شاید بتوان گفت که بیشتر تأکیدش به شعر بود تا به موسیقی؛ و اعتنای مؤکدی به تنوع جملات موسیقی، ضربی ها و تحریرها نداشت، به نظر میرسید که در هنر آوازخوانی، همه عوامل، از صدای خواننده و نوازنده تا تمام عوامل ذیل آن را در خدمت «شعر» میداند، و بسیاری اوقات درباره فضایل مترتب بر این نوع نگاه، عمداً کمی اغراق میکرد.
نظیر تعصبی که درباره زادگاهش اصفهان و هنرمندان آن به خرج میداد و یا نظیر عقایدی که درباره ردیف داشت؛ و البته کمتر اعتراض رویاروی شنید (به خاطر مقام پیشکسوتی و شرط سنّی که به هر حال در فرهنگ سنتی ما رعایت میشود).
ولی یادها و گفتارهایش، نکتههای باارزش داشت و این را کسانی که محضر شیرین و دلپذیر او را درک کردهاند، بهتر میدانند.دکتر عمومی مورد احترام «قاطبه اهل هنر» بود. از معمّمین هنرشناس اصفهان تا تکنوکراتها و بوروکراتهای خارجنشین و قضّات بازنشسته دادگستری.
دو موسیقیدان بزرگ، محمدرضا لطفی و محمدرضا شجریان از دوستداران او بودند و به او احترام بسیار میگذاشتند. سخنرانی هنرمند بزرگ، محمدرضا شجریان در مراسم تشییع او، حق وفاداری و دوستی را ادا کرد و شاید اگر زندهیاد حسین عمومی، میبود و میشنید، با همان لهجه شیرین و پرمعنا میگفت: «مریزاد دستی که انگور چید».
آنچه میخوانید، گفتوگوی نویسنده این یادداشت است با او، در منزلش، به تاریخ سهشنبه ۲۷ آبان ۱۳۷۸، که البته به قصد مصاحبه نبود و به گفتوگویی دوستانه بیشتر شبیه بود. خوشبختانه متن پیادهشده آن را با خط تصحیح استادانه ایشان پیدا کردم. خوشوقتم که صفحات این شماره از ماهنامه مقام موسیقایی، به خط خوش و ظریف زندهیاد دکتر حسین عمومی آذین شده است.
متأسفانه به علت کیفیت ناروشن نوارهای مصاحبه و اشکالاتی که هنگام ضبط سخنان ایشان بر اثر دخالت سر و صدای محیط و خیابان همجوار منزل استاد پیش میآمد، بعضی کلمات و جملات، حذف شده و یا با تقریب نسبی و آشنایی به مطالب همیشگی ایشان، بازنویسی شده است. اما این موارد ناچیز است و لطمهای به کلیّت مطالب نمیزند. آشنایان به صفای مجلس دکتر عمومی مطلعاند که استاد اهل نوشتن نبود، و در سخنوری پایه و مایه و مهارت داشت.
کلام ایشان با همه زیر و بم های آهنگین، قابل فهم و دلنشین بود، ولی به هنگام کتابت و پیاده شدن متن نوارهای سخنرانی و مصاحبه روی کاغذ، فصاحت و شیوایی آن اندکمایه میشد و در فهم مطالب آن، دشواری میافتاد. همین نشان میدهد که کلام گرم استاد عمومی تا چه اندازه مدیون موسیقی درونی آن بوده است و اگر امکانی داشتیم که ماهنامه مقام موسیقایی را با لوح فشرده صوتی منتشر کنیم، شاید دیگر احتیاجی نبود که متن پیادهشده آنها را برای چاپ در مجله، «ویرایش» کنیم. امیدواریم این صفحات، گویای ارادت ما باشد به آن پیر باصفا که لطف و محبت بسیاری به ماهنامه مقام موسیقایی داشت. روانش شاد باد.
ماهنامه مقام موسیقایی
۱ نظر