در موردی دیگر انواع وزن به برابر (Equal) نیمه برابر (Mediated Unequal) و نابرابر (Unequal) به ترتیب برای وزن هایی با ضرب های مساوی و متقارن مانند دو ضربی، وزن هایی با ضرب های مساوی و نیمه متقارن مانند سه ضربی و وزن هایی با ضرب های مساوی و کاملاً نامتقارن مانند پنج ضربی (Hasty 1997: 145). دسته بندی زاکس هم از ریتم ها با عنوان ریتم های تقسیم پذیر و ریتم های جمع پذیر وجود دارد (زاکس ۱۳۹۲: ۵۰- ۵۱).
در کتاب «مبانی نظری موسیقی کلاسیک» تقسیم بندی دیگری به چشم می خورد به این صورت: انواع میزان ۱- از نظر تعداد ضرب: معرفی دو تا چهار ضربی و اشاره به تعداد بیشتر ضرب ها در وزن های لنگ بدون بیان اعدادی مشخص از تعداد ضرب بیشتر ۲- از نظر ترکیب: معرفی وزن های ساده و ترکیبی (معیار تقسیم ضرب) به عنوان وزن هایی غیر مختلط (تک میزان ها؟) و وزن های لنگ به عنوان وزن های مختلط که از ترکیب دو یا چند وزن ساده و یا ترکیبی پدید می آیند ۳- از نظر چگونگی تقسیم ضرب: ساده و ترکیبی ۴- میزان های تام و ناقص: معرفی وزنی که با ضرب پائین آغاز می شود به عنوان «میزان تام» و وزن هایی که با ضرب بالا آغاز می شود به عنوان «میزان ناقص» (فارسانی ۱۳۹۰: ۳۰۴-۳۱۴).
دراین جا با توجه به روش دسته بندی معمول که در بالا بیان شد به تحلیل چند نمونه وزن می پردازم. از آنجا که در موسیقی موزون֯ وزن را با میزان نما، به عنوان نشانه ی وزن، نشان می دهند بنابراین ما از روی میزان نما به تعلق آن وزن به دسته ای خاص پی می بریم. مثال: اگر وزن سه ضربی، دوتایی (ساده) و هر ضرب آن یک سیاه بخواهیم؟ جواب میزان نمای «سه: چهار» است. معکوس این حالت چنین است میزان نمای «دوازده: هشت» به چه معنا است؟ جواب ۱- وزن چهارضربی ۲- سه تایی (ترکیبی) ۳- هر ضرب آن یک سیاه نقطه دار است. اگر هفت ضربی، وزن لنگ ، هر ضرب یک چنگ بخواهیم؟ پاسخ میزان نمای «هفت: هشت» است. میزان نمای «بیست و یک: شانزده» به چه معنا است؟ جواب ۱- هفت ضربی ۲- لنگِ ترکیبی ۳- هر ضرب یک چنگ نقطه دار (پورتراب ۱۳۷۴: ۲۸- ۳۷).
همانگونه که مشاهده می شود این دسته بندی ها مغشوش و چندپاره به نظر می رسند و شروط دسته بندی علمی را رعایت نکرده اند. دلایل این امر به شرح زیر است: اول اینکه در بسیاری از این دسته بندی ها وزن مترادف میزان فرض شده است در حالی که وزن مقوله ای متفاوت از میزان است. بنابراین عنوان میزان های ساده- ترکیبی- لنگ خالی از ایراد نیست. نشان دهنده ی تفاوت دو مقوله ی وزن و میزان این است که دومی که در نگارش موسیقی های موزون (متریک) کاربرد دارد در نگارش موسیقی های با وزن آزاد (Ametric) موضوعیتی ندارد. اگرچه مفهوم میزان در موسیقی موزون֯ ، همانند مفهوم سرعت، پیوند عمیقی با مفهوم وزن، اما وزن معین (ثابت یا متغیر)، دارد ولی مفهوم میزان مفهومی است که از مفهوم قبلی اخذ شده و در مفهوم اول مندرج است، خلط مفهوم میزان با وزن، آن هم فقط در شکل تعریف شده ی پیش فرض (Default) یعنی ضرب اول قوی֯ ضرب دوم ضعیف و امثالهم، خطای شناختی است و به «خلط مقولات» (مارتینینگ ۱۳۹۳: ۹) معروف است.
۱ نظر