دوم اینکه در این دسته بندی ها با چند معیار متفاوت برای دسته بندی وزن ها مواجهیم. معیار اول تعداد ضرب ها ( پولساسیُن ها) است؛ معیار دوم تقسیم ضرب (پولساسیُن) به قسمت های برابر در سطح اول تقسیم است؛ معیار سوم نامتقارن بودن سلول وزنی (۷) (میزان یا پریود ریتمیک) به همراه نوع تقسیمات ضرب (یعنی معیاری مرکب از دو عنصر)؛ معیار چهارم برابر و نابرابر بودن ضرب ها است که باعث تقارن و عدم تقارن درون میزان می شود؛ معیار پنجم مجموع امتدادهای درون سلول وزنی است که در ادامه نشان خواهم داد در دسته بندی اوزان موضوعیت ندارد (پورتراب ۱۳۸۷: ۲۵۴و۲۶۴) و معیار ششم شروع وزن از ضرب بالا و یا ضرب پائین (فارسانی ۱۳۹۰: ۳۱۴)؛ هفتمین معیار تجمیع پذیری و تقسیم پذیری ریتم ها (وزن ها؟) است همانطور که فاطمی نشان داده است موضوعیت آن زیر سوال به نظر می رسد (فاطمی ۱۳۹۴: ۵۱- ۸۴) زیرا اساساً تمامی ریتم ها دارای خاصیت جمع پذیری و تقسیم پذیری هستند و واضح است که برای زاکس موضوع وزن و ریتم به روشنی تفکیک نشده بوده است.
سومین مسئله نکاتی است به شرح زیر، که دارای اهمیت فراوان برای ادراک و تبین وزن هایی از موسیقی های مختلف جهان به نظر می رسد، یکی فراموش شدن یا نادیده گرفتن موضوع تک زمانه (ایزوکرن)، دوزمانه (بی کرن) و یا چندزمانه (هتِروکرن) (۸) که به صورتی خام و بدون تعریف و تشریح دقیق در برخی منابع تحت عنوان میزان متقارن و نامتقارن آمده است، این مورد فقط در یک منبع به خوبی باز و تشریح شده است (London2004: 100-160)؛ همچنین وجود و کاربردی بودن انواع اندازه های غیرهمسانِ پولساسین ها با توجه به مطالعات اخیر بدیهی به نظر می رسد (Kvifte2007: 69).
دیگری موضوع وزن هایی با یک ضرب تا بیش از ۱۲۰ ضرب در سلول وزنی است که یا بیان نشده و یا به صورت مختصر و بدون شرح بیان شده است. چنانکه می دانیم در منابع موسیقی ترکیه به وفور این موارد طرح شده است (به عنوان مثال: Teymur 2010: 97-109 & 222-236؛ Özkan 2013:601-814؛ Karadeniz 2013: 30-61؛ Tanrıkorur 2011: 155-161) در این زمینه در برخی منابع به وزن هایی با تعداد ضرب های بیشتر از چهار یعنی تا ۱۱۶ ضربی اشاره هایی محدود شده است (پورتراب ۱۳۸۷: ۲۶۳-۲۶۴؛ Tan & Others 2010:294). و آخری اینکه در این دسته بندی ها تقسیمات پنج تایی و هفت تایی (۹) و یا بیشتر اساساً غایب است. (۱۰)
در این مورد هم تنها در چند منبع اشاره ای به تقسیمات پنج تایی (Feldman & Contzius 2011: 42 & 45) و هفت تایی (پورتراب ۱۳۸۷: ۲۶۴) آمده ولی تعریف و تبینی وجود ندارد.
تنها منبعی که به زبان فارسی اخیراً منتشر شده و می توان گفت تقریباً تمامی موارد بالا را در خود گنجانده کتاب «نت نویسی موسیقی: راهنمایی برای روش امروزین» (رید ۱۳۹۴: ۲۱۵- ۳۱۱) است. در این منبع به درستی نامترادف بودن موضوع زمان، وزن، سرعت و ریتم بیان شده (همچنین درCooper & Meyer 1960: 1-8) و تقریباً تمامی انواع وزن مورد بررسی قرار گرفته است اما همچنان به نظر می رسد که دسته بندی کلی ای ارائه نشده دارد.
پی نوشت
۷- سلول وزنی (میزان) عبارت است از دسته هایی که از اجتماع ضرب ها در موسیقی در نظر می آیند. همچنین کوچکترین کششِ موجود در یک رویداد صوتی֯ سلولِ ریتمیک یا به قولِ قُدما نَقَره نام دارد. کاربرد و وجود آن، به عنوان سطح هم طول، برای وزن هایی با پولساسین های نابرابر کاملاً ضروری است (London 1995: 69).
۸- برای آگاهی از مقوله ی چند زمانگی وزن ها و وجود آنها در موسیقی حوزه ی ایرانی- عربی- ترکی نک. فاطمی ۱۳۹۴: ۵۱- ۸۴.
۹- منظور از دوتایی، سه تایی، پنج تایی و هفت تایی تقسیمِ ضرب به آن تعداد مساوی در اولین سطح تقسیم (First Division) است (Cook 2012: 24).
۱۰- برای اطلاع از مسئله ی مغفول مانده ی تقسیمات پنج و هفت جزئی نک. سپهری ۱۳۹۴: ۱۲۳- ۱۵۳.
۱ نظر