گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

درباره جلیل شهناز: پنجه طلایى تار (۴)

بخش عمده اى از این لحن و بیان فردى که در بعضى متون از آن با واژه غیر دقیق «سبک» (به معنى “Style”) تعبیر مى شود، در سالهاى نوازندگى در رادیو اصفهان و رادیو تهران شکل گرفته؛ و تفاوت عمیق فضاى استودیوها و روبرویى با میکروفون، با فضاى محافل و مجالس که مخصوص اجراى زنده موسیقى بود، مطلبى نیست که بتوان در هنر شهناز نادیده گرفت. تأثیر پذیرى نوازندگانى چون مرتضى محجوبى، احمد عبادى و جلیل شهناز از فضاهاى استودیویى و تغییراتى که این هنرمندان در نحوه نوازندگى (وگاه تا مرحله دستکارى در ظرایف ساختمانى سازشان، همچون عبادى) و نحوه تلقى شان از موسیقى پذیرفتند، بى شک در شکل گیرى نهایى و معرفى آنها به مخاطبان میلیونى بسیار مؤثر بوده است.

اکنون، صاحب نظران، سازشهناز را با اولین طنین مضراب هایش به خوبى مى شناسند و تشخیص مى دهند: ریزهاى متنوع، تک هاى خوش آهنگ و مؤثر، حصول صداى زنگدار و پخته و روشن، صدادهى متنوع با استفاده از جابه جایى وضعیت مضراب روى انگشت اشاره، ویبراسیون هاى ظریف با فشار روى سیم گیر تار، پرده بندى صحیح و کوک دقیقى که تمیزترین صدا را به گوش برساند، پرهیز از شلوغ زدن و ناخوانازدن، گلچین کردن شگردهاى قدیمى مضراب و پنجه کارى و گاه کنده کارى هاى پرتنوع از قدیم وجدید، استفاده از لرزش هاى خفیف کاسه و چرخش دسته ساز نسبت به میکروفون، و ده ها و ده ها فوت و فن استادکارانه، هنر جلیل شهناز را معرفى مى کند.

در این مجموعه هنرى، محفوظات عالى او از قطعات قدیمى و ردیف هاى مجلسى، وزن شناسى، مهارت کم نظیر درجواب آواز و گهگاه، خلق کوک تازه اى مثل چهارگاه فا ( که کمتر کسى قادر به نواختن در این کوک است و اکثراً ترجیح مى دهند چهارگاه دو یا حداکثر چهارگاه (را بنوازند) و همچنین تسلط به ضربى نوازى را باید در شمار امتیازهاى او قرار داد. مجموعه این فنون و زیباشناسى خاص نوازندگى این ویرتوئوز تمام عیار در آمیخته با احساسات و تأثرات قلبى او، مجموعه اى را مى سازد که انحصاراً در تملک استاد جلیل شهناز است و تاکنون همتایى برایش ندیده ایم. اهمیت شهناز هنگامى روشن مى شود که بدانیم در آن زمان، نوازندگان قدر قدرتى از نسل گذشته و نوازندگان شیرین پنجه اى از همدوره هاى او ـ نظیر زنده یاد لطف الله مجد و آقاى فرهنگ شریف ـ با کمى اختلاف سن با او، در اوج محبوبیت بودند و رسیدن به این حد کار ساده اى نبود.

گنجینه پنهان هنر شهناز، در نواختن سه تار و تنبک و سنتور و آشنایى به ادبیات منظوم و تک بیت هاى زیبا نیز خود را نشان مى دهد و درک خلاقیت او در حضور خود او ، موهبتى است که متأسفانه براى هر کسى دست نمى دهد. تأثیر هنر او را در بسیارى از جمله بندى هاى آوازى محمدرضا شجریان و پاره اى از مضرب هاى دلنشین محمدرضا لطفى آشکارا مى توان شنید و تأثیر غیر آشکار او در تار نوازى چهل سال گذشته چنان است که تاربدون شهناز، قابل تصور نیست. وى تواناترین نوازنده از استادان هم نسل خود است و با عبور از فراسوى مرزهاى درونى موسیقى، به جایى رسیده است که رسیدن به آن براى ما اگر نه غیر ممکن، بلکه معیار و آرمان مى تواند باشد.

* این مقاله ابتدا در مجموعه «مهرگان» و در جشن نامه مشاهیر معاصر ایران؛ زیر نظر محسن شهرنازدار تهیه و منتشر شده است. پروژه مهرگان که در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی ، در موسسه فرهنگی- مطبوعاتی ایران به انجام رسید؛ به معرفی نخبگان ایرانی متولد ۱۲۹۰ تا ۱۳۳۰ خورشیدی می پرداخت. بخشی از این پروژه در قالب کتاب منتشر شده است.

علیرضا میرعلینقی

علیرضا میرعلی نقی

علیرضا میرعلینقی متولد ۱۳۴۵ در تهران
روزنامه‌نگار، پژوهشگر موسیقی و منتقد هنری

۱ نظر

بیشتر بحث شده است