اگر انقباض محسوس باشد [زمانها چهار بوند، و اگر انقباض محسوس نباشد] زمانها دو بوند (۲۷)، و هر زمانی که با دیگر (۲۸) زمان نسبتی بود، لامحاله، این نسبت وزن باشد، (و نسبت موسیقار اندر اینجا بیشتر به دید آید، و بیشتر و درستتر اندر یافته شود، بلکه خود به حقیقت اندر اینجا بود.)
وزن (۲۹) دوگونه بود یکی آن است که (وزنش نیکو بود، و دیگر آن است که وزنش نیکو نبود) و این سهگونه باشد یکی را گسسته وزن و گذشته (۳۰) وزن خوانند، و به تازی متغیرالوزن و مجاوزالوزن (خوانند و) این (۳۱) آن باشد که وزن دندانی (۳۲) چون وزن (دندان) بزرگتر بود به یک درجه (۳۳)، چون نبض کودک آنگاه که وزن نبض برنا دارد (۳۴)، یا نبض برنا که چون نبض پیر [بود].
و دوم (۳۵) را جدا وزن خوانند، و به تازی مباین الوزن. (خوانند،) چنانکه نبض کودک که به (۳۶) نبض پیر ماند، و سیم [را] خارجالوزن (۳۷) خوانند، چنانکه [نبض] به هیچ (۳۸) دندان نماند.
۷) اندر نبض مستوی و مختلف: دوگونه اختلاف اندر نبضها اختلاف میان انگشتان یک نبض.
۸) اندرگونهها از نبض مرکب که نام [های] خاص دارد.
۹) اندر سبب های نبض: آلت، قوت و حاجت / انواع نبض: نران، مادگان، کودکان، برنایان، دو مدیگاه، پیران.
و خاتمه آن: «این اصل ها [ی] کل است اندر علم نبض که حکیمان گفتهاند و اما نبض [بیماران و] و بیماریها شاید گفتن به تفصیل انشاالله تعالی، تمت الرساله بعونالله و حس توفیق، تُمتُمتُم.
رساله رگشناسی، هم از حیث انتساب به ابنسینا و هم قدمت بسیارش و هم پارسی بودن آن، اهمیت زیادی دارد و از منظر تاریخ علم موسیقی در ایران قدیم نیز حائز اهمیت است. زیرا مبحثی جدی و مسقل درباره موسیقی دارد و برخلاف سایر رسالات متأخر، حکایت از تسلط فنی مؤلف بر علم و عمل موسیقی دارد. حال، چه در تأیید موسیقی و ارتباط اش با طب باشد و چه در تکذیب آن؛ و این بحث نشاندهنده نکتهای مهم است حدفاصل بین حیطهای که طب تنها بهعنوان علم معرفی میشود و حیطهای که شهود شخص حکیم از این علم در ارتباط مستقیم با مخاطب خود، به سرحد دریافتها و ظرافت های هنرمندانه میرسد. بلاتردید، حرف جالینوس از لحاظ علمی درست است و نمیتوان قواعد موسیقی را برای مسائل طبی، دربست مورد استفاده قرار داد.
زیرا موسیقی، نهایتاً هنر است و نه علم. هرچند قواعد علمی را در بطن خود داشته باشد. همانطور که پزشکی نیز میتواند در بعضی نکات ظریف، از جنبههای هنری عاری نباشد. به بیان دیگر، موسیقی، هنری است که قابلیت کاربردهای علمی را دارد و پزشکی، علمی است که میتواند با نگرشی کاملاً هنری به کار گرفته شود. جمع طبیب روحانی و طبیب جسمانی، در وجود یک نفر، نادرهای میسازد که شفادهنده ارواح خسته و پیکرهای درهم شکسته مردمانی است و حکیم بزرگ، حجتالحق، شرفالملک و شیخالرئیس ما ابن سینا، نادره مردی از این تبار بود. سلطانی که هنوز هم سکه رایج او در موزه تاریخ علم بشر، عیار و اعتبار خود را دارد.
خانه قدیمی و باغچه کوچک او در نیاوران (که هنوز هم پلاک قدیمی «کوی مشکوه» در آنجا باقی است) جایگاه موسیقیشناسان وزین زمانه بود و او با موسیقیدانان نامداری چون علینقی وزیری و روحالله خالقی معاشرت داشت که برخلاف موسیقیدانان عامی آن عهد، هر دو اهل قلم و کتاب و نگارش بودند.
پی نوشت
۲۵ـ ب: هر نبض را زمان حرکت.
۲۶ـ ظ: سکونی.
۲۷ ـ ب: زمان های او دو بود.
۲۸ـ آ: به دیگر.
۲۹ـ ظ: و وزن.
۳۰ـ ب: است یکی گشته و ناگذشته.
۳۱ـ ب: پس.
۳۲ـ آ: دندان کودکی.
۳۳ـ ب: به یک ره.
۳۴ـ آ. یرنای آنگاه که وزن نبض کودک.
۳۵ـ آ: دیگر م.
۳۶ـ ب: با نبض.
۳۷ـ ب: خارج وزن.
۳۸ـ ب:تعداد دندان.
مجله صباح (شماره ۱۱)
۱ نظر