. به گمان من مدیران هم ترجیح می دهند، فضا آرام باشد، انتقادی نباشد، لِک و لِکی بکنند و باری به هر جهت و در آرامش، در جایگاه مدیریت شان باشند، حالا در چه سطحی، چندان مهم نیست!
۱ نظر